
منتقدان حاضر در نشست نقد کتاب «طنز درباره پهلوی» در سرای اهل قلم ایرادهای ویرایش اثر را مربوط به ناشر دانستند و گفتند این کتاب میتواند مخاطب را در هر سن و سالی با طنز و چگونگی پرداخت به آن آشنا کند. محمدعلی علومی هم از نقد اثرش سپاسگزاری کرد و گفت: در این کتاب از شیوهای بهره گرفتم که هم محتوا و هم ساختار را مورد نقد قرار میدهد._
در آغاز این نشست، دبیر علمی برنامه، محمدعلی علومی را نویسنده شناختهشدهای در حوزه طنز معرفی کرد و کتابهای «من نوکر صدامم»، «شاهنشاه در کوچه دلگشا»، «وقایعنگاری بنلادن» را به عنوان آثاری از علومی در حوزه طنز معرفی کرد.
شیرزادی «طنز درباره پهلوی» را در بر گیرنده آثار نویسندگانی مانند خسرو شاهانی، ابوالقاسم پاینده، عمران صلاحی، جلال آل احمد و طاهره صفارزاده که درباره حکومت پهلوی طنزهایی را به نگارش درآوردهاند، دانست و گفت: این کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی زمان پهلوی را از نگاه این طنزپردازان مورد مطالعه قرار میدهد.
وی با بیان اینکه «آثار نویسندگان شاخص در این کتاب گردآوری شده است» از محمدعلی علومی خواست که بخشی از مقدمه کتاب را برای حاضران بخواند.
علومی پیش از آنکه به مقدمه کتاب بپردازد، به آسیبشناسی توجه پژوهشگران ادبی به یک سوژه تاریخی پرداخت و گفت: معمولا پژوهشگران ادبیات زمینههای اجتماعی را در خلق یک اثر نادیده میگیرند. وقوع برخی وقایع در صد سال گذشته بعید به نظر میرسید و جا افتادن بینش اجتماعی خاص در جامعه نیازمند گذر زمان است. باید فرهنگ غالب در جامعه آن روز را در نظر داشت و از نگاه انتزاعی در این زمینه پرهیز کرد. نمیتوان از زاویه امروز به قضاوت گذشته پرداخت.
وی اثرش را گردآوری صرف معرفی نکرد و با بیان اینکه شرحی بر هر مطلب در کتاب نوشته است افزود: این شرح و نقدها را بر اساس توصیه مرحوم عمران صلاحی و با هدف اینکه به چه چیزی طنز میگوییم و میخندیم نوشتهام.
نویسنده رمان «پریباد» سپس به اشتباه در تلقی از مفهوم طنز از سوی فرهیختگان پرداخت و گفت: حتی بسیاری از افراد اهل مطالعه هم طنز را مطلبی میدانند که خندهآفرین باشد، در حالی که همه طنزها خندهآور نیستند. طنز «کرگدن» اوژن یونسکو نمونهای از این آثار است.
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «طنز درباره پهلوی» پس از خواندن مقدمه کتاب از سوی نویسنده، علیرضا لبش به عنوان منتقد و در سخنانی علومی را از استادان برتر طنزنویسی کشورمان معرفی کرد و در نقد اثر تازه او گفت: این کتاب حاصل کار جمعی است اما به نظر من اگر نام کتاب بهعنوان زیرعنوان استفاده میشد بهتر بود. این کتاب باید با نامی فکاهی منتشر میشد.
وی طرح جلد این اثر را عالی دانست و از انتشارات سوره مهر به خاطر این دقت در طراحی روی جلد اثر تشکر کرد و افزود: نام علومی باعث خواندن اثر میشود اما کتاب، با آنکه از ویراستار خوبی به نام سید اکبر میرجعفری بهره میبرد، ویرایش مطلوبی ندارد.
این منتقد «طنز درباره پهلوی» را اثر ذوقی علومی معرفی و در نقد دیگر خود بر این اثر تصریح کرد: چینش مطالب کتاب از ابتدا تا انتها روش مشخصی ندارد و کاش بر سیاقی استوار و برای مثال از ترتیب تاریخی پیروی میکرد.
لبش، نداشتن تعریفی از طنز و فکاهه را ایراد دیگر این اثر برشمرد و گفت: باید تعریف و نوع نگاه نویسنده به مقوله طنز در مقدمه آورده میشد تا مخاطب بداند با چه رویکردی در این زمینه روبهروست. البته در این کتاب نکاتی مطرح شده است که یک نویسنده حوزه طنز بهخوبی میتواند از آنها بهرهمند شود اما گاه داستانها و موخرهها جابهجا آمدهاند. همچنین کتاب فصلبندی ندارد اما فصل شعر در کتاب دیده میشود و ایکاش این فصل بندی بر تمام کتاب اعمال میشد.
وی سپس به انتشارات مهمی مانند سوره مهر پیشنهاد کرد که با قرار دادن سمت «سرویراستار» به اعتبار انتشارات کمک کنند و با وجود گرانی کاغذ از انتشار کتابی که ویراستاری مطلوبی ندارد اجتناب شود.
لبش گفت: داشتن مدرک نمیتواند بر ویراستار خوب بودن صحه بگذارد و هر نوشتاری باید با توجه به نوع مطلب مورد ویراستاری قرار گیرد. کتاب طنز را هم نویسنده طنز میتواند خوب ویراستاری کند.
این منتقد در ادامه سخنانش نبود نام بسیاری از نویسندگان حوزه طنز را به عنوان ایراد دیگر کتاب مطرح کرد و گفت: کاش نام تمام نویسندگان حوزه طنز در دوره مورد نظر اثر یا دلیل حذف این نامها در مقدمه کتاب آورده میشد تا وقتی در صد سال آینده پژوهشگری به اثر نگاه میکند، بداند که دیگرانی هم در این زمینه مینوشتند.
سپس فرزام شیرزادی با تاکید بر اینکه «نویسنده آشنا به ادبیات طنز میتواند اثر را خواندنیتر کند» گفت: گاه کتاب ظاهر خوبی دارد اما خوراک خوبی به مخاطبش نمیدهد.
دبیر علمی نشست نقد و بررسی کتاب «طنز درباره پهلوی» از اینکه «کتاب به نویسندگانی میپردازد که از سیاستمداران نیستند» به عنوان ویژگی ممتاز یاد و تصریح کرد: نویسنده در چاپهای بعدی اثر میتواند ایرادهای کتاب را برطرف کند، اما این کتاب میتواند مخاطب را در هر سن و سالی با طنز و چگونگی پرداخت به آن آشنا کند.
شیرزادی از علومی پرسید که چرا شخصیتهای نوشتههای بیشتر طنزپردازانی که آثارشان را گردآورده است، از روستا برآمدهاند و چرا اساسا انسان معاصر نقشی در این داستانها و روایتها ندارد؟
علومی در پاسخ دبیر علمی برنامه گفت: برای اینکه آن زمان همین نگاه رایج بود و نویسندگان آثار اجازه توجه به انسان معاصر را نداشتند.
وی در ادامه از علاقهمندیاش به آثار بهرام صادقی در حیطه طنز سخن گفت و افزود: اخلاق در کار صادقی در درجه اول اهمیت بود و به این دلیل که در محافل ادبی به تخریب یکدیگر میپردازند از مصاحبههای زیاد و حضور مداوم در این نشستها اجتناب میکرد.
وی با مقایسهای میان طنز «زنجیر» نوشته بهرام صادقی در مجموعه «داستانهای سنگر و قمقمههای خالی» و طنز کرگدن اظهار کرد: به نظر میرسد در کشور ما که سابقهای طولانی در اثر بخشی فرهنگی دارد، از هنرمندان غفلت میشود و افرادی مثل بهرام صادقی در حاشیه میمانند.
علومی از علیرضا لبش و فرزام شیرزادی بهخاطر نقد اثرش سپاسگزاری کرد و گفت: این کتاب نتیجه علاقهمندی شخصیام به حوزه طنز است. ایرادهای ویرایشی آن را میپذیرم، به هرحال ناشر میخواهد آمار انتشارش را بالا ببرد. در این کتاب از شیوه نقد آمریکایی بهره گرفته ام که هم محتوا و هم ساختار را مورد نقد قرار میدهد.
نظر شما