یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۵
رویابافی کودکی مرا نویسنده کرد/طنز و بازی ادبیات کودکان را می‌سازد

همدان - نویسنده کودک و نوجوان معتقد است: بچه‌ها عاشق بازی و طنز هستند و نویسنده‌ای که بتواند با بازی و طنز لذت‌خواهی کودک را فراهم کند، می‌تواند به هدف اصلی خود در نوشتن کتاب برسد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): ژیلا طاهری عاشق بچه‌ها و دنیای بچه‌هاست و می‌گوید از نوشتن برای کودکان لذت می‌برد، از رویابافی به نویسندگی رسیده و معتقد است: به قدری نوشتن را دوست داشتم که در کودکی همواره رویابافی می‌کردم، هنوز هم دنیای بچه‌ها را خیلی دوست دارم و عاشق بچه‌ها و دنیای پاک آنها هستم.

سال‌هاست می‌نویسد و تاکنون ۵۰ تا ۶۰ اثر داستانی خود را در مجلات مختلف منتشر کرده است، بر همین اساس گفت‌وگویی با این نویسنده کودک و نوجوان داشتم که در زیر می‌خوانید.

- چگونه وارد دنیای نوشتن و نویسندگی شدید؟ 

من از بچگی عاشق ورزش و انشا بودم و همیشه انشاهایم بهترین بود به طوری که علاوه بر خودم برای بقیه بچه‌ها هم من می‌نوشتم.

نوشتن‌های مکرر و علاقه‌ام باعث شد در کارگاه‌ها و جلسات نویسندگی از جمله جلسات قلمک حوزه هنری شرکت کنم.

بعد از شرکت در کارگاه‌ها و گذراندن دوره‌های آموزشی، شروع به نوشتن برای بزرگسالان گرفتم اما دیدم نمی‌توانم با دنیای بزرگسالان ارتباط بگیرم، پس تصمیم گرفتم برای کودکان بنویسم که برایم آرامش داشت و حس خوبی را برایم القا می‌کرد.

- سبکی که برای کودکان می‌نویسید، چیست و چرا این شیوه نویسندگی را انتخاب کرده‌اید؟

با توجه به اینکه بچه‌های امروزی بیشتر فانتزی‌گرا هستند، من هم فانتزی می‌نویسم.

همانطور که همه می‌دانند کودکان امروزی از هر خطی که روی دیوار کشیده می‌شود یک دنیای فانتزی برای خود می‌سازند، آن را از دنیای رئال خارج می‌کنند و با دنیای فانتزی زندگی می‌کنند.

نسل امروز متفاوت از نسل‌های قبل بوده و بسیار خلاق و هوشمند است و این کار نویسنده‌ها را نیز سخت‌ می‌کند.

من معتقدم نویسنده باید روانشناسی کودک بداند، باید دنیای بچه‌ها را بشناسد و با محیط و جامعه‌شناسی امروز آشنا باشد.

- از آثار تولیدی خود بفرمایید؛ تاکنون چند کتاب تالیف کرده‌اید؟

تاکنون دو کتاب من چاپ شده است که یکی "نوربابا و زورهای عجیب غریب" است و دیگری کتابی است که ۱۲ رشته ورزشی را به زبان طنز و داستان آموزشی بیان می‌کند.

ما در هیچ جای دنیا نداریم که رشته‌های ورزشی را بچه‌ها در دوران ابتدایی بشناسند که این کتاب به زبان داستانی این رشته‌ها را معرفی کرده است.

در این داستان طنزگونه رشته‌های ورزشی معرفی و آموزش داده شده که بچه‌ها می‌توانند با خواندن آن علاقمند شده و دنبال آن بروند.

بیش از ۵۰ اثر در مجلات تخصصی کودکان دارم و یک کتاب در خصوص شهر همدان نیز دارم که به زودی منتشر خواهد شد.

- شنیدن قصه و قصه‌گویی خود عاملی برای نوشتن و نویسندگی است؛ شما از قصه‌گویی در کودکی چیزی به خاطر دارید و آیا به این مهم معتقد هستید؟

بله؛ کسی که باعث شد من با دنیای نویسندگی آشنا شوم پدرم بود، پدرم از خودش قصه‌های ساختگی زیادی می‌گفت و من هم با جان و دل گوش می‌کردم.

به نظرم آنچه باعث شد من در بزرگسالی در آن دنیا باشم، شنیده‌های من در کودکی است.

- چرا کودکان باید از کودکی با کتاب آشنا شوند؟

 فرهنگ خانواده‌ها با هم متفاوت است، والدین باید نسبت به کتابخوان شدن فرزندشان حساس باشند زیرا وقتی وقت گذاشته و سعی در آشنایی کودکان با کتاب دارند، اثرگذار شده‌اند.

امروزه بچه‌ها به کتاب دسترسی بیشتری دارند، در حالی که در گذشته به کتاب زیاد اهمیت داده نمی‌شد اما امروزه تعدد کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها باعث شده به کتاب نزدیک‌تر باشند.

- چه کسانی در کتابخوان شدن بچه‌ها نقش دارند و قصه‌ها چگونه باید برای بچه‌ها روایت شود؟

پدر و مادر اولین کسانی هستند که بچه در بدو تولد با آنها روبرو می‌شود، پس کلنگ تربیتی بچه را والدین می‌زنند، بنابراین نقش تربیتی کودکان با پدر و مادر است که اگر کتابخوان باشند یا نباشند هم تاثیرگذار خواهند بود.

قصه‌گویی مهارت خاصی دارد که باید راه و روش آن را بلد بود تا بتوان هدف و محتوا را به کودک انتقال دارد، مثلا مادر یا پدری که قصه می‌گوید باید زبان بدن را بلد باشد زیرا در قصه‌گویی حرف زدن و حتی نوع نگاه کردن هم متفاوت است و باید گویای یک مطلب باشد، بنابراین قصه‌گویی که بتواند اینها را رعایت کند بیشتر می‌تواند کودکان را جذب کند.

امروزه مادران فعالی داریم که می‌توانند بچه را عاشق قصه کنند تا بزرگ که شدند خود دنبال کتاب و داستان و روایت و قصه بروند.

این روزها با گذشته فرق می‌کند، بچه‌ها با خانواده به کتابخانه می‌روند و از نزدیک کتاب‌ها را لمس می‌کنند در حالی در گذشته اینگونه نبود و شاید اصلا کتاب به سختی بدست بچه‌ها می‌رسید.

- یک نویسنده کودک چگونه باید برای بچه‌ها بنویسد؟ و اصول نوشتن برای کودکان چیست؟

زبان کودک باید کودکانه، قابل فهم و قابل درک باشد، زبان کتاب‌های کودکان باید متناسب با سن آنها باشد اما در عین حال بتواند کودک را رو به جلو حرکت داده و با او حرف بزند و در لایه‌های آن هدف اصلی نویسنده را هم پیاده کند.

بچه‌ها عاشق بازی و طنز هستند و نویسنده‌ای که بتواند با بازی و طنز لذت‌خواهی کودک را فراهم کند، می‌تواند به هدف اصلی خود در نوشتن کتاب برسد.

- کتاب‌ها تا چه می‌تواند به ارتقای سطح ادبی کودکان کمک کند؟

اگر کتاب‌ها متناسب با ادبیات این مرز و بوم باشد، قطعا در افزایش سواد و اطلاعات کودکان اثرگذار خواهد بود اما متاسفانه در بازار بیشتر کتب خارجی ترجمه شده وجود دارد و بچه‌ها نویسنده‌های خارجی را بیشتر از نویسنده‌های داخلی می‌شناسند.

گاهی به هر کتاب فروشی که می‌رویم، بیشتر کتاب‌های ترجمه شده خارجی دارند که برخی هم فاقد محتوا هستند به طوری که آن کتاب‌ها فقط بخش لذت را به بچه داده‌اند و اینگونه موفق شده‌اند.

ما نویسنده‌های متخصصی داریم که می‌توانند آینده کودک را تامین کنند اما باید حمایت از کتاب کودکان و قشر کودکان باشد تا بچه‌ها کتاب‌های آنها را در قفسه‌ها ببینند.

- به عنوان سوال پایانی یک نویسنده کودک و نوجوان چه نکاتی را باید در ادبیات نوشتاری خود رعایت کند؟

نویسنده کودک نیازمند بکارگیری مهارت و خلاقیت در نوشتن است، کودک امروز فارغ از دنیای خود، نیاز به یادگیری مسائلی است که بتواند او را به دنیای دیگری ببرد وگرنه کتاب خواندن برایش لذت‌بخش نبوده و نمی‌تواند او را به سمت کتاب بکشاند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها