
چاپ نخست كتاب «اسلام و هنرهاي زيبا» نوشته سيدابوالحسن عمراني از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد. در اين اثر، علاوه بررسي اقسام هنرهاي موجود، به چگونگي رابطه و تعامل آنها با دين اسلام و كيفيت ظهور درونمايههاي ديني در مظاهر هنر و نحوه تاثيرگذاري هنر بر جامعه و ايجاد فضاي معنوي و تلطيف روحيه مخاطبان پرداخته شده است.-
براساس مطالب كتاب، «هنر با تمامي قداست و همخونياش با فطرت و مذهب در دست نااهل، تنها ابزاري براي لذتجويي و كامرواييهاي حيواني قرار ميگيرد؛ مثلا شعر با همه تعالي محتوا و نموداري حلول روح در قالب واژگان و بيقيدي به زمان و مكان، تنها در خدمت اشرافيت يا هوسرانيها و در قالب كلمات هوسآلوده به بيان زيباييهاي اندام معشوق زميني و زنان و كنيزكان دربار ميپردازد و «شاعر» در وصف شراب كهنهاي كه در دست حضرت خليفه يا پادشاه عاليمقام است، خمريهاي سروده و صلهاي دريافت كرده است.
هنر را تا آن اندازه از هويت فرامادي و اصالت آسمانياش نزول دادهاند كه رقص زنان و دختران به عنوان «هنر نمايشي» پا به آستانه پاك «هنر» ميگذارد و اينگونه قداست و اصالت زيبايش را به فريباييهاي زميني بدل ميكنند.»
اين كتاب علاوه بر پرداختن به هنرهاي گوناگون و رابطه آنها با دين، به اختصار به تفكيك هنر از غير هنر يا آن دسته از هنرهايي كه با ذات خويش بيگانهاند، ميپردازد.
ضرورت پرداختن به اين بحث براي تبيين جايگاه هنر و وابستگي آن به سرشت روح خدايي آدمي است؛ آن هم در عصري كه برخي از هنرها باز هم به انحطاط كشيده و در كنار صنعت و تكنولوژي براي تخدير جامعه به خدمت گرفته شدهاند.
علاوه بر اين، بيشتر كتابهايي كه درباره هنر اسلامي تدوين و نگارش شده، به وسيله شرقشناسان اروپايي يا نويسندگان عرب نوشته شدهاند كه آن هم موارد بسيار جزئي از هنر اسلامي را در چشمانداز داشته و به اندكي از آن هنرها يا نمونههاي هنري يك كشور اسلامي پرداختهاند.
سوال اصلي كه اين كتاب به پاسخگويي آن ميپردازد، اين است كه آيا «هنر اسلامي» در چند مورد يا در جغرافياي خاص محدود است.
«تيتوس بوركهارت» پژوهشگر مشهور هنرهاي اسلامي معتقد است كه هيچ ديني در بدو امر، نيازي به هنر نداشت و احتياج به چارچوبي مركب از صور بصري و سمعي كه حافظ دين باشند، در ادامه پديد ميآيند. اين سخن بدين معناست كه اديان توحيدي در آغاز پيدايش، هيچگونه اثر هنري را به همراه نداشتهاند.
به عقيده نويسنده، «ديدگاه ياد شده از همين جهت قابل تامل است؛ يعني اگر بپذيريم كه بيشتر اديان الهي در بدو ظهور، پديده هنري را به همراه نداشتهاند، ولي اسلام در عرصهاي از تاريخ ظهور ميكند كه بارزترين نماد آن (قرآن) هر چند به عنوان يك اثر هنري مطرح نيست و بيشترين جاذبه آن در نفوذ معنوي است، اما زيباييهاي خيره كننده آن در طرح آيات، يك نحوه هنر متكامل را از لحاظ سبك و ساختار و وضوح و نظم و معيارهاي زيباييشناسانه را به نمايش گذاشته و به تعبيري رابطه آن با يك اثر هنري ملازمه بيّن بالمعنيالاخص ميباشد.
با اين رويكرد، سده ششم ميلادي شاهد ظهور ديني بود كه معجزه پيامبر آن براي مخاطبان، به مثابه يك اثر هنري است و مردم معاصر آن به رغم عناد و عداوت، آن اثر را ميشناسند و به شگفتيهاي خيرهكننده آن اذعان دارند.
اگر در سير تفكر اسلامي، تاريخ شاهد ظهور و رشد هنرهاي ديگر در قلمروي دين اسلام است، از اينروست كه برخي از هنرها علاوه بر اينكه قدرت خلاقهاي از تمدن و فرهنگ اسلامي را به نمايش ميگذارند، راهي به جانب خداجويي و خداشناسي بوده و نمادهاي بصري را به گونههاي مختلف و متنوع در جهت ترسيم اجزا و عناصر مكتب توحيدي نشان دادهاند.
از ديگر سوي، هر پديده هنري در تاريخ اسلام، خود دريچهاي براي خلق آثار ديگر و گسترش قلمرو هنر اسلامي در حوزههاي گوناگون بوده است.»
بنابراين، مفهوم هنر در تفكر اسلامي، موضوعي فراتر از مباني نهضتهاي هنري برگرفته از اصول و قوانين ماهوي هنر مادي (هنر اومانيستي پس از رنسانس در غرب و متكي بر جذابيتهاي ظاهري انسان) است. از اينرو مجموعه پيشرو، سخني به اجمال درباره «رابطه اسلام و هنرهاي زيبا»، و تبيين تجلي ماهيت ديني در مظاهر هنر محسوب ميشود.
در مباحث اين پژوهش ـكه مشتمل بر پنج بخش استـ نويسنده علاوه بر پرداختن به تاريخچه و خاستگاه هنر، يكتايي آن با سرشت پالوده انسان بيان ميشود. همچنين با ذكر تعاريف هنر در مكاتب مختلف هنري، به رابطه دين و هنر و عامل سازنده آنها پرداخته شده است. در اين كتاب همچنين از آنجا كه هنر با زيبايي در ارتباط تنگاتنگ و پيوستهاي است، علاوه بر پرداختن به انواع زيبايي (محسوس و معقول) در نگاه آيات و روايات اسلامي و نگاه دين به زيباييها، برخي از تعاريف درباره زيبايي در نگاه مكاتب ديگر نيز بيان شده است.
در بررسي اقسام هنرهاي موجود (معماري، مجسمهسازي، نقاشي، موسيقي، شعر، خوشنويسي، تذهيب و ...) به چگونگي رابطه و تعامل آنها با دين اسلام پرداخته شده و كيفيت و چگونگي ظهور درون مايههاي ديني در اين هنرها مطرح شده است.
موضوعي كه مباحث اين نوشتار را از تحقيقات مشابه آن متمايز ميكند، بررسي رابطه دين با ارتباطات تصويري، هنرهاي نمايشي و رسانههاي ارتباط جمعي مدرن است. به اين موضوع، در قالب يك بخش پرداخته شده و در آن سينماي ديني بررسي و تحليل شده است. بايدها و نبايدها در استفاده از صنعت سينما در برآورده كردن اهداف متعالي دين به اختصار بيان شده، همچنين به تلويزيون ديني به عنوان ابزاري براي ارائه فرهنگ و مباني ديني و چگونگي استفاده از آن پرداخته شده است.
در بخش پاياني نيز ضمن جمعبندي و نتيجهگيري كلي از مباني هنر، رابطه آن با دين اسلام و كيفيت و چگونگي تاثيرگذاري هنر بر جامعه و ايجاد فضاي معنوي و تلطيف روحيه مخاطبان پرداخته شده است.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، روايات، اعلام و اشعار نيز درج شده است.
چاپ نخست كتاب «اسلام و هنرهاي زيبا» به شمارگان 1000 نسخه، 240 صفحه و به بهاي 39000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما