سه‌شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۷
قرار کتاب‌خوانی زیر درختان کاج

کرمان- محافل ادبی خودجوش و مردمی کرمان روز به روز بیشتر می شود و روزنه‌ امیدی برای نهادینه شدن فرهنگ کتاب و کتابخوانی است. تنوع این دورهمی به قدری است که ای‌نبار محل قرار کتابخوانی محفلی خاص در مکانی خاص، یعنی زیر درختان کاج پارک جنگلی کرمان بود.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محافل کتابخوانی همیشه از محافل ویژه جوامع به حساب می‌آید که وجود آن در هر جامعه‌ای نشان دهنده پویایی و سطح مناسب توسعه یافتگی فرهنگی آن مردم است و باید در حمایت و ترویج آن تلاش کرد.

حوالی ساعت ۱۴ روز جمعه بود که به پارک جنگلی رسیدم، پارک جنگلی یکی از پارک‌های شهر کرمان است که اسمش برازنده این مکان زیباست و همانند جنگل، کاج‌های بهم پیوسته‌ای دارد و بین درختان سکوهایی برای نشستن، راه‌هایی برای پیاده‌روی و زمین‌هایی برای ورزش‌های گروهی است. از میان درختان جنگل می‌گذشتم که هوای سرد و دلنشین زمستان و نور گرم آفتاب زیبایی مسیر راه را دو چندان کرده بود.

از دور گروهی را دیدم که روی یکی از سکوهای پارک روی یک فرش نسبتاً بزرگ نشسته بودند که کنارشان فلاسک چای و شکلات و شیرینی بود. چهار آقا و هفت خانم دور هم جمع شده بودند تا درباره کتاب «خوشی‌ها و ناخوشی‌های فرزند آوری» صحبت کنند.

باد لابه‌لای دختان کاج میپیچید، صدای پرندگان با صدای خانواده هایی که در پارک به پیک نیک آمده بودند توامان شده بود و دیدن این جمع صمیمی آن هم در آن هوای پاک لحظاتی زیبا را برایم رقم زد.

در ابتدا همه نظراتشان را درباره کتاب «خوشی ها و نا خوشی های فرزند آوری» گفتند و چند نفر از تجربیات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. در نهایت همه منتظر نظرات کارشناسی استاد و مشاوری بودند که مهمان ویژه این دورهمی شده بود.

بررسی تبعات آموزش حل مشکل برای فرزندان

سینا خرد پژوه، مشاور و مدرس روانشناسی با اشاره به اینکه تمامی کارهایی که ما انجام می‌دهیم برای حل مشکلی است، گفت: امروزه فرزند ما مشکلی را حل نمی‌کند چون ما برایش حل می‌کنیم، ظاهراً کار خوبی است اما بچه خود یاد نمی‌گیرد که چگونه مشکلاتش را حل کند.

وی افزود: این درحالی است که فرزند ما به تدریج به بزرگسالی می‌رسد و بعدها از دوستان و معلم‌هایش توقع دارد که کارهایش را انجام دهند.

به گفته این مشاور در این صورت فرزند ما دچار «اختلال برتری طلبی» خواهد شد، باید توجه داشته باشیم که بیماری با اختلال متفاوت است.

وی در ادامه تاکید کرد: فرزند ما اولین ضربه را در مدرسه می‌خورد، وقتی دیگران کارهایش را انجام نمی‌دهند و نمی‌تواند حرفش را به کرسی بنشاند، در نتیجه فکر می‌کند با کسی ارتباط خوبی نمی‌تولند داشته باشد و انزوا را پیش می‌گیرد.

خرد پژوه تصریح کرد: این درحالی است که بچه‌هایی به این نتیجه رسیدند که هیچکس کار مارا انجام نمی‌دهد و خودمان باید همه کارهایمان را انجام دهیم از آن طرف بام می‌افتند، چون با این ذهنیت پیش می‌رود که کسی ما را نمی‌فهمد و درک نمی‌کند، پس چرا ما باید با کسی در ارتباط باشیم، ممکن است دیر ازدواج کنند و یا ازدواج‌های نامناسبی داشته باشند.

وی با بیان اینکه عموماً این افراد فکر می کنند هرکسی با نیت خاصی با آنها ارتباط می گیرد، ادامه داد: آنها به حرف پدر و مادرشان استناد می‌کنند و از قضا افراد و بچه‌های مثل خودشان در ارتباط هستند، بچه‌هایی انزوا طلب که خیلی با جامعه در ارتباط نیستند.

