یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۶
جايگاه اهل بيت(ع) در نزد امام فخر رازي

چاپ نخست کتاب «فخر رازي و تفسير کبير» تاليف زهرا شفاعي از سوي خانه کتاب منتشر و روانه بازار کتاب شد. اين پژوهش، تلاشي است براي شناساندن شخصيت فخر رازي و اثر بي‌نظير وي «مفاتيح‌الغيب» که به واقع برجسته‌ترين اثر فخر و دائرة‌المعارفي از علوم مختلف است.\

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، اين اثر، شانزدهمين کتاب از مجموعه آثار «ايرانيان و قرآن» است که امام فخر رازي و تفسير گران‌سنگ «مفاتيح‌الغيب»، مشهور به «تفسير کبير» را به نسل جوان قرآن‌پژوه معرفي کرد.

محمدبن عمربن ‌‌الحسين‌بن ‌الحسن‌بن علي‌القرشي ‌التيمي‌البکري ‌الطبرستاني‌الرازي، ملقب به امام و فخرالدين، مکني به «ابوعبدالله» و «ابو‌الفضل» و مشهور به «ابن‌خطيب»؛ مفسر، متکلم و فقيه شافعي، در بيست و پنجم رمضان سال 544 و يا به قولي 543 قمري در شهر «ري» به دنيا آمد. نسبتش را به ابوبکر رسانده‌اند و بکري اشاره به اين است. و هم‌چنين نسبت تيمي ـ‌منسوب به تيم‌بن مره‌ـ هم شاخه‌اي از قبيله قريش است که شامل چندين خاندان از جمله خاندان ابوبکر مي‌شود. اين که نياکان فخر به واقع بکري بوده‌اند و يا به سبب علاقه و قبول ولايت ابوبکر جنين نسبتي داشته‌اند، چندان معلوم نيست.

خاندان فخرالدين پيش از آن که در ري ساکن شوند، در طبرستان مي‌زيستند و گويا پيش از مهاجرت به طبرستان در مکه مقيم بوده‌اند. تعبير «المکي الاصل» درباره فخر، به سابقه توطن اين خاندان در مکه اشاره مي‌کند. پدر فخرالدين، ابوالقاسم ضياء‌الدين عمر، خطيب، متکلم، صوفي و محدث و اديب نامي ري بود. او در فن بيان و خطابه، توانمندي بسياري داشت و به همين دليل به «خطيب ري» شهرت يافت. به واسطه اين لقب، فخر نيز به «ابن‌خطيب» مشهور شد. از تاريخ تولد و وفات وي اطلاعي در دست نيست.

ويژگي‌هاي فخر
فخرالدين مردي بود با قامتي متوسط و تنومند، ريشي انبوه، چهره‌اي آرام، صدايي ضخيم و شخصيتي پرابهت. ذهني تند و تيز، نظري دقيق و موشکاف، انديشه‌اي تحليل‌گر، نقاد و جدلي و دانشي گسترده و ژرف از انواع علوم و معارف عصر خويش داشت. و داراي حافظه‌اي بسيار توانمند بود.

وي نخستين کسي بود که از شيوه «سبر» و «تقسيم» در کتاب‌هاي خويش استفاده کرد. به اين معني که هر مساله‌اي را با موشکافي کم‌نظيري مي‌شکافت، آن را به کوچکترين اجزاي سازنده آن تجزيه مي‌کرد، از همه زوايا و وجوه به آن مي‌نگريست، حجت‌هاي گوناگوني را که در موافقت يا مخالفت با آن اقامه شده بود، با انصاف علمي به تفصيل مي‌آورد. يکايک آنها را به محک نقد مي‌زد و سپس به ذکر حجت‌هاي خود مي‌پرداخت.

وي به سرعت مسائل را مي‌فهميد و بسيار قوي استدلال مي‌کرد. در علم مناظره و جدل متبحر بود، به طوري که با هرکسي که مناظره مي‌کرد، وي را مجاب و متقاعد مي‌ساخت. به هردو زبان فارسي و عربي سخن مي‌گفت و وعظ مي‌کرد و به هردو زبان شعر مي‌سرود. بسيار پر کار بود و در سفر و حضر دست از نگارش نمي‌کشيد. بسيار مطالعه مي‌کرد و پرتلاش بود چنان که مي‌گفت: «به خدا در از دست دادن وقت براي اشتغال به علم در هنگام غذا خوردن افسوس مي‌خورم».

