حرفهاي زيادي در دل نوجوانان هست كه گاهي گوش شنوايي براي گفتن آن پيدا نميكنند. اصلاً بعضي از حرفها را نميشود براي كسي گفت. «فاضل تركمن» در «حرفهاي گريهدار» از اين حرفهاي «دلي» و پر از غصه به زبان شعر حرف زده است.
مثل روزهاي پيش
بازهم
پردهي اتاق را كنار مِزنم
رو به آسمان دراز ميكشم
حرفهاي گريهدار ميزنم
شعري كه خوانديد، بخشي از شعري به نام «حرفهاي گريهدار» از كتابي به همين نام است. كتابي كه مجموعه 10 شعر «فاضل تركمن» را در خود جاي داده است. شاعر جواني كه راه و رسم شاعري را در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان ياد گرفت و حالا با فاصلهاي نه چندان زياد از روزهاي نوجوانياش، نخستين مجموعه از شعرهايش را در قالب كتاب منتشر كرده است.
«درددل با متکا»، «روي تنهايي بام خانه»، «بچه جن»، «کبوتر کجايي؟»، «خواب بيخيال!»، «شعر يعني مادر»، «قهوهي تلخ امتحان»، «کوچهي پلنگ»، «ميدان فردوسي» و «حرفهاي گريهدار» نام شعرهاي اين مجموعهاند كه در قالبهاي چهارپاره و نيمايي سروده شدهاند.
«حرفهاي گريهدار» با تصويرسازيهاي متفاوت «ياشار صلاحي» حرفهاي تازهاي براي نوجوانان دارد. حرفهايي كه شايد حرفهاي دل نوجوانان باشد اما كمتر از زبان قلم و در قالب شعر براي آنان بازگو شده است. موضوع شعرها بيشتر از ميان دغدغههاي نوجوانان امروز انتخاب شده است.
«درددل با متكا»، حرفهاي نوجواني است كه فكر ميكند تيك تاك دلش خراب است و بيخواب و خسته از شب با متكايش درددل ميكند ولي متكا پنبه در گوش دارد و حرفهايش را نميشنود. نكتهاي كه از نگاه نوجوان زياد هم بد نيست چرا كه او لااقل به حرفهايش نميخندد.
نوجوان شعر «روي تنهايي بام خانه» هم حرفهاي گريهداري ميزند. مخاطب حرفهاي او خداست و از اين گلايه دارد كه با وجود اينكه در دوستيها عميق است در اين دنيا تنها و بيرفيق است. گلايهاي كه شايد هر نوجواني در زندگياش رو به آسمان و خطاب به خدا گفته باشد.
«بچه جن» تعبيري ساده و زيبا از نوسانات روح پر از تلاطم نوجواناني است كه شايد از دريچهي چشم ديگران لوس، بيمزه و خشن به نظر بيايند. بچههايي كه قلبشان را گم كردهاند و روحشان سردرگم و غريب و تمام درهاي مهرباني را براي مدتي بستهاند.
«كبوتر! كجايي؟» حرفهاي يك نوجوان خطاب به كبوتري است كه از دست او دانه خورده اما پركشيده و رفته و نصيب ديگران شده است. شعري كه ميتوان آن را نمادين يا ساده در نظر گرفت؛ اما با هر تعبيري، پر است از احساسات لطيف شاعرانه و به روابط ميان انسانها و تاثيرات اين روابط بر روح و روانشان توجه ميكند.
«خواب بيخيال!» يك اعتراض به خواب است كه بيخيالانه نوجوان را به سرزمين غولها و ديوهاي زشت ميبرد. اعتراضي پر از دلخوري و همراه با اين درخواست كه شبي او را به بهشت، سرزمين آبي فرشتهها و آسمان ببرد.
«فاضل تركمن»، «شعر يعني مادر» را به «عمران صلاحي» تقديم كرده است و دليلش را شعري از اين شاعر بزرگ دانسته كه «عمران» سالها قبل با همين حال و هوا براي خواهر سروده بود. اين شعر، نوجواني را به تصوير ميكشد كه دوست دارد در تنهايي خود غرق شود اما مادر با دلسوزيهاي مادرانهاش نميگذارد. مادر ميرود و ناگهان سرچشمهي الهامات خشك ميشود و نوجوان ميفهمد كه وجود مادر منبع اصلي دريافتهاي شاعرانهاش بوده است.
«قهوهي تلخ امتحان» تصويري آشناست كه شايد همهي ما در دوران نوجوانيمان با آن روبهرو بوده باشيم. تصوير روزهايي سرد و سخت، اضطراب، چشمهاي خسته و ساعت امتحان كه دانستهها را با خود ميبرد. بخش پاياني اين تصوير آشنا را ببينيد:
هرچه خوانده بودم از سرم پريد
امتحان تمام شد
با سوالهاي بيجواب
با نگاههاي چپ چپ مراقبين
با سكوت من
فقط همين!
«كوچهي پلنگ» از فكرهاي بياجازهاي ميگويد كه از بزرگراه ذهن هر نوجواني عبور ميكنند. فكرهايي كه شبيه جادهاند، جادههايي كه به ماه و كوچه پلنگ ميرسند.
«حرفهاي گريهدار»، حرفهاي نوجواني است كه فكر ميكند با خودش غريبه شده است. حرفهايي كه با حسرت خطاب به آسمان گفته ميشوند:
راستي!
تا به حال
هيچ فكر كردهاي
در هواي تو چهقدر تازگي،
در هواي تو چقدر شعر هست؟
«حرفهاي گريهدار» با تصويرسازيهاي متفاوت «ياشار صلاحي» را كتابهاي شكوفه، واحد كودك و نوجوان انتشارات اميركبير در شمارگان 5 هزار نسخه و با قيمت 1250 تومان روانهي بازار كرده است.
نظر شما