رمان «ضربان»، اثر کلاریسی لیسپکتور، نویسنده و روزنامهنگار مطرح برزیلی با ترجمه پوریا رفویی توسط انتشارات ناهید راهی بازار نشر شد.
«ضربان» یا «دم حیات» جزء آخرین آثار کلاریسی لیسپکتور است که او نگارش آن را از سال 1974 آغاز کرد و تا سال 1977 که در آستانه مرگ بود، ادامه داشت. نگارش این کتاب چنان کار طاقتفرسایی بود که کلاریسی از آن به عنوان «مکتوب مشقت» تعبیر میکرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «انگار مینویسم تا جان کسی را نجات دهم، جان خودم را شاید. زندگی از جنم جنونی است مرگسرشته. پس زندهباد مرگی که ما در آن زیست میکنیم. به ناگاه اشیاء،مستغنی از افادهی معنا. کیفورم از بودن. شما چطور؟ به تحقیق شما هم همینطور. بیمعنایی اشیاء به خندهای از ته دل وامیداردم. همهچیز لاجرم به همانی که هست ادامه میدهد.»
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«اگر کافکا زن بود، اگر ریکله برزیلی یهودی تباری بود زادۀ اوکراین. اگر رمبو مادر بود، اگر به پنجاه سالگی رسیده بود. اگر هایدگر از آلمانی بودن دست کشیده، رمانس زمین را نوشته بود. من از چه رو به این اسم ها متوسل شده ام؟ از این رو که طرحی از همجواری فراگستری رسم کنم. حدود همین حوالی، جایی است که لیسپکتور در آنجا می نویسد.
هلن سیکسو
از ادبیات به تنگ آمده ام: تنها سکوت تسکینم می دهد. اگر به نوشتن ادامه می دهم، به این خاطر است که در این جهان کار دیگری ندارم جز انتظار مرگ. جستجوی کلمه ای در تاریکی … بر آنم در گِل و لای غلت بزنم.
کلاریسی لیسپکتور»
رمان «ضربان»، اثر کلاریسی لیسپکتور با ترجمه پوریا رفویی در 192 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و بهبهای 16 هزار توسط انتشارات ناهید منتشر شد.
نظر شما