امام رازي به تمام علوم عصر خود وقوف کامل داشت. او به هرکجا که سفر مي‌کرد، مجالس درس و وعظ بر پا مي‌کرد و از طرف ياران و دوست‌دارانش مورد احترام و تعظيم قرار مي‌گرفت.

آثار
فخرالدين محمد رازي به کثرت تاليفات به هردو زبان عربي و فارسي شهره است. گفته شده که در حدود دويست کتاب و رساله در موضوعات مختلف نگاشته است. آن‌چه از بررسي آثار فخر آشکار مي‌شود آن است که وي نسبت به تمامي علوم و فنون عصر خويش آشنايي داشته و هميشه در پي دانش‌اندوزي بيشتر بوده است.

گسترش آوازه دانش فخر‌الدين و نشر آثارش در زمان حيات وي، خود از شگفتي‌هاست. پيش از آن که خود به سمرقند رود (حدود سال 583 قمري)، فريدالدين غيلاني کتاب‌هاي المباحث‌المشرقيه، الملخص و شرح‌الاشارات او را در آنجا تدريس مي‌کرد. نه تنها در غور، باميان، خوارزم، خراسان و عراق عجم که خود فخرالدين آمد و شد داشت، شهرتش منتشر بود، بلکه آوازه شهرت و آثارش به موصل و شام و مصر نيز رسيده بود. ابن‌خلکان کتاب‌هاي امام را ستوده و مي‌گويد: «کتاب‌هاي او در زمان حياتش در اغلب بلاد عالم منتشر شده بود و دانش‌پژوهان به تعليم و تعلم مطالب آنها مشغول بودند».

تفسير کبير جامع‌ترين و مهمترين اثر فخر رازي به زبان عربي است، اين کتاب به سبب حجم بسيار به تفسير کبير مشهور شده، ولي نام اصلي آن «مفاتيح‌الغيب» است. گستردگي مباحث، وسعت دامنه پژوهش و آکندگي آن از مطالب گوناگون باعث شده است که اين تفسير، يکي از چند مرجع بسيار مهم در تفسير و شناخت قرآن به شمار آيد. جنبه‌هاي کلامي اين تفسير، بارزترين جنبه آن است. ولي در ابعاد لغوي، ادبي، فقهي و شناخت انديشه‌ها و نحله‌ها نيز تفسيري سودمند و کارآمد است.

انگيزه نگارش مفاتيح‌الغيب
تفسير مفاتيح‌الغيب برخلاف ساير کتب، مقدمه و پيش درآمد مستقلي ندارد، تا با تکيه بر تصريح مولف، انگيزه او را در نگارش بتوان يافت. به همين دليل، دانشمندان و شرح حال نويسان با توجه به شناختشان از فخر رازي و آثارش به ويژه تفسير کبير، اهداف مختلفي را براي وي ترسيم کرده‌اند که عبارتند از:
1. دفاع از انديشه‌هاي اشعري و رد آراي مخالفان: در لابلاي صفحات کتاب پر برگ و بار مفاتيح‌الغيب، بارها نقدها، هجوم‌ها و گاه دشنام‌هاي نويسنده را به مخالفان فکري و عقيدتي‌اش خصوصا معتزله و همچنين حساسيت‌ها و تلاش‌هاي وي در اثبات عقايد، آرا و باورهاي خود و ياران و هم مسلکانش را مي‌توان ديد. بنابراين شايد انگيزه نگارش وي از تفسير، آن‌گونه که زمخشري در انگيزه نگارش تفسير خويش تصريح کرده که دفاع از اعتزاليان است، دفاع از انديشه‌هاي اشعريان است.

2. باز يافتن حقايق از قرآن: فخر رازي پس از سال‌ها کنکاش در ميادين انديشه‌هاي گوناگون و تلاش در بازيافتن حقايق، به اين نتيجه مي‌رسد که بايد به دامن پرمهر قرآن بازگردد و از اين آبشخور زلال، جان تشنه و شيفته‌اش را سيراب کند اما آيا به اين هدف نايل شده است؟ و آيا تأويل‌ها و تفسيرهاي وي گاهي او را از هدف دور نداشته است؟ اين سوالي است که خواننده تفسير، بايد به آن پاسخ گويد. او در ضمن وصيت‌نامه‌اش چنين مي‌گويد: «من راه‌ها و روش‌هاي کلامي و شيوه‌هاي فيلسوفان را نگريستم؛ اما چيزي که همگون معارف و فوايد قرآن باشد، در آنها نيافتم».

3. نشان دادن عظمت قرآن: اين احتمال وجود دارد که هدف وي از نگارش مفاتيح‌الغيب، عرضه معارف بي‌کرانه قرآن و به نمايش گذاشتن جلوه‌هاي زيبا و ابعاد گسترده حقايق نهفته در اعماق قرآن باشد. وي در آغاز تفسير سوره «حمد» مي‌نويسد: «وقتي گفته بودم از سوره حمد و فوايد و نفايس آن، ده هزار مساله مي‌توان استنباط کرد، برخي از آزمندان و حسودان و گروهي از جهل‌مداران و گمراهان و معاندان در اين گفتار من به ديده ترديد نگريستند؛ و گفتار مرا به آن‌چه خود با واژه‌اي ميان تهي بدون هيچ‌گونه گره‌گشايي و تنقيح مباني نگاشته‌اند مانند کردند؛ از اين‌روي اين مقدمه را نگاشتم، تا دليلي باشد به امکان دست‌يابي به آن‌چه گفته بودم و تنبهي به آن‌چه بيان کردم». 

برخي معتقدند كه اين بيان به خوبي روشنگر آن است که فخرالدين رازي با نگارش تفسير کبير در پي آن است که انديشه‌ها را به ابعاد ناپيداي قرآن رهنمون شود و نسل‌ها و عصرها را به ژرفاي معاني و مقاصد آن متوجه سازد به همين سبب است که او در گستراندن ابعاد بحث در ذيل آيات و تطبيق دانش‌هاي گوناگون برآيات قرآن از هيچ کوششي باز نمي‌ايستد.

4. هنرنمايي در عرصه علوم: برخي نيز اساسا دل‌مشغولي رازي را تفسير قرآن ندانسته‌اند و معتقدند که چون وي انس بيشتري با فلسفه و کلام داشته و در اين زمينه داراي معلومات گسترده‌اي بود، تفسير قرآن را عرصه‌اي براي بيان ديدگاه‌هايش مي‌ديد. به ويژه غناي سوره حمد در معنا و مفهوم توجه او را جلب کرد و ادعا کرد که مي‌توان از فوايد سوره حمد، ده هزار مساله استنباط کرد. وي براي اثبات مدعايش نوشتن تفصيلي تفسير سوره را آغاز کرد. رازي توانست سوره مذکور را با موفقيت تفسير کند و از آن به بعد، تفسير آيات و سوره‌هاي قرآن برايش به صورت عادت درآمد.

تاريخ نگارش مفاتيح‌الغيب
فخر رازي در آثار متعدد خود از تفسير آيات استفاده کرده است، اما به طور مشخص مي‌توان گفت که در ده سال آخر عمر خويش بيشتر به امر تفسير پرداخت. درباره تاريخ آغاز و پايان نگارش اين تفسير تنها براساس تاريخ پايان برخي از سوره‌ها مي‌توان سخن گفت.

جايگاه مفاتيح‌الغيب در گفتار انديشمندان
آوازه بلند فخر رازي و جايگاه رفيع اثر جاودانه او مفاتيح‌الغيب، باعث شده است که درباره وي و آثارش به ويژه تفسير کبير بسيار سخن گفته شود. برخي از انديشمندان، اين تفسير را ستوده‌اند؛ برخي به ديده عيب‌جويي به آن نگريسته‌اند؛ و بعضي ديگر نيز به انصاف در آن دقت کرده و با اعتراف به لغزش‌ها و گاه يک‌سويه نگري‌هاي آن به اهميت و عظمت آن اذعان داشته‌اند.

توجه به اسباب يا شان نزول
فخر رازي در ميان روايات، به روايات شان نزول اهتمام فراوان دارد. به ويژه اگر شان نزولي مربوط به جريان‌هاي زمان نزول باشد و درباره صحابه پيامبر(ص) با کافران قريش سخني داشته باشد و يا تبيين آيه‌اي بر آن شان نزول متوقف شود. به همين دليل در تفسير بسياري از آيات از آنها بهره مي‌جويد.

