کتاب «پرواز قاصدکها» که به شهیدان مخابرات لشگر 10 سیدالشهدا میپردازد، از سوی انتشارات این لشگر و با همکاری شهرداری تهران منتشر شد.
این کتاب با داستانی از خاطره هر شهید آغاز میشود و در ادامه بخشی از وصیتنامه و خاطرههای کوتاهی از برخی همرزمان و خانواده آن شهید آمده است.
در صفحه 79 کتاب میخوانیم: «رباب روی سکوی قدیمی با یکی از دختربچههای همسایه مشغول بازی بود. مردی که لباس بسیجی تنش داشت وارد حیاط خانه شد... نزدیکترین فرد به رباب او بود، نزدیک رباب و دختر همسایه آمد... کنار آنها نشست- خانم کوچولو؟ مادرت کجاست؟- مامانم اونهاش... و با دست نشان داد. مرد نزدیک مادر رباب رسید، مرد: سلام حاج خانم... من از دوستان آقا مجید هستم... بدموقع اومدم انگار... مادر رباب: سلام... خوش آمدید... چه خب از آقامجید؟... ما همه نگرانش هستیم. در این حین نگاهی به دختر کوچکش میکند... و ادامه میدهد -البته دخترم بیشتر از همه ما! مرد سرش را به زیر میاندازد... واقعیتش آقا مجید سه روز پیش تو یه عملیات شهید شدن حاج خانم...»
داستان و خاطرات شهیدانی چون حسن رضائیان، عیسی کرهای، سروش امیری، اصغر اسکندری و محمود معزپور در این کتاب آمدهاند و در پایان نیز تصاویری رنگی از تمام شهیدان نقش بسته است.
«پرواز قاصدکها» را انتشارات ستاد کنگره شهدای لشگر 10 سیدالشهدا با همکاری معاونت اجتماعی و امور فرهنگی شهرداری تهران، با شمارگان سههزار و 100 نسخه، 248 صفحه، قطع رقعی و به بهای 120هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما