خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) - ماهرخ ابراهیمپور: کارگروه تاریخ و باستانشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی نشست «پیشینه و آیینهای عزاداری محرم در تهران» را با حضور استاد عبدالله انوار و ناصر تکمیلهمایون چهارشنبه 7 آبانماه برگزار کرد. این دو مورخ ایرانی کتابهای بسیاری در زمینه تهران به رشته تحریر درآوردهاند. احمد مسجدجامعی از چهرههای فرهنگی و از اعضای فعال شورای شهر تهران نیز در این نشست حضور داشت و درباره عزاداری محرم سخن گفت.
تشیع در دل سنتها و آئینهای ایرانی
نخست ناصر تکمیل همایون با اشاره به ارادات ایرانیان از دیرباز به امام حسین(ع) گفت: در «تاریخ بیهقی» اثر ابوالفضل بیهقی به داستان کشته شدن حسنک وزیر به دستور مسعود غزنوی اشاره شده است. بیهقی میگوید: «زمانی که میخواهند حسنک وزیر را بکشند، حسنک با افتخار میگوید: «من که عزیزتر از حسین بنعلی نیم!» این روایت نشاندهنده این است که امام حسین در طول تاریخ محبوب آزادی خواهان بوده و هر جا ظلم و ستم است از امام حسین(ع) یاد میکنند اما برای ایرانی این امام معصوم به منزله یک پرچم دفاع از آزادی و استقلال یک ملت بوده است.
وی ادامه داد: همه جا برای قدعلم کردن در برابر ستم مردم به نمادهای خودشان رجوع میکنند. برای همین همیشه در جایی که ستم بیداد میکند مردم به امام حسین رو میکنند. ویکتور هوگو در کتاب «بینوایان» میگوید: «تا زمانی که فقر و بیچارگی وجود دارد خواندن این کتابها بیفایده نیست.» بنابراین تا زمانی که در جهان نابسامانی، ظلم و تعدی وجود دارد ما همچنان درسهایی از امام حسین(ع) میآموزیم.
تکمیل همایون بیان کرد: در تهران امامزاده زید محل تجمع دستههای مختلف عزاداری بود و در روزهای عزاداری محرم هر روز تعزیه به نام یکی از شهدا از جمله تعزیه مسلم بن عقیل، طفلان مسلم و حربن ریاحی خوانده میشد. این مراسمها یک ریتم درست و منطقی داشت و هر بیننده و شنوندهای آموزههای بسیاری از آن میآموخت. سنتها و آئینهای ایرانی به نوعی تشیع را در دل خویش زنده نگه داشته بود، سنتی که حول محور حسین(ع) میچرخید.
وی که کتاب «کلیمان تهران» را در دست چاپ دارد، درباره عزاداری اقلیتهای مذهبی برای امام حسین(ع) در تهران اظهار کرد: بنده هنگام تحقیق درباره اقلیتهای تهران به سفارش احمد مسجدجامعی سراغ «دایرهالمعارف غلامحسین مصاحب» رفتم و در این کتاب صفحاتی را پیدا کردم درباره این که یهودیان در محرم در تهران دستههای عزاداری دایر میکردند. همچنین با برخی یهودیان به گفتوگو نشستم، آنها میگفتند: ما دو روز قبل از محرم در منطقه عودلاجان تهران تکیه آماده میکردیم و از بالای پشت بام بر سر عزاداران گلاب میریختیم و ارباب جمشید، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی اسبهای خودش را در روز عاشورا در اختیار دستههای عزاداری قرار میداد و میگفت این اسبها در خدمت عزاداران شهید راه آزادی است.
«تجارب الامم»؛ کتاب مورد اعتماد مستشرقان
سپس سیدعبدالله انوار به عنوان یکی دیگر از سخنرانان این نشست بیان کرد: بهترین کتاب تاریخی که جریان قیام امام حسین(ع) را به صورت تاریخی و دقیق تشریح میکند کتاب «تجارب الامم» نوشته ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه رازی معروف به ابنمسکویه است. وی یکی از تاریخنویسان بزرگ تاریخ اسلام است اگرچه در میان مسلمانان آن زمان تاریخنویسی به شکل امروز مرسوم نبوده است. به طوری که تهیهکنندگان کتابهای تاریخ کمبریج نیز از مستندات این کتاب استفاده کردند. از این رو زمانی که این کتاب را با سایر کتابهایی که به نهضت حسین پرداختهاند مقایسه میکنیم به متفاوت بودن این کتاب پی میبریم.
وی ادامه داد: کنت دوبینو، که یکی از اعضای سفارت انگلیس در زمان ناصرالدین شاه بود میگوید: من در ایران به خانه یکی از تاریخنویسان ایرانی (لسان الملک سپهر) رفتم. به وی که در حال نوشتن بود گفتم چه تاریخی میخواهی بنویسی؟ گفت: از پیدایش آدم تا امروز! گفتم به تنهایی مینویسی. او گفت: بله. حیران شدم که ما فرنگیها زمانی که میخواهیم تاریخی بنویسیم آنقدر اسناد را زیر و زبر میکنیم تا یک حکم پیدا کنیم با این حال باز هم زیر آن حکم مینویسیم این حکم به احتمال زیاد قطعی نیست آنوقت یک ایرانی میتواند از تاریح پیدایش آدم تا زمان حال را بدون استفاده از هیچ سندی بنویسد! از این رو تاریخنویسی در میان مسلمانان آن طوری که من اطلاع دارم به عمق و دقت امروز نبوده است.
وی اظهار کرد: بنابراین زمانی که خارجیها میخواهند به تاریخنویسان مسلمان ارجاع بدهند با احتیاط به سراغ این منابع میروند. اما درباره کتاب ابن مسکویه استفاده مستشرقان از آن نشان از دقت و عمق مطالب این کتاب تاریخی دارد. قیام امام حسین(ع) در برابر ظلم حکومت بنیامیه شکل گرفت و بنیامیه قومی بود که بسیار به نژادگرایی یا راسیسم اعتقاد داشتند در کل بنیامیه به یک نوع نژادگرایی مبتلا بودند و در این میان غیرعربها و به ویژه ایرانیان را نیز بسیار آزردند.
انوار افزود: آزار غیر عربها به حدی زیاد بود که در کتاب «زین الاخبار» تالیف ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی درباره خونریزی و کشتار ایرانیان به دست حکام عرب حکایتهای بسیار نقل شده است. حاکمان اموی در سرزمینهای فتح شده غیرعرب ظلمهای بسیاری بر مردم آن نواحی روا داشتند به طوری که حجاج بن یوسف ثقفی از افتخاراتش این است که هزاران ایرانی را کشته است.
وی بیان کرد: این فشار و ستم حکام عرب بر مردم ایران موجب شد تا درصد برآیند و به فکر چارهای باشند تا از دست ظلم آنها خلاص شوند. از طرفی امام حسین(ع) از این ظلمها اطلاع داشت و میدانست در صورتی که بر بنیامیه قیام کند میتواند همراهی ناراضیان حکومت بنیامیه را به همراه داشته باشد.
این سندپژوه و کتابشناس ادامه داد: از طرفی اگرچه افزایش فتوحات موجب گسترش سرزمین اسلامی شده بود اما این کشورگشایی اثرات نامطلوبی در مردم سرزمینهای فتح شده بر جای گذاشت. به سبب بروز این نارضایتیها همان طور که در کتاب «تجارب الامم» آمده است امام حسین قصد داشت با آمدن به ایران مردم ناراضی از بنی امیه را به قیام علیه این حکومت ظالم فرابخواند.
وی عنوان کرد: برخی معتقدند هر دینی نیاز به یک قربانی دارد. همان طور که در مسیحیت حضرت عیسی به صلیب کشیده شد برای دین اسلام امام حسین به عنوان قربانی انتخاب شده بود. به عبارتی امام حسین برای دین خود و خانوادهاش به شهادت رسید. شهادتی که بسیار مورد احترام مردم زیادی در اعصار و قرون بوده و هست. شهادت ایشان مبنای یک افکاری برای مبارزه با آزادی شد و هر مظلومی که میخواهد از ظلم رهایی یابد به قیام حسین مینگرد.
انوار درباره عاشورا در تهران بیان کرد: مراسم عزاداری تهرانیها برای امام حسین از زمان صفویه شکل گرفته است زیرا صفویان برای آنکه بتوانند به حکومت شیعی خود قوام بدهند به آن قیام امام حسین وجه سیاسی دادند. به ویژه در تهران که بافتی شیعی داشت این عزاداری حول مکانهایی مانند امامزاده اسماعیل، امامزاده یحیی، امامزاده زید و ... بود و با تاثیرگیری از آداب آئینهای ایرانیان در شکل تعزیه به بهترین وجه خود را نشان داد. بنابراین موسسان صفویه با تکیه بر ارادت ایرانیان به امام حسین حکومت خود را قوام بخشیدند.
نخستین سوگنامه امام حسین با تعابیر ایرانیگری
احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران با اشاره به ارادات ایرانیان به امام حسین (ع) گفت: مساله ارادت به اهل بیت و به ویژه امام حسین با جوهر و گوهر ایرانی آمیخته است و از آنجا که ایرانی تشیع را با جان دل و برپایه نگرشهای عمیق پذیرفت، این ارادات شکل ویژهای پیدا کرد. علاقه و احترام ایرانی به دیروز و امروز ختم نمیشود. همدردی و تالم ایرانیان در تنهایی امام حسین در واقعه کربلا ریشه در ادبیات ما دارد به طوری که مولانا جلال الدین بلخی میگوید: «کجائید ای شهیدان خدایی / بلاجویان دشت کربلایی!» این شعر شاعر پرآوازه ما در آن شرایط و روزگار بسیار معنا دارد و مولوی ارادتش را به امام حسین در این شعر به شکل عارفانهای عیان میکند.
وی در ادامه افزود: نخستین سوگنامه نیز به نظرم از سوی مروزی کسایی برای امام حسین سروده میشود که در این سوگنامه تعابیر ایرانی به کار رفته است. برای مثال واقعه عاشورا را با مقتلی از شهربانو بیان میکند و میگوید: بیچاره شهربانو و... در حالی که ما در تواریخ دیگری که جریان عاشورا را بیان میکنند این تعابیر را نداریم. اما در سوگنامه مروزی که در شهر مرو است در حالی به ارادت و سرودن برای امام حسین میپردازد که گرایش اکثریت مردم به اهل سنت است و به نظرم حتی در طول تاریخ، ارادت به حسین ربطی به گرایشهای مذهبی نداشته است.
عضو شورای شهر تهران اظهار کرد: بنده یادداشتهایی را درباره محرمگردی در تهران نوشتهام که قرار است در روزنامه «شرق» در 30 یا 40 شماره چاپ شود. اینکه «حسینیه صفایی» یکی از قدیمیترین مجالس روضه خوانی و تکیهداری را در تهران برپا کرده است و به نظر میرسد یک زن از بنیانگذاران و فعالان این حسینیه بوده و حتی زمانی که در زمان رضاخان عزاداری در تهران ممنوع میشود این حسینیه فعال بوده است.
مسجدجامعی بیان کرد: قدیمیترین تکیه تهران، «تکیه نفرآباد» است و در شهر ری واقع شده است. علت نامگذاری به نفر، به دلیل این بوده که چون این محل ایستگاه خروج از شهر بوده و چون آن زمان شتران از شهر خارج میشدند و واحد شمارش شتر نفر بوده به این نام معروف شده است. از طرفی طایفهای به نام نفرآباد نیز در این محل ساکن بوده است. نفرآبادیها تا کنون هشت نسل است که این تکیه را در اختیار دارند. اگرچه اکنون این تکیه به نام «حسینیه حضرت علی اکبر» مشهور است که بنده مطلبی درباره این تکیه و تاریخچه آن نوشتهام تا این تکیه معرفی شود.
وی گفت: در اجرای تعزیه ما لباسهایی با رنگهایی خاص داریم به طوری که رنگ لباس کسی که تردید دارد زرد است و معمولا ابن سعد و حر لباس زرد میپوشند. رنگ قرمز مختص گروه مخالف خوانها و گروه اشقیا است. لباس سیاه را هم اولیاخوانها میپوشند و هم اشقیاء. حرمله با لباس سیاه و چند پر رنگی به جز رنگ سبز قابل شناختن است و این نشانهای برای سنگدلی و شقاوت اوست و لباس عبیدالله بن زیاد هم سیاه است. برخی سرداران لشکر اشقیاء آبی میپوشند که اشعث و خولی از آن جمله هستند. امام حسین معمولا عبای سبز به تن میکند اما اگر بخواهد در صحنهای خطبه بخواند لباس سفید بر تن میکند. دیگر نقشها هم چون علیاکبر، علیاصغر و قاسم هم سبز میپوشند. نقشهای حضرت مسلم و حضرت عباس تنها شخصیتهایی هستند که فقط سپید میپوشند. لباس سپید و پرهای سبز رنگی که بر کلاه حضرت عباس است ایشان را از سایر اولیاخوانها جدا میکند.
پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۵
نظر شما