مفاتيح‌الغيب و اهل‌بيت(عليهم‌السلام)
فخر رازي، در سراسر مفاتيح‌الغيب از علي عليه‌السلام و اهل‌بيت(عليهم‌السلام) به احترام ياد مي‌کند و گاه در ضمن شان نزول‌ها به فضائل و مناقب آنان مي‌پردازد. از جمله: هنگام تفسير آيه مودت به نقل از صاحب کشاف، اين حديث معروف را نقل مي‌کند که: «کسي که بر حب آل‌محمد بميرد، شهيد مرده است، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، توبه کنننده مرده است، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، بخشيده شده مرده است، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، مومن در حال تکميل ايمان مرده است، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، ملک‌الموت و سپس نکير و منکر به او بهشت را بشارت مي‌دهند، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، به بهشت مي‌رود همان‌طور که عروس به خانه همسرش مي‌رود، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، براي او در قبرش دو در به سوي بهشت باز مي‌شود، آگاه باش هرکه بر حب آل‌محمد بميرد، خداوند قبرش را محل زيارت فرشتگان رحمت قرار مي‌دهد، آگاه باش هرکه بر بغض آل‌محمد بميرد روز قيامت در حالي که بين دو چشمانش نوشته شده که مايوس از رحمت خداست، وارد مي‌شود، آگاه باش هرکه بربغض آل‌محمد بميرد کافر مرده است، آگاه باش هرکه بر بغض آل‌محمد بميرد، نسيم بهشت را استشمام نمي‌کند».

و در ادامه مي‌گويد: «و من مي‌گويم: آل‌محمد کساني هستند که نسبتشان به او برسد و هرکس نسبتش به او شديدتر باشد، از آل‌محمد به حساب مي‌آيد و بدون شک فاطمه و علي و حسن و حسين، وابستگي و تعلقاتشان به پيامبر(ص) از همه بيشتر بوده و اين مساله از نظر نقل متواتر هم کاملا مشخص است. پس روشن است که آل، همانان هستند. اما در اين که کساني جز آنان، جزو آل هستند يا نه، جاي اختلاف است. صاحب‌الکشاف روايت کرده است: هنگامي که اين آيه نازل شد، پرسيدند: يا رسول‌الله خويشاوندان تو چه کساني هستند که مودت آنان بر ما و اجب شده است؟ فرمود: علي و فاطمه و پسرانشان.
پس ثابت شد که اين چهار نفر خويشاوندان پيامبرند و در اين صورت بايد مورد تکريم و تعظيم ويژه قرار گيرند». سپس دلايلي نيز در تاييد اين مطلب ارائه مي‌دهد.

در تفسير سوره کوثر در مصداق کوثر، ضمن بيان اقوال متعدد، فرزندان پيامبر(ص) را مصداق آن دانسته و مي‌گويد: «نگاه کن و ببين که در ميان آنها چه‌قدر علماي برجسته‌اي همانند باقر و صادق و کاظم و رضا عليهم‌السلام و نفس زکيه و جز ايشان وجود دارد».

روشن‌ترين جايي که فخر رازي با اکرام و تعظيم از حضرت علي(ع) ياد کرده، ابتداي تفسير سوره حمد است. وي در بحث جهر به بسم‌الله ـ‌بلند گفتن بسم‌الله الرحمن الرحيم‌ـ مي‌گويد: «به تواتر به ما رسيده است که علي‌بن ابي‌طالب عليه‌السلام، بسم‌الله را بلند مي‌گفت. هرآن که در دين‌داري به علي‌بن ابي‌طالب اقتدا کند، هدايت يافته است و دليل اين مطلب کلام پيامبر(ص) است که فرمود: "الله ادر الحق مع علي حيث دار"».

و آن گاه در ترجيح نظريه وجوب جهر و در ضمن نقد و رد اقوال مخالفان مي‌گويد: «دلايل عقلي و عمل علي‌بن ابي‌طالب عليه‌السلام با ماست و آن که علي را پيشوا و رهبر برگزيند، در دين و زندگي به دستاويز محکمي چنگ زده است».

از جمله عادت‌هاي وي درود فرستادن بر آل پيامبر و ائمه اطهار است؛ همانند درود فرستادن بر شخص پيامبر اکرم(ص) هنگامي که به امام صادق عليه‌السلام اشاره مي‌کند، از او با لقب صادق و عبارت عليه‌السلام ياد مي‌کند. 

اينها نشانگر علاقه و احترامي است که او به علي عليه‌السلام و اهل‌بيت پيامبر(ص) قائل است و به همين دليل برخي از شرح‌ حال‌نگاران، شيعه بودن يا دست کم استبصار فحر رازي را مطرح کرده‌اند. برخي نيز معتقدند آن‌چه در حمله او بر شيعه و يا توصيف آنان به روافض در اين کتاب ديده مي‌شود، احتمالا کار نسخه‌برداران است.

چاپ نخست کتاب « فخر رازي و تفسير کبير» در شمارگان 5000 نسخه، 188 صفحه و بهاي 30000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط