
دیکتاتورها وحشی، خشن، ستمگر و مبتذل بودند. با این حال زنان آنها را دوست داشتند.
گاه حکومت در دست همین آموزگارانی میچرخید که تا دم مرگ دیکتاتورها را همراهی میکردند.
دیکتاتورها وحشی، خشن، ستمگر و مبتذل بودند. با این حال زنان آنها را دوست داشتند. حتی اگر با رقبای بیشمارشان به آنها خیانت کرده باشند. آنها در قربانگاه حرص وحشیانه دیکتاتورها به سیاست، قربانی میشدند. در عین حال آنان را همراهی میکردند، از آنها انتقاد میکردند، بازداشت میشدند و باز ثابتقدم بودند؛ زیرا به دیکتاتورها قوت قلب میدادند؛ زیرا دیکتاتورها به آنها احتیاج داشتند...
در بخشی از اینکتاب میخوانید:
نگرانیهای آندوشیزه با توجه به دیگر ماجراهای عاشقانه هیتلر کاملا بهجا بود. از پاییز سال ۱۹۲۷ در عمل با تنها زنی زندگی میکرد که به قول خودش: «میدانست چگونه باید با چشمهایش بخندد.» آنزمان آنجلیکا راوابال دختر خواهر نوزده سالهاش به او ملحق شد تا در آپارتمان جدیدش در مونیخ زندگی و درس پزشکی بخواند. شاید این بهانهای بود تا از مادرش فاصله بگیرد. پدرش زمانی مرد که او تنها هشت سال داشت. مادرش معلمی بود با اراده پولادین که زندگی آن دختر را چنان مدیریت میکرد که گویی او هنوز یک کودک خردسال است. این جابهجایی بهسرعت صورت گرفت و کوچکی آنجلیکا موجب شد تا او از درس پزشکی کنده شده و تصمیم بگیرد در کنار داییاش آدولف یا «الف» بماند.
نخستین دیدار بین آنها سهسال پیش صورت گرفته بود. یعنی سال ۱۹۲۴ در زندان لاندسبرگ که به همراه برادر و مادرش به ملاقات او رفته بودند. آنزمان تنها شانزده سال داشت. هیتلر در او نوجوانی شاد و تپل میدید که بعدها احساس کرد جایش در زندگی او خالی است.
کتاب «زنان دیکتاتورها» نوشته دایان داکرت بهتازگی با ترجمه محمدعلی عسگری با ۵۵۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۴ هزار تومان از سوی نشر پیدایش منتشر شده است.
نظر شما