پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۰
يك نمايشگاه سبزتر براي كتاب

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بهروز كهريز: براي نوشتن يادداشتي ديگر، به وبگاه نمايشگاه فرانكفورت رفته بودم. در اين وبگاه يك قطعه كوتاه وجود داشت كه از مسووليت زيست‌محيطي نمايشگاه كتاب سخن مي‌گفت. در اين يادداشت چند خطي، نكاتي را براي حفظ محيط زيست برشمرده بود كه گردانندگان نمايشگاه خود را ملتزم به رعايت آن‌ها مي‌دانستند._

عبارت كوتاهي كه گفتم اين بود: 
جهانی بينديشيم، محلی عمل کنيم
نمایشگاه کتاب فرانکفورت مي‌كوشد با انجام اقدامات زير به مسوولیت‌های زیست‌محیطی خود متعهد باشد:
• صرفه‌جويي در مصرف آب آشامیدنی، مصرف برق و انرژي مصرفي براي توليد گرما
• استفاده از انرژی خورشیدی و ديگر انرژي‌هاي پاك و تجديد شونده براي توليد برق‌
• پشتيباني از حمل و نقل عمومی
• بازيافت زباله‌هاي توليد شده در نمايشگاه (80 تا 90 درصد)
• استفاده از مواد غذایی بومي
• بهره‌گيري از ظروف سفالی قابل استفاده مجدد در پذیرایی‌ها 

كنجكاوي تحريك شده‌‌ام در پي كسب اطلاعات بيش‌تري بود. مسيري را كه نويسنده براي دريافت اطلاعات بيش‌تر معرفي كرده بود،پي گرفتم. 

مسوولان نمايشگاه روش‌هاي به قول خودشان كوچكي را كه براي مراقبت از محيط زيست دنبال كرده بودند، با تفصيل بيبشتري باز گفته و تأكيد كرده بودند كه اين روش‌هاي به ظاهر كوچك، اما سودمند را به عنوان يك راهبرد، گسترش خواهند داد و اين آغاز ماجراست. 

مروري بر اين نكات كوچك، براي تك تك ما حتي در اندازه‌ خانواده‌هاي كوچكمان بسيار درس‌آموز است؛ چه برسد به اين كه مسوول علاقه‌مندي هم پيدا شود كه بخواهد در مكان‌هاي بزرگ‌تر محل خدمت ‌خود از آن‌ها بهره بگيرد و البته به اين نينديشد كه تنها بخواهد گزارشي به مناسبت سال صرفه‌جويي و اصلاح الگوي مصرف بدهد و ماجرا را تمام كند.

اين راه‌هاي كوچك، در فعاليت‌هاي بزرگ (مانند نمايشگاه كتاب) حقيقتاً حجمي انبوه پيدا مي‌كنند؛ اما اين يك بخش قضيه است. يك بخش ديگر پرورش روحيه‌ صرفه‌جويي و پرهيز از اسراف است. اين خيلي مهم‌تر است. خداوند به صراحت مي‌گويد كه از افراد مسرف ناخرسند است و بدش مي‌آيد؛ اما ما چه بسا وقتي از اسراف حرف مي‌زنيم، مي‌گوييم اي بابا مگر اين همه سخت گرفتن، چه‌ مقدار مابه‌ازاي مادي دارد؟ اين روحيه، روحيه ديني و انساني نيست كه ما همه چيز را با متر و معيار پول بسنجيم؛ ضمن آن‌كه پرهيز از اسراف، دانستن قدر نعمت‌هاي خداوند و نوعي شكرگزاري هم هست. اين روحيه است كه اگر در ما تقويت شود مي‌تواند به اصلاح مستمر الگوي مصرف، در تمام سال‌ها و هميشه منجر شود. ببخشيد، مسير حرف كمي عوض شد. به هر حال اين قدم‌هاي كوچك كه به قول نويسنده براي داشتن يك نمايشگاه كتاب سبزتر برداشته شده است، از اين قرار بود.

صرفه‌جويي در مصرف آب آشاميدني و برق
بنابر آمار، در طول برپايي اين نمايشگاه، به طور متوسط 7000 متر مکعب يا 7 ميليون لیتر آب آشاميدني مصرف مي‌شد. مسوولان اين نمايشگاه، با جمع‌آوري آب باران (بدون تصفيه)، آب مورد نياز براي سیفون توالت‌هاي نمايشگاه، آبياري فضاي سبز و تأمين آب آب‌نماها (فواره‌ها) دست كم نيمي از مصرف آب تصفيه شده كاسته‌اند. به عبارتي چيزي در حدود سه و نيم ميليون ليتر. 

