
راضیه تجار در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
زنان اسیر ایرانی در جنگ کمتر در نگارش آثار مورد توجه قرار گرفتند
راضیه تجار میگوید:باید تلاش شود تا زخمهایی که برجا مانده را با نگاه تیره و تار روایت نکنیم و دریچه امید در کتابهای دفاع مقدس بسته نشود.
در این گفتوگو از گسترش هنر نویسندگی زنان در جهان معاصر میخواهیم شروع کنیم. در گذشته تعداد نویسندگان زن کم بود، ولی در سالهای اخیر با ظهور نویسندگان زن و تیراژ بالای کتابهای آنان روبهرو هستیم. این مسأله از چه چیزهایی ناشی میشود؟
بانوان در حوزه دفاع مقدس ورود پیدا کردند و زندگینامه، داستان و یا خاطرات نوشتهاند و تعدادی هم داستان خلاقانه ارائه کردند، لذا این رویکرد و این ورود مبارک است. اینکه تعداد نویسندگان زن نسبت به قبل کثیر شده از برکات حوزه دفاع مقدس است. برخی نویسندگان بیشتر موضوعات و مضامینی که دارند اولاً درباره دفاع و جنگ است به علاوه اینکه شخصیت محوریهایشان معمولاً خانمها هستند و این خیلی خوب است، زیرا در عالم واقع درست است که خانمها در جبهه با ادوات جنگی سروکار ندارند، اما قلب و روح و احساس و عواطفشان درگیر این مقوله بوده و برخی از بانوان بودند که شاید به تازگی زندگی مشترکشان را آغاز کرده بودند، اما همسرشان را راهی میدان جنگ کردند. شاید عمر این عشقها و دوست داشتنها در ظاهر قضیه کوتاه بوده ولی هنوز در روح و روان اینها ادامه دارد.
در مجموع بانوان در این ساحتها حضور و نقش داشتهاند و بسیاری از نویسندگان این حضور را نشان دادند، ولی باید ادامه داشته باشد، چون وسعت این جنگ زیاد بوده و هرچه در این زمینه کار شود باز هم کم است. گفتنی زیاد است و چون دفاع بوده، آسیبها و زخمهایی که برجا مانده را نباید با نگاه تیره و تار دید، نه اینکه تحریف شود، ولی چون بخاطر وطن، خاک و مولفههای مقدس صورت گرفته در نتیجه دریچه امید نباید در این کتابها بسته شود به این جهت که اگر خدای نکرده باز این کشور مورد هجمه قرار گرفت باید بدانند که از آنچه که اتفاق افتاده چه دستاوردی باید بگیرند و چه دریافتهایی باید داشته باشند که بتوانند باز هم مقاومت کنند، چنانچه مانند این مقاومت را دیدیم، حملهای که از طریق آسمان صورت گرفت و بلافاصله مقابله شد و بعدها کتاب این رزمنده تدوین میشود. اینها مواردی است که باید گفته شود.
شما عمق نوشتاری را در آثار کدام یک از زنان نویسنده میبینید؟
انقلاب فرصتی را برای خانمها فراهم کرد که تواناییهای خود را در عرصه نویسندگی نشان دهند. در این زمینه هم آثار خوبی نوشته شده است که گاهی به دلایل ویژگیهای حسی تأملبرانگیز هستند. برای نمونه رمان «پرنده من» اگرچه از نظر ساختاری و تکنیکی خالی از اشکال نیست، اما ما را با احساس ناب روبه رو میکند. البته بعضی از کارها هم به خاطرهنویسی پهلو میزند. اما همین خاطرهنویسیها هم درجاهایی اوج میگیرد و به حس ناب نزدیک میشود. در بسیاری از کارها هم با غنی بودن فرم و شکل ساختاری رو به رو میشویم. در برخی از داستانها هم با بومیگرایی روبهرو میشویم که از نمونههای خوب آنها میتوان داستان «کینزو» را مثال زد.
باز هم نویسندگان خوبی داریم که بیشتر ارزشینویس هستند و به فرمهای مذهبی گرایش دارند و گاهی داستانهای بسیار زیبایی را از آنها میبینیم.
موانعی که بر سر بیان روایات زنان در دوران دفاع مقدس وجود دارد چیست؟
ممکن است خط قرمزهایی وجود داشته باشد که من هیچ وقت به این خط قرمزها بر نخوردم و در دوستان اطراف هم مشاهده نکردم، چون نویسنده میداند که چه مواردی را باید بنویسد و آنچه که یک مقدار ممکن است مانع باشد، اینکه اوایل جنگ یک سری زنانی بودند که اسیر شده بودند و از نوشتن در مورد اینها ممانعت میشد و در واقع غرور ملی و تعصب موجب میشود که همانطور که کسی دوست ندارد پیکر زنی عریان نشان داده شود، غیرت افراد اجازه نمیدهد که در زمینههای خاصی در مورد زنان نوشته شود و مسأله دیگر این است که وقتی در طول جنگ هستیم آثار هنری نباید شکست را نشان دهد، معمولاً نباید تضعیف روحیه کنیم، بنابراین اگر ممانعتهایی در آن زمان بوده به این دلیل بوده که برخی وضعیتها درشتنمایی نشود و بر افت روحیه خوانندگان تأثیر نگذارد، ولی وقتی از دوران جنگ فاصله گرفته میشود، محدودیتها کمرنگتر میشود و این موارد را تلطیف شدهتر و هنریتر میتوان بیان کرد، اما مهم است که از چه زاویهای بیان شود.
چه مؤلفههایی سبب میشود یک اثر در حوزه دفاع مقدس در ردیف آثار ماندگار قرار بگیرد؟
هر اثری قبل از هر چیز باید ویژگیهای یک اثر خلاقه را داشته باشد، نویسندگانی که هنوز قدرت قلم ندارند نباید در این زمینه ورود پیدا کنند چون در مورد چنین سوژهای نباید کارهای ضعیف ارائه شود و نویسندگان قوی پنجه که آزمون و خطایشان را گذراندهاند باید در این حوزه کار کنند، اما گاهی سوژهها تکراری است. حتی نگاه هم خیلی متفاوت نیست و دامنه این کارها فراوان است. اما اگر این کارها را دامنه هرم بدانیم، آرام آرام به صدر میرسیم و کارهای شاخص را هم میبینیم.
به نظر من با مطالعه و عمیقتر شدن میتوان کارهای ماندگاری نوشت. درواقع آنچه اتفاق افتاده خیلی حرف برای گفته شدن دارد ولی نویسندگان هم باید تکنیک رماننویسی را رعایت کنند و هم نثر و بیان داشته باشند و بتوانند آن حس را منتقل کنند و در کنارش باید خوب چاپ و عرضه، توزع و رونمایی و تبلیغ شود و همه اینها در کنار هم با عث میشود زحمت کشیده شده به نتیجه برسد و این جریان ادبیات دفاع مقدس قویتر شود.
نظر شما