سه‌شنبه ۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۰
جوانان در نگاه اهل‌بيت عليهم‌السلام

كتاب «جوان از منظر معصومان عليهم‌السلام» نوشته محمدجواد مروجي‌طبسي از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد. كتاب حاضر، خلاصه‌اي از گفتارها و رهنمودهاي تربيتي و اخلاقي معصومان(ع) است كه براي نسل جوان و پرنشاط اسلامي تهيه و تدوين شده‌اند./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، از زماني كه انسان پاي به عرصه وجود مي‌نهد، دوره‌هاي گوناگوني را پشت سر مي‌گذارد؛ نوزادي، شيرخوارگي، خردسالي، كودكي، نوجواني، جوانی، ميانسالي و پيري. هريك از اين دوره‌ها، شرايط متناسب خود را دارند و انسان بايد از آمادگي همان دوره برخوردار باشد، از ميان اين چند دوره مي‌توان به بهار جواني اشاره كرد؛ بهاري كه در آن، سرنوشت انسان رقم خورده، شخصيت وي شكل مي‌گيرد و استعدادها بارور شده، پايه‌هاي ديني و عقيدتي مستحكم مي‌شود.

جواني بهار زندگي است؛ بهاري ارزشمند اما زودگذر. حال بايد ديد كه چگونه از بهار جواني كاملا بهره باید برد و از اين سرمايه عظيم، پاسداري و حراست كرد. اين‌جاست كه بايد با تلاشي پي‌گير و مستمر، دنبال راه و روش صحيح و كاملا بي‌عيب و نقص بود؛ راهي كه انبيا و پيشوايان معصوم(ع) در پيش گرفتند و نتيجه روشن و مطلوب آن را براي ما بازگو كردند.

چه زيباست؛ جواني... فصل رويش‌ها، شكفتن‌ها، دوران درخشندگي و فروغ و نشاط زندگي، زمان ظهور غرايز، كشش‌ها، آرزوها، كه در اين دوران روح و جان جوان سرشار از عشق و اميد است. جواني نه‌تنها از سرمايه‌هاي عظيم هرملت و مملكت كه از نعمت‌هاي پرارج خداست. حضرت علي(ع) مي‌فرمايد: «دو چيز و نعمت را كسي قدر نشناسد مگر آن كه از دست داده باشد؛ جواني و سلامت.»

در نظر پيامبر(ص)، اين دوران آن‌چنان مهم و ارزشمند است كه به ابوذر غفاري دستور مي‌دهد تا اين فرصت طلايي را به عنوان غنيمت تلقي كرده و از آن كاملا بهره‌برداري كند. ايشان خطاب به ابوذر مي‌فرمايد: «يا اباذر! اغتنم شبابك قبل هرمك؛ اي ابوذر! از جواني خود پيش از فرا رسيدن دوران پيري كاملا استفاده كن.» پيري دوران استفاده از ذخيره‌هاست نه ذخيره‌سازي. بدين جهت پيامبر(ص) از ابوذر مي‌خواهد تا قدر جواني خويش را شناخته و آينده را پيشاپيش بيمه كند.

پروردگار عالميان تمام بندگان خود را دوست مي‌دارد و نشانه‌هاي فراواني از اين دوستي پايدار در قرآن مجيد به چشم مي‌خورد. قرآن با بيان اين كه خداوند محسنين و توابين و متطهرين و متقين و صابرين و متوكلين و مقسطين و مطهرين را دوست مي‌دارد، اين حقيقت را به خوبي روشن كرده است؛ اما در عين حال به جوانان، به سبب جايگاه خاصي كه در نظام عالم هستي دارند، دوستي و علاقه ديگري دارد.

نویسنده با اين نگاه در بخشی از کتاب و درباره جایگاه جوان در نزد خداوند می‌نویسد: «خداوند جوانان را به خاطر جواني دوست داشته و احترام مي‌كند. محمدبن سليمان از پدرش نقل كرده كه در خدمت امام صادق(ع) بودم كه ابوبصير وارد شد، در حالي كه نفس‌هاي عميقي مي‌كشيد. همين كه در جاي خود قرار گرفت، امام به او فرمود: "علت اين نفس بلند و عميقي كه مي‌كشي چيست؟
گفت: اي فرزند رسول خدا(ص)، سن من بالا رفته و استخوان‌هايم كوبيده گشته و مرگم فرا رسيده و اين در حالي است كه نمي‌دانم سرنوشت آخرتم چگونه خواهد شد.
امام فرمود: اي ابا محمد! تو نيز كه چنين مي‌گويي؟!
گفت: فدايت شوم، چرا چنين نگويم؛
امام فرمود: اي ابا محمد! آيا نمي‌داني كه خداوند متعال جوانان شما را اكرام مي‌كند و از بزرگسالان شرم و حيا مي‌كند؟
گفت: فدايت شوم، چگونه خدا جوانان را اكرام كرده و از بزرگسالان و پيرمردان شرم مي‌كند؟
حضرت فرمود: خداوند جوانان را به احترام جواني عذاب نخواهد كرد و از پيرمردان شرم كرده، آنها را حساب‌رسي نمي‌كند. از اين‌روست كه خداوند تمام پيامبران را در جواني به پيامبري برانگيخت و به خاطر همين دوستي است كه تمام بهشتيان جوان خواهند بود و قرآن در روز محشر به صورت جواني نشان داده مي‌شود و به همين جهت است كه اصحاب كهف با اين كه بزرگسال بودند، اما قرآن آنان را جوان خطاب كرد و امام زمان(عج) نيز در چهره يك جوان ظاهر مي‌شود و يارانش همه جوان هستند و سرانجام ملك‌الموت در چهره جواني سفيدروي خواهد آمد."
آري، اين كمال بي‌انصافي است كه جوان بداند خداوند چقدر او را دوست دارد و به او مهر و محبت مي‌ورزد، اما او با گناه در محضر خالق خود، راه دوستي متقابل را بر خود ببندد.»

يكي از بهترين و عارفانه‌ترين حالات بنده مخلص، حالت خداترسي و وحشت از روز قيامت است. اين حالت مراتب و جلوه‌هاي گوناگوني دارد، اما در انبياي الهي و معصومين(ع) داراي بيشترين جلوه است؛ چرا كه آنان در بالاترين مراتب خوف خدا قرار دارند. ديگران نيز كه در مراتب پايين‌تري‌اند، به گوشه‌اي از اين كمالات دست يافته‌اند. در اين ميان دانشمندان و علما بيشتر از ديگران روحيه خدا ترسي داشته‌اند. قرآن كريم مي‌فرمايد: «انما يخشي‌الله من عباده‌العلماء؛ از ميان بندگان خدا فقط دانشمندان از او مي‌ترسند.»
حال بايد پرسيد: چرا فقط دانشمندان از خدا مي‌ترسند؟
علت آن است كه هرچه معرفت و يقين انسان به خدا بيشتر شود، ترس او از پروردگار بيشتر خواهد شد. ترس از خدا اگر چه علل گوناگوني دارد، اما موثرترين آنها، به يادآوردن عظمت پروردگار و وعده‌هاي تخلف‌ناپذير او و به خاطر آوردن عظمت روز قيامت است كه تمام اين حالات، انسان را به ترس از خدا و روز قيامت وا مي‌دارد.

در دوران جواني كه دوراني حساس و پرفراز و نشيب است و جوانان قادرند همه چيز را در خود بيازمايند. اين مساله كاملا آشكار است؛ چرا كه جوان ممكن است با آزاد گذاردن نفس اماره و طغيانگر و پيروي از وسوسه‌هاي شيطان، خود را از قيد همه چيز رها كرده، به حيواني درنده و خون‌آشام تبديل شود و ممكن است با مهار كردن آن، خود را به بالاترين مراتب كمال انسانيت و عالي‌ترين مراحل معرفت برساند.

جوانان مي‌توانند با صفاي دل و فكر و انديشه بيشتر كه در عظمت خدا و جهان آخرت دارند، نه‌تنها بر مشكلات زندگي پيروز شوند، بلكه بر بيماري‌هاي روحي از قبيل پوچي، بي‌هدفي، دين‌گريزي و گرايش به مفاسد اجتماعي و اخلاقي چيره شوند. در زمان معصومين(ع) گاهي همين حالات عرفاني، آن‌چنان جوانان را متحول مي‌كرد كه نه‌تنها مورد تشويق و تقدير پيامبر(ص) و معصومين(ع) قرار مي‌گرفتند؛ بلكه يادشان نيز در تاريخ جاويد مانده است.

با همه اين سفارش‌ها براي درك جوانان، متاسفانه والدین و مربیان پرورشی از آنها غافل شده‌اند، ولي امروز دشمن با تمام توان آمده تا اين شكوفه‌هاي شاداب، و اميدهاي فرداي جامعه را از اسلام و ارزش‌هاي مذهبي و ملي جدا كرده، نسلي بي‌هويت و پوك با مدل‌هاي بيگانه پرورش دهد. به راستي در عصر حاضر، بيش از هرزمان ديگر، اين عزيزان در تيررس انواع توطئه‌ها و تهديدهاي (اعتياد به مواد مخدر و ابتذال اخلاقي) و شياطين شرق و غرب و سودجويان فاسد قرار دارند. اينك همت همگاني و احساس وظيفه، با عزمي ملي (در تمام زمينه‌هاي فرهنگي، اعتقادي و ...) بايد تا آنان از اين سيلاب ويرانگر تهاجم فرهنگي مصون مانده و نجات يابند؛ «كلكم راع و كلكم مسوول...»

ولی قبل از هرچيز بايد موقعيت جواني و اهميت آن را درك کرده با برنامه‌هاي جامع و جاذب و صحيح، آنان را با رهنمودها و روش‌هاي معصومين(ع) آشنا کرده و با الگو گرفتن از امامان پاك به هدايت آنان همت گمارد؛ چرا كه آنان عالمان الهي و اسوه‌هاي كامل اخلاقي و دلسوزان واقعي بشر بوده و هستند و با فطرت انسان‌ها سخن مي‌گويند.

كتاب حاضر در 12 فصل، به مساله جوانان، با این سرفصل‌ها پرداخته است: جواني از منظر معصومان(ع)، جوان و دوستي خدا، پيامبر(ص) و جوانان، انس با يكتاي زيبا، بهره‌مندي از قرآن، در ضيافت الهي، فصل بازگشت، احترام به والدين، كنترل نگاه، ازدواج در جواني، نشاط و تفريح، جوان و پرسش‌گري.

كتاب‌هاي قرآن كريم، نهج‌البلاغه، غررالحكم، مسند احمد، مناقب آل ‌ابي‌طالب(ع)، عوالي‌اللئالي، كشف‌الغمه، المحاسن، تذكرة‌المتقين، وسائل‌الشيعه، خاطرات و حكايت‌ها، معجم رجال‌الحديث، قرآن در احاديث اسلامي، نوادرالمعجزات، تذكرةالخواص، جامع‌الاخبار، امالي صدوق، من لا يحضره‌الفقيه، امالي مفيد، خصال، تفسير الميزان، احتجاج، مكارم‌الاخلاق، مشكاة‌الانوار، مجمع‌البيان، مجمع‌البحرين، تهذيب‌الاحكام، سفينة‌البحار، منتهي‌الآمال، كافي، بحارالانوار، ميزان‌الحكمه، حقوق فرزندان در مكتب اهل‌بيت(ع)، فاطمه(س) الگوي حيات زيبا، اختصاص، تفسير نمونه، مستدرك‌الوسائل و ... از منابع مورد استناد نويسنده در تدوين اين اثرند.

چاپ دوم كتاب «جوان از منظر معصومان عليهم‌السلام» در شمارگان 3000 نسخه، 144 صفحه و بهاي 20000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها