کتاب «تغذیه در بیماریها» نوشته نگار اصلانی در قالب 17 فصل، ضمن اشاره به عوامل داخلی و خارجی موثر بر رفتارهای غذایی و تأثیر آن بر سلامت بدن، به موضوعاتی همچون سوءتغذیه، پیشتغذیهای، سندرم متابولیک، رژیم سالم، اختلالات خوردن، بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، ریزهخواری و سایر اختلالات غذایی، سندرم خورانش شبانه، بیاشتهایی در کودکان، اختلال عاطفی پرهیز از غذا، تغذیه و مشکلات متابولیسم بدن، الفبای حساسیتهای غذایی، نقش ریزمغذیها در سیستم ایمنی، انرژی مورد نیاز بدن برای ورزش، سنجیدن خطرات و فواید مکملها، برهمکنش مواد مغذی و ژن، فرآوری و آمادهسازی مواد غذایی و علل بیماریهای ناشی از مواد غذایی میپردازد.
.jpg)
ژنتیک و اختلالات خوردن
«بسیاری از عوامل موثر در افزایش شیوع بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، ارثی میباشند. اختلالات خوردن در افرادی که برخی از افراد خانواده وی از این اختلالات رنج میبرند، بیشتر رخ میدهد. انجام مطالعات روی دوقلوها نشان داد که ژنتیک در افزایش بیاشتهایی و پرخوری عصبی نقش دارد. ممکن است بیشتر آسیبپذیریها ناشی از اختلالات خوردن ارثی باشند. محققین در حال شناسایی ژنهای موثر در افزایش اختلالات خوردن هستند. ژنها به شکلگیری ویژگیهای شخصیتی و دیگر ویژگیهای بیولوژیکی موثر در اختلالات خوردن کمک میکنند. محققین در تلاش هستند قسمتهایی از DNA که با این اختلالات مرتبط هست را شناسایی کنند؛ به بیان دیگر، قسمتی از DNA که همیشه در مواقع اختلالات خوردن ظاهر میشود، دانشمندان این بخش را بهعنوان نشانگرهای ژنتیکی میشناسند. این جستوجوها بر روی ژنهایی که با سنتز و عملکرد انتقالدهندههای عصبی و گیرندههای آن در ارتباط هستند، متمرکز شده است. اختلال در این سیستمها باعث ایجاد بیاشتهایی و پرخوری عصبی و اختلال ریزهخواری میشود. برای مثال نوروترانسمیتر سروتونین باعث سرکوب مصرف مواد غذایی میشود. اختلال در فعالیت سروتونین در افرادی که مبتلا به بیاشتهایی و پرخوری عصبی هستند، دیده شده است. دوپامین انتقالدهنده عصبی دیگری است که باعث افزایش دریافت مواد غذایی میشود و اختلال در آن با چاقی مرتبط است. تغییرات در این ژنها باعث اختلالات خوردن میشوند، اما به احتمال زیاد تنها یک ژن علت این اختلالات نیست.»

اختلالات غذایی و دیابت
«افراد مبتلا به دیابت باید همانطور که به نوع و مقدار غذایی که میخورند و زمان و حجم وعدههای غذایی توجه نشان میدهند، باید به وضعیت وزن بدنشان نیز توجه نشان دهند. برای یک فرد دیابتی، بعضی از غذاها ایمن و سالم درنظر گرفته شوند و در نتیجه در صورت تمایل میتوانند خورده شوند، درحالیکه دیگر غذاها میتوانند گلوکز خون را افزایش دهند و باید محدود شوند. از اینرو کنترل، یک موضوع مهم و مرکزی در دیابت است، در نتیجه یک اختلال غذایی درنظر گرفته میشود... افراد مبتلا به دیابت ممکن است نسبت به استراتژیهایی که برای کنترل قند خون است، وسواس پیدا کنند، درست مانند افراد مبتلا به اختلالات غذایی که با راههایی که برای کنترل وزن استفاده میکنند، وسواس پیدا میکنند. هر دو آنها با وزن و غذا و رژیم غذایی مشغول هستند، چراکه در دیابت انتظار میرود که افراد با این بیماری میتوانند از دیابتشان برای مخفی کردن بیاشتهایی یا پرخوری عصبی استفاده کنند. آنها تصور میکنند میتوانند با بهانه اینکه دیابت دارند، هرگونه کاهش وزن غیرطبیعی خود را مخفی کنند. دیابت علتی برای اختلالات غذایی نیست، اما از نظر فیزیکی و عاطفی حالتی را برای این افراد ایجاد میکند که به واسطه آن میتوانند اختلال غذایی خود را پنهان کنند.»
نخستین چاپ کتاب «تغذیه در بیماریها» در 188 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 25هزارتومان از سوی انتشارات سنجش و دانش به بازار نشر عرضه شده است.
نظر شما