مدرس روانشناسی گفت: این باور ذهنی بیشتر و قدرتمندتر می‌شود و حتی می‌تواند ثابتش کند، چون افرادی هم که مثال می‌زند همانند خودشان است چون دایره دوستی و شناختشان محدود است.

به گفته وی، افراد خصوصیاتی که خود دارند را در دیگران بهتر تشخیص می دهند، مثلاً افراد ثروتمند عموماً با ثروتمندان می‌گردند چون به پول فکر می‌کنند و دائم راهکارهای ثروتمند شدن را تحلیل می‌کنند این درحالیست که افرادی که باور دارند پول به سختی به دست می‌آید، دوستانشان هم همین فکر را دارند و همه دور هم جمع می‌شوند و درباره سخت‌هایی پول درآوردن صحبت می کنند و همه اتفاق نظر دارند.

خرد پژوه تاکید کرد: افرادی که از همسر خود جدا شده اند اصولاً با افرادی معاشرت می‌کنند که همانند خودشان باشند، همه اتفاق‌هایی که برای ما می‌افتند به دلیل باورهایی هست که در ذهن ماست و این باورهای ذهنی از کودکی شکل می‌گیرد.

وی خاطرنشان کرد: برای تشخیص درستی هر چیز، ببینید عکس آن هم صدق می‌کند یانه؟ اگر عکسش صدق می‌کند آن را به عنوان قانون فرض نکنید می‌شود عوض کرد، برای مثال می‌گویند در خانواده‌های بزهکار بچه‌ها خوب نمی‌شوند این درحالیست که فرزند برخی از بزهکاران بسیار هم خوب بوند پس این موضوع درست نیست و دراین موقعیت فرزند خواسته تا همانند پدر و مادرش فکر نکند.

قرار کتاب‌خوانی زیر درختان کاج

به فرزندان ذهنیت حل مسئله یاد دهیم

خردپژوه ادامه داد: یکی از کارهایی که باید به فرزندان آموزش دهیم این است که ذهنیت حل مسئله برایش درست کنیم، یاد بدهیم که اشکال ندارد یک مشکل پیش آمده، مهم آن است که فکر کنیم چگونه می‌توانیم آن را درست کنیم درنتیجه برتری طلب و انزوا طلب نمی‌شود و مشکلی که پیش می آید را خودش حل می کند.

وی با بیان اینکه هیچ چیزی به عنوان غلط و درست وجود ندارد، اذعان کرد: این ذهن ماست که برچسب می زند، مثل قوانینی که در یک کشور درست و در کشور دیگری غلط است، اما بعضی از قوانین همیشه یکسان‌اند که به آنها قوانین کیهانی می گویند، مثل جاذبه؛ این ما هستیم که باید با جاذبه هماهنگ شویم.

یکی از شرکت‌کنندگان با اشاره به ذهنیت حل مسئله گفت: از ادیسون پرسیدند خسته نشدی این همه راه برای تولید برق امتحان کردی، ادیسون پاسخ داد: «نه من هزار راه پیدا کردم که با آن نمی‌توان برق تولید کرد»؛ این ذهینت حل مسئله بود که باعث پیشرفت بشر شد.

قرار کتاب‌خوانی زیر درختان کاج

به گزارش ایبنا، این برنامه کتابخوانی به همت فعال فرهنگی سوگند فرامرز پور برگزار شد، وی راهنمای گردشگری است که به کتابخوانی علاقه دارد و همیشه این دسته از برنامه‌ها را شخصاً پیگیری می‌کند. وی علاوه بر برگزاری قرار کتابخوانی در جنگل پیشتر تجربه برگزاری کتابخوانی در اماکن تاریخی و طبیعت را نیز داشته است.

به چهره تک تک شرکت کنندگان نگاه می‌کردم که همه به خاطر یک چیز دور هم جمع شده بودند: «کتاب». کتاب که نقطه مشترک داستان همه ما بود؛ شاید بتوان گفت بزرگترین دستاورد بشری به حساب می‌آید اندیشه‌هایی که با مقداری کاغذ و جوهر شکل کتاب به خود گرفته است هر چیزی که از اندیشه نشات بگیرد هرگز پایان نمی‌پذیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها