دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷
رویکرد انتقادی شعر و ادب در دوره مغول، هویت ایرانی را احیا کرد

سیدابوالفضل رضوی، مدرس دانشگاه و پژوهشگرتاریخ گفت: آن رویکرد انتقادی که در شعر و ادب به وجود می‌آید، رفتن به سمتی است که هویت ایرانی را احیاء می‌کند. درست است که زمینه برای تمدن ایرانشهری در همه عصرها فراهم می‌شود اما در عصر ایلخانان تلاش برای احیای ایران فراهم می‌شود.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حمید کرمی‌پور، استاد تاریخ دانشگاه تهران در یازدهمین نشست گروه تاریخ انجمن ایرانشناسی به مناسبت انتشار کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» تالیف دنیز اگل در این نشست گفت: نویسنده کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» در مورد منابعی که مورد استفاده قرار داده یا ساختار منابع نگاه نقادانه ارائه نکرده است. منابع همان تاریخ است. باید منابع را جدی گرفت. اصولاً مورخان سده هفت چون مغول‌ها را مسلمان نمی‌دانستند، خیلی به آنها توجه نمی‌کنند. چون این گروه غیرمسلمان بودند و این یک فاجعه بود. انسان پیشامدرن نفس فرهنگ و همه وجود برای او در دین خلاصه می‌شد. این مغولان نامسلمان بخصوص در نخستین سال‌های حمله جنایت زیادی مرتکب شدند. پس نگاه نقادانه به منابع مهم است.

وی افزود: جهانگشای جوینی به خوبی این دوره و نگاه ایرانی‌ها به قدرت را توضیح می‌دهد. این وضعیت صادقانه توضیح داده شده است. همان نقشی که خراسان در حفظ فرهنگ داشت، فارس هم ایفا کرد. اتابک ابوبکر زمانی که مغول‌ها قدرتشان در آنجا حاکم شد، نماینده‌اش را به مغولستان فرستاد. در فارس ایرانیان به خودشان ظلم کردند، البته این اختصاص به فارس نداشت و حتی در اروپای آن زمان هم دیده می‌شود. ما حتی در تعالیم دینی هم زیاد داریم که باید با قدرت کنار آمد. ابن‌طاووس می‌گوید؛ حاکم مسلمان ظالم بهتر است یا حاکم نامسلمان عادل؟ باید پیچیدگی‌های دوره مغول بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. اگر حمله مغول اتفاق نمی‌افتاد امروز درصد زیادی از مردم شیعه اسماعیلی بودند. حضور مغولان بزرگترین کمک را به تشیع کرد. در این دوره برای نخستین بار طبقات متوسط سر بلند کردند.

کرمی‌پور بیان کرد: در این زمان پهلوانان در هر جایی که حضور داشتند، قدرت را به دست می‌گرفتند و کارشان صرفاً کشتی گرفتن نبود. در سفرنامه ابن‌بطوطه اینها توضیح داده شده است. کانون‌های قدرت باید به دقت بررسی شود. خود نویسنده به این حرف وفادار نبوده است. البته نوشتن تاریخ محلی سخت است و همین که نویسنده وارد این مقوله شده جای شکر دارد. باید از این‌گونه آثار که در مورد تاریخ محلی نوشته می‌شوند، استقبال کنیم. مغول‌ها بعد از سال‌ها حکومت نتیجه حکومتشان گسترش ادبیات فارسی بود. هر دوره ویژگی‌های خاص خودش را دارد و آنچه مهم است، ذهنیت ماست.

شعر حماسی در دوره مغول مورد توجه قرار گرفت

سپس سیدابوالفضل رضوی، مدرس دانشگاه و پژوهشگرتاریخ گفت: رویکردهایی که در مورد دوره مغول و عصر ایلخانان از سوی عموم مردم می‌بینیم، یک رویکرد سلبی است و همگان مغول‌ها را ویرانگر می‌دانند. مغول‌ها کسانی بودند که فرهنگ و مدنیت ما را رو به زوال بردند. اما با اندک تاملی در این زمینه و توجه به آثار بزرگانی چون بارتولد، چارلز ملویل و دیگران نشان می‌دهد که در این دوره یک رنسانس در ایران اتفاق افتاده است.

وی افزود: در این دوره شاهد یک تحول بنیادین هستیم. شعر حماسی بار دیگر مورد توجه قرار می‌گیرد. آن رویکرد انتقادی که در شعر و ادب به وجود می‌آید، رفتن به سمتی است که هویت ایرانی را احیاء می‌کند. درست است که زمینه برای تمدن ایرانشهری در همه عصرها فراهم می‌شود اما در عصر ایلخانان تلاش برای احیای ایران فراهم می‌شود. عملاً وقتی بحث هویت ایرانی و احیای هویت ایرانی مطرح می‌شود، بحث انسجام جغرافیای سیاسی، تمرکز قدرت و ارتباط مشخص دین و دولت از حیث توان‌بخشی دیگر مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مهمتر از همه بحث شاه و شاهنشاهی مطرح و بار دیگر احیاء می‌شود.

رضوی بیان کرد: اگر با اقدامات سلبی و با نگاه ایجابی به این دوره نگاه کنیم، در مغول‌ها یک نوع مدارا در زمینه فرهنگی مشاهده می‌کنیم. در این دوره در برخی رشته‌های مشخص هنری رشد داریم. این دوره یک نقطه عطف در مسیر ایران است و هر چقدر تلاش کنیم تا به پژوهش‌های این دوره در قالب تالیف و ترجمه بپردازیم، کم است. دوستانی که علاقه‌مند به تاریخ مغول هستند، کتاب «امپراتوری مغول از افسانه تا واقعیت» را بخوانند. اما در مورد کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» باید بگویم، احساس کردم نویسنده و مترجم کمی با دوره مغول بیگانه هستند. در برخی مواقع کاش مترجم کتاب عباس اقبال آشتیانی یا شیرین بیانی را تورقی می‌کرد تا یک آشنایی نسبی با این دوره پیدا کند.

وی در ادامه گفت: در ترجمه چنین آثاری زمانی که به مواردی از جهانگشای جوینی برمی‌خوریم، باید از اصل کتاب بهره بگیریم یا آیات قرآن باید از مترجمان خبره نقل شود. بسیاری از اصطلاحات تعریف ناقص دارد. واژه «نخست‌وزیر» آورده شده است که ما در این دوره نخست‌وزیر نداریم. اغلب اسامی به دلیل ناآشنایی مترجم درست ثبت نشده است. کاش کار به یک ویراستار سپرده می‌شد، چون برخی جملات نارساست.

بزرگان ایرانی در این کتاب غایب هستند

در این نشست غلامرضا امیرخانی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی گفت: معتقدم که ترجمه در کل ترجمه خوبی است. در بسیاری از موارد سلیقه به خرج داده‌اند که من استفاده کردم، البته بدون ایراد نیست. در برخی موارد ریزه‌کاری‌هایی به چشم می‌خورد. دریای کاسپین در پانویس اشتباه آورده شده است. اما اینکه در اوضاع کنونی ناشر چنین کتابی منتشر کرده، کار بزرگی است. در این کتاب فضای ایران‌شناسی در غرب مقداری متفاوت است.

وی افزود: به دنبال ترجمه هر آنچه ایران‌شناسان خارجی نوشتند، نباشیم. کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد. چند منبع در کتاب از خود نویسنده است. یعنی نویسنده یک کار خوب در این حوزه انجام داده و بقیه کتاب‌ها انشعابات آن است. کتاب فاقد نتیجه‌گیری است. در یک کتاب اینچنینی یک فصل برای معرفی منبع نیاز است. منظومه مطالعاتی در اینجا باید معلوم شود که در این کتاب وجود ندارد. ضعف منابع با یک نگاه کلی قابل مشاهده است. اصولاً مورخان دوره تیموری در این کتاب غائب هستند. این ضعف منبع‌شناسی بحث مهمی است که در جای جای کتاب مشخص است.

امیرخانی بیان کرد: بزرگان ایرانی در این کتاب غایب هستند. نام شیراز به دلیل وفور مدارس دارالعلم بود. فقدان حضور بسیاری از بزرگان، ادیبان و شاعران نشان می‌دهد که اثر از جامعیت لازم برخوردار نیست. در این کتاب از منابع مغولی کمتر استفاده شده است. در این دوره به دلیل خرابی‌های خراسان و خوارزم ناخواسته تجارت دریایی رونق می‌گیرد. جاده ابریشم از رونق می‌افتد و خلیج فارس و جزیره کیش رونق می‌گیرد. در کل به مترجم خسته نباشید می‌گویم، از کتابشان استفاده کردم که امیدوارم شاهد کارهای بهتری از او باشیم.

فرهنگ والای ایران حافظ این کشور تا امروز بوده است

محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایران‌شناسی نیز در این نشست با اشاره به این انجمن گفت: انجمن علمی ایران‌شناسی را زیرنظر وزارت علوم تاسیس کردیم. در هنگام ثبت گفتند این انجمن قبلاً وجود داشته است، با مشکلاتی به اداره ثبت راه پیدا کردیم. پرونده‌ای در حدود هشتاد سال قبل نام انجمن ایران‌شناسی را از سوی گروهی از بزرگان همچون دکتر محمد معین، ابراهیم پورداوود و… ثبت و انجمن ایران‌شناسی تاسیس و بعد از سال‌ها کار پیش از انقلاب تعطیل شده بود. ما همان انجمن را احیا کردیم که این به ارزش کار ما افزود.

وی افزود: افتخار ما این است که امروز هم انجمن ایران‌شناسی به شماره ۲۵ یعنی شماره‌ای که آنها ثبت کرده بودند، ثبت شده است. در این انجمن کارگروه‌های مختلفی ایجاد کردیم که یکی از آنها کارگروه تاریخ است و در این کارگروه بر روی کارهایی که ایران‌شناسان در باب تاریخ انجام می‌دهند، متمرکز هستیم و به عنوان میان‌رشته‌ای با دوستان رشته تاریخ همکاری می‌کنیم و هدف اصلی خدمت به ایران و فرهنگ و تمدن این سرزمین است. فرهنگ والای ایران حافظ این کشور تا امروز بوده است. سعی داریم به معرفی گنجینه ادب و تاریخ و… در ایران بپردازیم. در این راستا از اندیشمندان و بزرگان و اهالی علم درخواست می‌کنیم که برای کمک فکری و هر کمک دیگری به انجمن ایران‌شناسی همراه ما باشند.

برای دانستن متون تاریخی آشنایی با اسناد لازم است

رامین بلفانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ گفت: اینکه یک فرانسوی در قلب پاریس نشسته و تاریخ وصاف را خوانده است، جالب توجه است. بیشتر افراد دوره مشروطه را چون آسان است، می‌خوانند، کسی تاریخ وصاف را نمی‌خواند زیرا وصاف مشکل است. برای دانستن متون تاریخی آشنایی با سیاق و اسناد لازم است. اکنون ما چند نفر سندخوان داریم؟ در چنین شرایطی باید به یک فرانسوی یا آلمانی که در گوشه‌ای از این دنیا نشسته و چنین کارهایی را به انجام می‌رساند، احترام گذاشت.

وی افزود: به یاد دارم در موزه پول که بودم یک خانم استرالیایی به همراه پسر هفده ساله‌اش به آنجا آمد و اصرار داشت سکه‌های مغولی را ببیند. زمانی که سکه‌ها را دید، این پسر هفده ساله خط و زبان اویغوری بلد بود و تند تند می‌خواند و یادداشت برمی‌داشت. یعنی یک پسر هفده ساله استرالیایی بر خط و زبان ایغوری مسلط بود! عباس اقبال‌ها و سعید نفیسی‌ها و… را داریم که ایران‌شناسان بزرگی بودند. چرا اکنون این‌گونه نیست؟ چرا اکنون کاری انجام نمی‌گیرد یا اگر انجام می‌گیرد، چرا نمودی ندارد؟

بلفانی بیان کرد: در این کتاب شاگرد ژان لابن به یک علت خاص بر روی یک منطقه خاص دست گذاشته است. آیا در مورد عراق عجم و آذربایجان هم چنین کاری انجام شده است؟ تاریخ وصاف خیلی مصنوع و متکلف است. نویسنده کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» با تمام اشکالاتی که کتاب دارد، زحمت کشیده است و باید قدردان باشیم. آیا ما چنین کاری را برای آنها و خودمان انجام می‌دهیم؟ این الگویی برای دانشجویان است. البته چنین الگویی را بدون اشکالاتی که وجود دارد، کار کنند.

وی در ادامه گفت: اگر تاریخ‌های منطقه‌ای یکی‌یکی انجام شود، کل تاریخ مغول بهتر معرفی خواهد شد. این کتاب نقش کارگزاران و والیان فارس که یکی از زرخیزترین مناطق ایران بود را به خوبی نشان می‌دهد. اهالی فارس از لحاظ اداری تحت تسلط مرکز هستند. حتی از این دوره سکه‌های ضرب اردو هم داریم. اردو به معنی پایتخت، واژه‌ای مغولی است و این دوره تنها دوره‌ای است که ضرابخانه سیار دارد. پایتخت مغولان جایی بود که در آنجا چادر می‌زدند.

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ افزود: ملک‌الاسلام شخصی مثبت در دوره ایلخانان در فارس است. با اینکه فارس دور بود و زیر ضربات مغول نبود اما تحت تسلط اردو است. دیوانسالاری در این دوره قوی است. یکی از ضعف‌های کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» این است که مولف اصلاً از مسکوکات استفاده نکرده است. البته باید علم سکه‌شناسی بداند. مولف اصلاً به موقوفات نپرداخته است. ما صدها سند موقوفه اویغوری داریم که کسی به آنها نگاه نکرده است. مِن‌حیث‌المجموع کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» کتابی است که با یک بازنگری در ویرایش بعدی خیلی بهتر می‌شود.

دنیز اگل به دوره میانه ایران پرداخته است

نادره جلالی، دبیر نشست گفت: تاریخ مغول یکی از پیچیده‌ترین و مشکل‌ترین دوره‌ها است. تخریبی که در این دوره در شهرهای بزرگی مثل خراسان و ماوراء‌النهر صورت گرفت، بسیار زیاد است. تصرف بغداد و زوال خلافت عباسی در این دوران اتفاق افتاد. ده‌ها کتاب و مقاله تا به امروز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. تک‌نگاری‌ها و زندگی‌نامه‌نویسی‌هایی در مورد چنگیزخان و دیگر سران مغول هم نوشته شده است.

وی افزود: اغلب این متخصصان در تالیف کتاب خود به منابع ایرانی که از دوره بعد از مغول وجود دارد، نظر داشته‌اند. تاریخ جهانگشای جوینی و جوامع‌التواریخ جایگاه ویژه‌ای دارد. خواجه رشیدالدین فضل‌الله یکی از بزرگترین وزاری ایلخانان و عطاملک جوینی که ۱۵ سال سمت دبیری ارغون را داشته است. جامع‌التواریخ یکی از شاهکارهای تاریخ است. خواجه رشیدالدین فضل‌الله با همه اطلاعاتی که از دربار مغول داشته و به دلیل نزدیکی به دربار مطالب نوشته‌هایش صاف و ساده نیست و برای پادشاهان حق بیشتری نسبت به رعیت قائل است. غازان خان یکی از معتبرترین فرمانروایانی است که جهان به چشم دیده است. در واقع اگر نگاهی به جوامع‌التواریخ داشته باشیم، فاقد نقدی به بیداد مغولان است. آیا خیانت کرده یا اگر بنویسد، خودش را زیرسوال برده است؟

جلالی بیان کرد: دنیز اگل، نویسنده کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» از ایران‌شناسانی است که به دوره میانه ایران پرداخته است. خودش می‌گوید از گفت‌وگوهایی که با ژان‌اُبن داشتم علاقه‌مند شدم که این پژوهش را انجام بدهم. این کتاب با ترجمه زهرا فلاح شاهرودی از سوی موسسه آبی پارس منتشر شده است.

همچینن زهرا فلاح شاهرودی مترجم کتاب «سیطره ایلخانان بر فارس» در پایان نشست شرحی از کتاب بیان کرد و به نقد سخنرانان پاسخ گفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط