مسعودفرهمندفر میگوید: ادوارد سعید در مقاله «تاریخهای ناممکن» میگوید: وظیفه ادبیات خوب طرح سوالهای بهجاست و در این رمان محسن حمید به خوبی توانسته یک گفتمان درباره ایدئولوژی غربی ارائه دهد.
در ابتدای جلسه امیرحسین صادقی از مترجمان کتاب گفت: دلیل ترجمه این کتاب به دغدغهای که از کودکی و نوجوانی داشتم برمیگردد. یکی از مهمترین مسائل من معنای مسلمان بودن در این دنیا بود. دلم میخواست درباره نویسندگان مسلمان دنیا مقاله و تز بنویسم و در این کاوش به محسن حمید رسیدم اما چون موضوع تز من هویت مسلمانان در بریتانیا بود نتوانستم از حمید از تز خود استفاده کنم. موضوع رمان حمید به وضعیت یک مسلمان در امریکا اشاره میکند. جذابیت داستانی این اثر برای من به حدی بود که برای ترجمهاش راغب شدم.
امیرحسین صادقی و حامد حبیبزاده
وی افزود: نکته بعدی برای ترجمه این کتاب سبک وسیاق نوشتاری محسن حمید بود و من به دنبال راهی برای انتقال این سبک و سیاق در ترجمه بودم. زبان انگلیسی حمید بسیار رسمی و نزدیک به صحبت کردن پاکستانیهاست.
این مترجم درباره درونمایه رمان «بنیادگرای ناراضی» عنوان کرد: عدم توفیق در هجرت کامل موضوعی است که در این کتاب بحث شده است. شخصیتهای این رمان (چنگیز و اریکا) وارد فضایی سوم از هجرت میشوند و نمیتوانند به طور کامل از وضعیت خود رها شوند. چنگیز بعد از اتفاقات 11 سپتامبر به عنوان غریبه از سوی جامعهای که به آن مهاجرت کرده قلمداد می شود و به یک غریبگی هولانگیز و هراسناک می رسد و پس از آن است که تصمیم به بازگشت میگیرد اما چنگیز در بازگشت به پاکستان هم کماکان درگیر هجرت است و بین دو جهان متفاوت در رفت و آمد.
سخنرانی بعدی مسعود فرهمندفر درباره محسن حمید توضیح داد: حمید نویسندهای است که از شانس شرکت در کلاسهای اوتس و موریسون بهره مند بوده و در آن کلاسها توانست رمان «سوختن پروانه» را بنویسد. رمان «بنیادگرای ناراضی» به بیش از 30 زبان ترجمه شده و دلیل اقبال به کارهای حمید به موضوع کارهای او برمیگردد. کشمکشهای میان کاراکترهای او نیز بسیار جذاب است و خواننده را درگیر میکند. دومین نکته هم به بحثهای هویتی و مهاجرت برمیگردد که برای تمام خوانندگان دنیا این موضوعات بسیار جذاب است.
مسعود فرهمندفر
وی افزود: هدف ادبیات پاسخ به سوالات نیست و طرح پرسش است. ادوارد سعید در مقاله «تاریخهای ناممکن» میگوید: وظیفه ادبیات خوب طرح سوالهای بهجاست و در این رمان محسن حمید به خوبی توانسته یک گفتمان درباره ایدئولوژی غربی ارائه دهد. کامل شمسی هم در «سایههای سوخته» به این مقوله پرداخته است. برخلاف باقی آثار حمید در این رمان با مونولوگهای پیدر پی طرف هستیم که به تکگوی نمایشی مشهور است. این تکگویی به صورت یک راوی است که با مخاطبی صحبت میکند و آن مخاطب میتواند خواننده باشد. تعامل خواننده با متن اصلی در این روایت بیشتر میشود. در سال 2013 یک فیلم بر اساس این رمان ساخته شد که متاسفانه این تکنیک در آن قابل اجرا نبود. محسن حمید در این رمان از اسطوره رویای آمریکایی تقدسزدایی کرده است.
وی درباره شخصیتپردازی حمید در این رمان توضیح داد: اهمیت نمادین نامها در این رمان از مسائل دیگر جالبتوجه است. اسم شخصیت که با چنگیز صحبت میکند خوان باتیست است که به یحیی تعمیددهنده تعبیر میشود و حمید در این رمان تحت تاثیر رمان «سقوط» کاموست. شخصی به نام ژان باتیست هم در آن رمان وجود دارد. نام شرکتی که چنگیز در آن کار میکند، آندروود سمسون است که مخففش میشود؛ us و اریکا هم معربی از آمریکا است. چنگیز هم در این رمان به صورت changes نوشته شده که بیانگر تغییر است. البته چنگیز سخنگوی محسن حمید در این رمان نیست و در این رمان در بحثهای پسااستعماری به آگاهی دوگانه مهاجران نیز اشاره میشود.
در ادامه این نشست حامد حبیبزاده درباره ترجمه این کتاب صحبت کرد و گفت: لذتی که من از خواندن ترجمه این کتاب بردم به آن اندازهای است که از ترجمه رمان «بازمانده روز» نجف دریابندری بردم. دلیلش هم این است که زبان ترجمه رمان «بنیادگرای ناراضی» به خوبی درآمده است. در ترجمه متن از زبان مبدا به زبان مقصد هم یک مهاجرت رخ میدهد و این رمان پر از ارجاعاتی به فرهنگ غرب است و مخاطب این رمان در وهله اول یک مخاطب آمریکایی است. «گوئینت پالترو» و «بریتنی اسپیرز» شخصیتهایی هستند که برای مخاطب غربی َآشناترند و به فرهنگ آمریکا برمیگردند. هویت این اثر در ترجمه کاملا حفظ شده و در عین حال در فارسی هم جا افتاده است.
وی افزود: این رمان به دور از هرگونه شعارزدگی روایت میشود و به این دلیل است که در یاد میماند. فیلمی که بر اساس این رمان ساخته شده بسیار با اثر متفاوت است و از آن هم میتوان به عنوان یک ترجمه دیگر یاد کرد؛ترجمه کلمه به تصویر. تکگویی نمایشی از ویژگیهای این کتاب است و با اینکه این شیوه بیشتر در شعر استفاده میشود اما اینجا جواب داده است. امتیاز این رمان این است که هر گز در دام آمریکای قبل و بعد از 11 سپتامبر نمیافتد. همچنین حفره های داستانی که خواننده باید آن را پر کند از لذتهای خواندن این رمان است که در فیلم از بین رفته است.
وی ادامه داد: رمان بیش از اینکه بیانیهای باشد که بعد از 11 سپتامبر نوشته شده یک داستان است و اولویت اول این کتاب داستانگویی است.
امیرحسین صادقی در ادامه بحث خاطرنشان کرد: این رمان بازی بیانتهای نشانههاست.
در انتهای این نشست حاضرین سوالاتی درباره رویکردهای سیاسی نویسنده در اثر پرسیدند و کارشناسان به سوالات پاسخ گفتند. از جمله سوالاتی که در این نشست مطرح شد، واقعیت داشتن عکسالعملها و رفتارهایی بود که پس از واقعه 11 سپتامبر در این کتاب می افتد و کارشناسان پاسخ دادند؛ همانطوری که در مقدمه کتاب آمده، این رمان است و یک رمان هیچگاه تماما نمیتواند بر اساس واقعیت باشد.
نظر شما