رنگها، اسمها، دكورها، جلدهاي رنگارنگ، سليقههاي شرقي و غربي، تصاوير نويسندگان، گويشهاي گوناگون ،برنامههاي فرهنگي متنوع و... از نشستهاي تخصصي گرفته تا آموزش طبخ غذاي چيني و آفريقايي، امضاي تفاهمنامهها و توافقنامهها و همه و همه، پازلهايياند كه اين نمايشگاه را به قطب كتاب براي همه اهالي دنيا تبديل كردهاند؛ براي كساني كه زمان را ميشناسند. قدر وقت را ميدانند و به تبادل فرهنگها و داشتههاي ادبي باور دارند._
در ذهن و خاطره ما، نمايشگاه ـ هر نمايشگاهي ـ مترادف با «ديدن» و «آشنا» شدن با يك «محصول» يا «فرآورده» و «عرضه» آن در زماني معين و مكاني مشخص بوده است.
نمايشگاه كتاب فرانكفورت اما، از يك منظر، يك نمايشگاه بينالمللي تمام عيار كتاب است و از منظري ديگر، با نگاه شرقي ما به كتاب تفاوت جدي دارد. در نمايشگاهي كه صدها كشور غرفه دارند و كتابهاي دستچين شده خود را در معرض ديد «متخصصان صنعت نشر» و «اهالي كتاب و كتابخواني» قرار ميدهند، صدها ملاقات كاري و توافق و تفاهم و واگذاري حق نشر (كپي رايت) صورت ميگيرد و به بياني ديگر، نمايشگاهي كاملاً تخصصي است كه در ذهن هيچكس «عرضه و فروش» را تداعي نميكند.
فاصله بين روشن شدن چراغ افتتاحيه و افتادن پرده اختتاميه در اين نمايشگاه، فقط پنج روز است كه سه روز نخست، جولانگاه اهالي قلم و نشر است و دو روز پاياني، به اصطلاح درهاي نمايشگاه به روي «مخاطبان عام» گشوده ميشوند.
براي كسي كه نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران را بارها و بارها تجربه كرده، در شلوغي و انبوه مراجعان راه رفته، بوي كتابهاي اصيل و فاخر يا بازاري و ساخته شده و دستچين نشده را استشمام كرده، نمايشگاه كتاب فرانكفورت با آن عظمتش، بايد خيلي خيلي «از ما بهتراني» باشد!
نمايشگاه فرانكفورت، نمايشگاه است؛ چون به هر سالن و غرفهاي كه وارد ميشوي، اول، كتاب به چشم ميآيد و بعد، تزيين و دكور و تبليغات. نمايشگاه است؛ چون سر و صداي زايد و آرامش برهم زن، تقريباً به گوش نميرسد؛ صداي زنگ هيچ تلفن همراهي را نميشنوي؛ هيچ غرفهاي به خاطر پخش هداياي تبليغاتي ـ حتي يك ساك دستي كاغذي ـ پر و خالي نميشود؛ كسي كتابي را بي دليل زير و رو نميكند؛ اصلاً صداي چرخهاي دستي حمل كتاب را نميشنوي؛ هيچ مامور حراست و انتظامات و مديريت نمايشگاه، نه با صداي بلند حرف ميزند، نه امر و نهي ميكند و نه بيش از حد به چشم ميآيد» و ...
اما نمايشگاه كتاب فرانكفورت از نگاه تيزبين شرقي ما، نمايشگاه نيست؛ چون حتي در طول ايام برگزاري و قبل از آن هيچ تبليغ شهري، در فرانكفورت به چشم نميخورد. شهر مثل هر روز، روزگار خود را ميگذراند و خبري از التهاب و هيجان برپايي اين رويداد فرهنگي در شهر نيست.
مخاطبان عام كه فقط در دو روز پاياني پا به نمايشگاه ميگذارند ـ به ويژه جوانان ـ كاري به كتاب و كتابخواني ندارند و تغيير چهره و ظاهر خود را به عجيبترين شكلها، آن هم براساس يك رسم جديد، مهمتر و واجبتر ميدانند.
جالب اين كه گفته ميشود همين «كارناوال»هاي انفرادي، وقتي چنين تغيير چهره ميدهند، از پرداخت ورودي نمايشگاه معاف خواهند شد! شايد در نگاه اول، چنين صورتكها و چهرهها خيلي مهم نباشند؛ اما واقعيت اين است كه توجه بسياري از عكاسان، خبرنگاران، مراجعهكنندگان به نمايشگاه و حتي غرفهداران همه كشورها به سوي افراد جلب ميشود و آنچه در دو روز پاياني قرباني اين بيتوجهي ميشود و حتي سه روز پر بار اول را تحتالشعاع قرار ميدهد، كتاب است.
نمايشگاه كتاب فرانكفورت، نمايشگاه نيست؛ چون در ساعات پاياني نمايشگاه غرفه بسياري از ناشران اروپايي به پاتوق و «بار» تبديل ميشود و تبادل فكر و فنآوري در امر پيشرفت فرهنگ و كتاب، جاي خود را به گپهاي دوستانه و بعضاً غيرفرهنگي ميدهد.
نمايشگاه فرانكفورت، نمايشگاه نيست؛ چون حتي كشورهاي آفريقايي و آسيايي و به ويژه برخي از كشورهاي عرب زبان، غرفه و غرفهداران خود را نه بر پايه باورها و آداب خود، بلكه به تقليد از اروپاييان انتخاب و ارائه كردهاند.
نمايشگاه كتاب فرانكفورت، نمايشگاه نيست؛ چون حتي در دو روز پاياني عده مراجعهكنندگان در مقايسه با سه روز اول، تفاوت قابل ملاحظه و چشمگيري ندارد. اينجا نمايشگاه نيست؛ چون بازديدكنندگان عام، به نام دموكراسي، ميتوانند رفتارها و منشهاي غيرفرهنگي و صد در صد سياسي داشته باشند.
اين نمايشگاه، نمايشگاه نيست؛ چون به رغم شلوغي قابل توجه سالن ويژه كودكان و نوجوانان و غرفههاي پر زرق و برق و جذاب براي مخاطبان خاص، آنچه كمتر از همه ديده ميشود، مخاطب كودك و نوجوان است.
نمايشگاه كتاب فرانكفورت در مقايسه با چنين نمايشگاههايي از جمله نمايشگاه كتاب تهران، فضاي غرفهاي بيشتري دارد، چون كل مجموعه براي برپايي نمايشگاه طراحي و ساخته شده؛ امكانات رفاهياش كافياند و از نظم و آرامش قابل ملاحظه برخوردار است.
در آنجا از صداي راديو و تلويزيون و مجرياني كه با هيجان از كتاب و كتابخواني و نمايشگاه كتاب بگويند، خبري نيست.
واقعيت اين است كه نمايشگاه كتاب فرانكفورت ـ با تجربه فراوان برگزاري در سالهاي متمادي ـ بسيار خوب است و همه چيز دارد و ميتواند الگويي براي بسياري از كشورها ـ به ويژه با نگاه به سه روز اول برپايي ـ باشد، اما يادمان باشد كه اين نمايشگاه شلوغي و شور شرقي ندارد.
نظر شما