ناصر تکمیلهمایون در این مراسم به قدیمیترین نشانههای تهران در متون اشاره کرد و گفت: از قدیمیترین روزگار نشانههای کوتاه و مختصری درباره تهران داریم، حتی نشانههایی از گمنامی آن در «تاریخ بیهقی» وجود دارد که به حرکت غزنویان از دولاب به سمت علیآباد میتوان اشاره کرد. این لشگر از کنار تهران گذشتهاست اما این روستا آنقدر گمنام بوده که نامی از آن در این کتاب نیامده است.
این پژوهشگر تهرانشناس افزود: در جلد نخست کتابم با استنادبه منابعی که پیشتر درباره تهران نوشته شده به زمان شاه تهماسب اشاره کردم که به تهران حالت شهری داد و برای آن حصار کشید. این مساله که علمای جدید اعتقاد دارند شهر، مکانی است که جمعیت آن باید به پنجهزار نفر برسد، تعریف مبتذلی است و هیچ ارتباطی به اقتصاد شهر ندارد و عاملی برای تشخیص شهر بودن نیست. در ایران مبنا این بود که اگر در شهری نماز جمعه خوانده شود، میتوان آن را بلد (شهر) دانست.
وی درباره وضع تهران پس از صفویه اظهار کرد: در تهرانِ دوره شاه تهماسب، نماز جمعه خوانده میشد و به همین سبب شهر شد و این پادشاه صفوی برای آن حصار کشید. در دوره افشاریه نیز تیول رضا قلی میرزا، پسر نادرشاه برای شهر شدن تهران تلاش کرد. خانه پازوکی در تهران از یادگارهای دوره قاجار بهشمار میرود که فردی تمام اطرف آن را خرید و به مجتمع تجاری تبدیل کرد اما سازمان میراث فرهنگی برای حفظ این خانه کاری انجام نداده است.
نویسنده کتاب «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران» بیان کرد: درباره دلیلهای پایتخت شدن تهران به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی در کتابها آورده شده و در «کتابشناسی تهران» آنها را فهرست کردهام اما کتابی با عنوان «تهران» که اختصاص به این شهر داشته باشد، نداریم. کتابهایی چون «تاریخ نیشابور»، «بابالجنه قزوین» و «اصفهان، نصف جهان» بهصورت اختصاصی درباره دیگر شهرها نوشته شدهاند.
تکمیلهمایون در ادامه گفت: هنگامی که کتابی درباره تهران مینوشتم از برخی منابع مانند آثار حجت بلاغی، عبدالعزیز جواهرکلام و محمدعلی عبرتنائینی استفاده کردم. غلامحسین تکمیلهمایون، برادرم بیش از یکصد و پنجاه عنوان کتاب درباره تهران پیدا کرده که نخستین آنها مربوط به عبرتنائینی در سال 1315 است اما علمیترین کتابها تا سال 1357 آثار زندهیاد حسین کریمان بهشمار میرود و دیگر پژوهشگران نیز سبک کریمان را ادامه دادند. تهرانپژوهی راهی است که عبرتنائینی، بلاغی و کریمان آغاز کردند و پس از کریمان شاگردانش این راه را ادامه دادند.
وی به کارهای فردی و جمعی در این حوزه اشاره کرد و گفت: تهرانپژوهی کاری فردی بود و استاد انوار، بوستانها و باغهای تهران را مطالعه و تدوین کرد و مستوفی نیز سلسله مقالههایی درباره قنوات نوشت. مطالعه به صورت جمعی در این حوزه نخستینبار به همت زندهیاد نراقی با همکاری غلامحسین صدیقی صورت گرفت. در آن سالها شهردار تهران، ذوالفقاری نام داشت و بالاخانهای را در پشت توپخانه در اختیار تهرانپژوهان قرار داد. این گروه نخستین سمینار تهران را برگزار کردند که کتاب این سمینار نیز منتشر شد اما پس از آن تهرانپژوهی تا پس از انقلاب به فراموشی سپرده شد.
این جامعهشناس تاریخ اظهار کرد: در دویستمین سالگرد انقلاب کبیر فرانسه و بهدلیل همزمانی با سالگرد پایتختی تهران در پاریس جشنی با عنوان دویستمین سالگرد پایتختی تهران برپا شد که کتاب آن را حسین سروقد به فارسی برگرداند. بسیاری از کتابهای این دوره، همنام هستند و دلیل آن نیز بیاطلاعی پژوهشگران از یکدیگر بود. پس از انقلاب و در سالهای اخیر تحولات خوبی در حوزه تهرانپژوهی رخ داد و سازمانهای نوسازی و زیباسازی شهرداری در این حوزه فعالیتهای خوبی انجام دادند.
تکمیلهمایون به نمایشگاه کتاب تهرانپژوهی که در کنار همین آیین آغاز به کار کرد، اشاره کرد و گفت: در این نمایشگاه، کتابهای خریداری شده با محوریت تهران گردآوری شدهاند و امیدوارم با تاسیس خانه تهرانپژوهی این شهر را به خوبی بشناسیم و محلههای قدیمی مانند عودلاجان و سنگلج را بهصورتی ارزشمند مانند گذشته بازسازی کنیم تا آیندگان از آنها استفاده کنند. خانه تهرانپژوهان باعث میشود تا تهران را در حوزههای مختلف بشناسیم و پژوهش کنیم.
هویت تهران را باید با استفاده از نقشههای قدیمی شناخت
محمدرضا سحاب نیز در این نشست با بیان ارایه نقشههای تاریخی تهران اظهار کرد: «ناسکوف» از افسران ارتش روسیه تزاری نخستین نقشه از تهران را در سال 1826 میلادی رسم کرد تا پیش از پیدا شدن این نقشه گمان میرفت که قدیمیترین نقشه تهران را «الیاس برهزین» در سال 1852 میلادی ترسیم کرده بود. نسخه این نقشه در کاخ گلستان نگهداری میشود و محلههای قدیمی تهران مانند «عودلاجان»، «چال میدان» و «سنگلج»، «ارگ سلطنتی» و «بازار» در آن قابل تشخیص است اما از دقت کافی برخوردار نبوده و حالت کروکی دارد.
مدیر موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب افزود: «آگوست کرشیش» معلم توپخانه دارالفنون، نخستین نقشه دارالخلافه تهران را در سال 1857 میلادی ترسیم کرد. پس از وی نخستین نقشه کاملا ایرانی بهدست «عبدالغفار نجمالملک» در سال 1270 خورشیدی (1890 میلادی) ترسیم شد. دروازه دولت، باغ همایون و توپخانه از نقاطی بهشمار میروند که مکان آنها در نقشهها تغییر یافته بود اما از مهمترین مسایلی که در نقشه نوشته شده، کپیرایت نقشه است که در آن اشاره شده، هیچ فردی بدون اجازه عبدالغفار نمیتواند آن را تکثیر یا منتشر کند.
این پژوهشگر نقشههای جغرافیایی به نقشه «الکساندر فردریش اشتال» اشاره و بیان کرد: نقشه دیگر تهران را رییس پستخانه ایران در سال 1900 میلادی ترسیم کرد تا بهمنظور تسهیل در امر نامهرسانی از آن استفاده کند. نقشه «بغایری» در 1910 میلادی و نقشه جدید در سال 1309 از دیگر نقشههای تهران بهشمار میروند. پدرم، عباس سحاب نیز از دیگر فعالان این حوزه بود که از سال 1320 با نقشهای از تهران کار خود را در این حوزه آغاز کرد اما هویت و تاریخ تهران را تنها از روی نقشههای قدیم میتوان بهدست آورد که متاسفانه به این امر بیتوجهی شده است.
در این آیین که با حضور استادان و پژوهشگران حوزه تاریخ و تهرانشناسی، احمد مسجدجامعی و جمعی از مسوولان برپا شده بود، از تلاشهای علمی زندهیاد حسین کریمان، استاد عبدالله انوار، ناصر تکمیلهمایون، محمدحسن سمسار و دیگر پژوهشگران این حوزه قدردانی شد.
نظر شما