مشابه همين عمل را در مورد برق انجام داده‌اند. با تبديل لامپ‌هاي نمايشگاه به لامپ‌هاي كم مصرف، استفاده از سامانه‌ مبتني بر آب گرم براي توليد گرما در تالارهاي نمايشگاه، به‌روزرسانی سامانه تهویه مطبوع و تجهيز نمايشگاه به لامپ‌هاي حساس به نور، براي پرهيز از روشنایی‌هايي نالازم مقدار معتنابهي از ميزان برق مصرفي كاسته‌اند. از آن مهم‌تر، با قرار دادن ژنراتورهاي خورشيدي بر بام يكي از تالارها درصدند پعد از اين، همين برق مصرفي را از انرژي‌هاي پاك و تجديد شونده تأمين كنند. 

برای حفظ گرما و پيش‌گيري از فرار آن، تالارها به درهايي غلتكي مجهز شده‌اند كه سريع‌تر از نسل‌ قبلي خود باز و بسته مي‌شوند.

اقداماتی برای کاهش تولید زباله و بازيافت آن
در نمایشگاه پيشين (2008م) 730 تن زباله توليد شده است. اين رقم نسبت به سال 2000، كه زباله‌ توليد شده بالغ بر 867 تن بوده است، كاهش بسيار خوبي نشان مي‌دهد و كاملاً پيداست كه مسوولان نمايشگاه كوشش مثمر ثمري را به كار بسته‌اند. اما قسمت جالب‌تر ماجرا اين جاست كه از اين مقدار زباله 590 تن، (بيش از 80 درصد) بازيافت شده است. طبق گفته‌ همين مسوولان، 71000 متر مربع فرش در بخش‌هاي گوناگون نمايشگاه مورد استفاده قرار گرفته كه براي پوشاندن 10 زمين فوتبال كافي است. جالب اين‌جاست كه 90 درصد این فرش‌ها يا بازیافتي است يا مجدداً مورد استفاده قرار گرفته است؛ به عبارت دیگر 9 زمين از 10 زمين بازي!

ترغيب به استفاده از وسائط نقليه عمومي
از همه‌ اين‌ها جالب‌تر اقداماتي است كه اين نمايشگاه براي ترغيب بازديدكنندگان به استفاده از وسائط نقليه عمومي به كار بسته است. چنين كارهايي شايد در ايران جزء محالات تلقي شود. بدبختانه هيچ كس به‌درستي نمي‌داند كه چرا چنين چيزهايي در ايران شدني نيست. ما ده‌ها سال در حاشيه‌ نمايشگاه تهران ترافيك‌هاي فلج‌كننده داشتيم. در نمايشگاه فعلي هم مشكل خيلي حل نشده است. اما شايد هيچ كدام از اين كارها را حتي يك بار تجربه نكرده باشيم؛ نه حتي اصلاً شايد به آن نينديشيده باشيم. در قاموس ما ايراني‌ها هيچ وقت قرار نبوده مدير يك نمايشگاه به فكر ترافيك و كاهش زباله و بازيافت آن هم باشد. 

در يادداشتي كه مي‌گويم، قطعه‌ مربوط به جابه‌جايي بازديدكنندگان با اين عبارت عجيب آغاز مي‌شود: «عامل کلیدی برای موفقیت يك نمایشگاه، اتخاذ روش‌ها و تصميماتي است كه موجب رفت و آمد آسان بازديدكنندگان شود.»

بخشي از توصيه‌هايي كه به بازديدكنندگان شده است، در حد توصيه است. اما برخي از آن‌ها نشانه‌ يك كار هماهنگ و مديريت شده است. مثلاً بازديدكنندگان مي‌توانند، با ارائه‌ بليت نمايشگاه، به طور مجاني، از تمام اتوبوس‌هاي فرانكفورت استفاده كنند. همچنين تدبيري انديشيده شده است تا چنان‌چه بازديد كنندگان نمايشگاه بخواهند براي سفر به فرانكفورت از قطار استفاده كنند، مشمول تخفيف شوند. اين تخفيف حتي شامل بازديدكنندگاني مي‌شود كه از كشورهاي بلژيك، هلند و بريتانيا به اين شهر مي‌آيند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط