کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!»، اثر آذردخت بهرامی توسط نشر چشمه منتشر شد.
«دمپاییکهنه»ها هم نثرهای کوتاه هستند. یک مصاحبه نیز در این کتاب مشاهده میشود. در کل این کتاب جمع آوری آثاری از نویسنده است که طی حدود بیست سال در نشریات مختلف به چاپ رسیده و در مواردی برنده جوایز مختلف ادبی شده است. نویسنده در این کتاب با نگاهی طنز به اشیای دور و اطراف نگاه کرده و به توصیف آن برای مخاطب پرداخته است. در بخش قصههای فولکلور نیز بهرامی با دیدی طنز به سراغ قصههای قدیمی رفته و آنها را به روز کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «در روزگاران قدیم مردی بود که بنابه دلایلی همه «یونی» صداش میکردند. یونی مثل همهی مردم دیگهی اون دورهوزمونه، شیفته و شیدای پول بود و برخلاف خیلی از مردم این دورهوزمونه، طولی نکشید که پول و پلهای به هم زد و روزبهروز کسبوکارش بیشتر رونق گرفت و چیزی نگذشت که ثروتمندترین مردِ شهر شد. حالا اینکه از چه راهی به این پول و پله رسید، بماند!... اما به جای این که ثروت براش آسایش بیاره، براش غموغصه به بار آورد. چون طفلِ معصوم تنها غمی که تو این دنیا داشت، این بود که نمیدونست با او همه مال و منال، باید چی کار کنه!
یونی تصمیم گرفت به سفر بره و راه و رسم خوش گذروندن رو از مردم دنیا یاد بگیره. این شد که هاورکرافتی خرید و با ساسمونیتی پُر از طلا و جواهرات گرانبها، و نُتبوک و موبایل و یه مسواک برقی و یه حولهی سفریِ تاشو و بقیه وسایل شخصیش، سر به بیابون گذاشت.»
کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!»، اثر آذردخت بهرامی در 183 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای16 هزار تومان توسط نشر چشمه منتشر شده است.
آذردخت بهرامي، سال 1345 به دنیا آمده است. او شاگرد هوشنگگلشیری بوده است. کتابهای داستانی «سوتيكده سعادت»، «شبهاي چهارشنبه»، «آب، آسمان» را منتشر کرده است.
نظر شما