سه‌شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۲
فقط مشق‌نویس نباشیم و سرمشق هم بنویسیم

وقتی در دهه ۶۰ شمسی هیچ نشانی از دین و فلسفه در دانشگاه‌های علوم نبود اما در این ۴۰ سال خیلی وضعیت تغییر کرده است. اگر غرب برای شما مهم است این تحولات را هم ببینید و فقط مشق‌نویس نباشید و سرمشق‌نویس هم باشید. الان هنوز دارند حرف‌های قدیمی را در دانشکده‌های فیزیک درس می‌دهند.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): متن زیر مشروح سخنرانی مهدی گلشنی، استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف در آیین رونمایی از کتاب «علم و دین در افق جهان بینی توحیدی» است که ۲۶ دی ماه ۱۴۰۲ در خانه کتاب و ادبیات ایران ایراد شده است.


فضای مطالعات علم و دین در دانشگاه‌های غربی دگرگون شده است
همه عالم کتاب حق تعالی است و ما از سوی قرآن مأمور شده‌ایم که صفحات مختلف کتاب طبیعت را مطالعه کنیم. وقتی در دهه ۶۰ شمسی در دانشگاه برکلی امریکا بودم هیچ نشانی از دین و فلسفه در دانشگاه های علوم نبود اما در این ۴۰ سال خیلی وضعیت تغییر کرده است. متاسفانه هر چقدر ادای زشت در غرب هست فوراً به محیط ما منتقل می‌شود اما تحولات مثبت منتقل نشده است.

فلسفه در میان اساتید درجه اول زنده شده است. در اکسفورد و کمبریج اساتید فیزیک و فلسفه با هم مسائل فیزیک را حل می‌کنند و به حرف انشتین رسیده‌اند. او صد سال پیش با فیزیکدانان کوانتومی اختلاف داشت و می‌گفت باید این مسائل را با اساتید فلسفه حل کنید. در ۴۰ سال گذشته فلسفه به علم نزدیک شده است. من به اقای لاریجانی در پژوهشگاه دانش‌های بنیادین پیشنهاد کردم که آکسفورد دارد بخش فلسفه فیزیک راه اندازی می‌کند و شما هم این کار را بکنید، اما قبول نکرد. دانشکده‌های علوم و دانشکده‌های مهندسی ما عقب هستند و نمی‌روند ببینند در ام‌آی‌تی چه اتفاقی راجع به علوم انسانی افتاده است. دانشکده‌های علوم انسانی ما هم عقب هستند.

وقتی به دهه ۱۹۸۰ می‌رسیم چند اتفاق افتاد که هم فلسفه احیاء شد و هم دین. انجمن اروپایی علم و الهیات راه افتاد و هر دو سال در یک شهر مهم کنفرانس داشت و من از چهارمین کنفراس در آن شرکت کردم. در این کنفرانس فیزیکدان، زیست‌شناس، علوم کامپیوتر و کشیش و فیلسوف همه در آن جمع بودند. و تفاهم بسیار نزدیک بود. در ۱۹۹۸ در کنفرانس برکلی با عنوان «علم در جستجوی معنویت» مقاله‌ای ارائه کردم و بیان کردم که در تمام اصول حاکم بر علم ادیان ابراهیمی مشترکند و هیچ اختلافی ندارند. من نامه‌ای نوشتم و ۸ سوال را مطرح کردم از جمله اینکه رابطه علم و دین چیست؟ آیا این دو با هم تعارض دارند یا خیر؟ آیا علم بدون دین میسر است؟ آیا علم دینی معنا دارد؟ در چاپ اول ۳۰ و در چاپ آخر که جامعه‌المصطفی چاپ کرده است ۸۱ نفر از فیزیکدان برنده جایزه نوبل تا کشیش‌های مهم به این پرسش‌ها پاسخ دادند.

دانشمندان تراز اول غربی همان حرف علامه و شهید مطهری را زده‌اند

جان تمپلتون در دهه ۱۹۹۰ جایزه‌ای گذاشت که کشورها درس علم و دین را ارائه دهند و برنامه آن را به امریکا بفرستند تا آن برنامه‌ای که می‌پسندند را انتخاب کنند. در دور اول از سراسر جهان در این جایزه شرکت کردند و من هم مشارکت کردم. نهایتاً اعلام کردند من هم جزو ۱۵۰ نفری که انتخاب شدند بودم. در گروه‌های ۳۰ نفره در دانشگاه‌های مختلف ما را تقسیم کردند و من به برکلی رفتم که تجربه آن را داشتم. بعد از آن من این درس را در تهران برای دانشجویان اولین دوره فلسفه علم در سال ۱۳۷۴ ارائه کردم. در سال ۱۳۹۶ دانشجویان اصرار داشتند که این درس را در دانشکده فیزیک شریف ارائه کنم که ۱۰۰ نفر در آن شرکت کردند. دانشجویان درخواست داشتند که این دروس کتاب شود. من فوراً این را آماده کردم و به انگلیسی هم ترجمه‌اش کردم که دانشگاه خواجه نصیر و سازمان اکو کتاب فارسی و ترجمه انگلیسی آن را منتشر کردند.

من در این کتاب شبهاتی که در برابر ادیان مطرح کردند ازجمله مسئله معجزه و شرور و … را جمع کردم و نظرات دانشمندان تراز اول غربی را آوردم و نشان دادم که نظر اینها در اکثر موارد همان نظر علامه طباطبایی و مرحوم استاد مطهری و استاد جعفری است. همان حرفی را که ملاصدرا راجع به اینکه در عالم خداوند در هر لحظه وجود را افاضه می‌کند را فیلسوف انگلیسی نیز زده است و به شدت بحث‌ها نزدیک شده است. این نزدیکی می‌طلبد که حوزه‌های علمیه مقداری تعامل داشته باشند. قرآن دعوت کرده است که اهل کتاب روی مشترکات اتفاق کنند و این چیزی است که من آن را یافتم. چاپ اول کتاب قرآن و طبیعت در سال ۱۳۶۴ است. استاد تسخیری این کتاب را به عربی ترجمه کردند و در لبنان و مصر چاپ شد. و شیخ محمد غزالی با دستخط خودش دو صفحه برای این کتاب تقریظ نوشت که در چاپ‌های بعدی در مصر تقریظ او هم منتشر شد. این کتاب در اندونزی بیش از ۲۰ بار چاپ شده است. چون هر حدیثی از شیعیان در این کتاب اوردم شبیه همان از اهل سنت را هم نقل کرده‌ام.

در کنفرانس برکلی در یکی از کارگاه‌ها که مربوط به کیهان‌شناسی و فیزیک بود شرکت کردم. بعد از سخنرانی من قرار بود دو نفر فیزیکدان یهودی آن را نقد کنند. وقتی سخنرانی تمام شد، فیزیکدان یهودی‌ای که عضو رویال سوسایتی لندن بود و قرار بود من را نقد کند گفت من هیچ نقدی ندارم و با تو هم عقیده‌ام فقط به من بگو نظر اسلام راجع به فلان مسئله چیست؟ دیگری هم تعدادی سوال کرد. بنابراین من خیلی اتفاق نظر دیدم و به همین جهت یک هدف این کتاب این بود که ما بفهمیم در غرب چه اتفاقی در جریان است و به آن توجه کنیم.

فقط مشق‌نویس نباشید، سرمشق هم بنوبسید

الان که دارند دنیا را نابود می‌کنند، اصلاً ادم‌کشی برایشان مطرح نیست. فیلسوف علم انگلیسی کتاب «از دانش به حکمت» را نوشته و به دانشمندان می‌گوید چرا شما ساکت هستید. امریکا بخش اعظمی از بودجه‌اش را خرج نظامی می‌کند؟ چه احتیاجی دارد که اینقدر هزینه نظامی کند؟ اسلحه می‌سازد و کشورها را به جان هم می‌اندازد؟ چرا دانشمندان ساکت هستند؟ ولی ادیان تنها جایی هستند که می‌توانند جلوی این چیزها را بگیرند. به همین جهت غرب تصمیم گرفته تا ادیان را در کشورهای اسلامی تضعیف کند. یک کارشان در کشور ما هم همین بوده است. الان فرهنگ اسلامی در کشور ما حاکم نیست. ضمن اینکه تحولاتی گه در دانشگاه‌های غرب هم اتفاق افتاده است در کشور ما مطرح نیست.

من حرفم این است که اگر غرب برای شما مهم است این تحولات را هم ببینید و فقط مشق‌نویس نباشید و سرمشق‌نویس هم باشید. الان هنوز دارند حرف‌های قدیمی را در دانشکده‌های فیزیک درس می‌دهند. همان حرفی که سی سال پیش من در کتاب «تحلیلی از دیدگاه‌های فلسفی فیزیکدانان کوانتومی» نوشتم که فیزیک کوانتوم اشکال دارد را حالا فیزیکدان تراز اولی مثل آقای واینبرگ که برنده جایزه نوبل هم شده و استاد ما در برکلی بود می‌گوید باید یک انقلاب علمی شود و یک نظریه دیگری جایگزین نظریه کوانتوم شود. اما اصلاً دانشکده‌های علوم ما توجهی به این تغییرات ندارند. الان دانشمند تراز اول می‌گوید ما هیچوقت نمی‌توانیم در علم حرف آخر را بزنیم اما اصلاً این حرف‌ها انعکاسی ندارد و با چنان غروری در کلاس‌ها صحبت می‌کنند که انگار ما به خط آخر علم رسیده‌ایم. خیلی تحولات مهم است و من امیدم به جوانان است که دارند در این جهت حرکت می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط