یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۶
«چوار په‌ر» پر از تابلوهای شاعرانه/ بازی‌های زبانی و جسارت‌های کلامی

مهدی آرمانی شاعر، منتقد ایلامی در یادداشتی به بررسی مجموعه شعر کردی «چوار په‌ر» سروده حبیب الله بخشوده، شاعر ایلامی پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ایلام -مهدی آرمانی: حبیب‌الله بخشوده از شاعران مطرح ایلامی است که سال‌هاست به دو زبان کردی و فارسی شعر می‌گوید و خالق آثار ارزشمندی در این دو زمینه است. بخشوده، دکتری زبان و ادبیات فارسی دارد و از فرهنگیان باتجربه و موفق است که سال‌هاست در دبیرستان و مراکز آموزش عالی به تدریس ادبیات مشغول است و پژوهش و نقد ادبی و پرداختن به فرهنگ از دیگر فعالیت های اوست.

از آثار منتشرشده بخشوده می‌توان به کتاب‌های دخترم باران(مجموعه غزل) فارسی،صدای آبرنگ‌ها (مجموعه دوبیتی فارسی)،که‌پوو (مجموعه شعرکردی)،باران بر گورهای کهنه اریب می‌بارد (شعر سپید) مدیترانه (مجموعه غزل فارسی)، به رنگ هنوز، چشم‌انداز، پژوهش‌های ادبی و آثار دیگر اشاره کرد.
 
«چوار پەڕ» مجموعه‌ای از رباعی‌های کردی بخشوده در دهه ٩٠ است که در  زمستان، ١٤٠١ منتشر شده و شامل ٧٦ رباعی است. کتاب با مقدمه‌ای از رباعی‌سرای مطرح-جلیل صفربیگی-که گریزی مختصر بر دوران شکوفایی شعر کردی جنوبی و توجه شاعران به قالب‌های مختلف شعری، به‌ویژه کوتاه‌سرایی در قالب، رباعی، دوبیتی و قالب‌های نو و سپید، و البته اشاره گذرا هم به جریان کوتاه‌سرایی در شعر و فرهنگ کردی در گذشته، قالب‌هایی چون، سه خشتی، سیاچمانه همراه است.
 
صفربیگی، در مقدمه کتاب، مهم‌ترین ویژگی‌های این مجموعه شعری را تصویر‌سازی‌های زیبا و نو، داشتن «آن» و جانمایه، بازی‌های زبانی و جسارت‌های کلامی می‌داند.

از دیرباز، رباعی ظرفی بوده است جهت بیان اندیشه‌ها و تفکرات فلسفی و فیلسوفان و اندیشمندان از این ظرفیت در این راستا استفاده داشته اند. شاعر مجموعه «چوار پەڕ» عصاره اندیشه‌های خود را بدون تکلف و دشواری در این قالب فکری گنجانده و با ایجاد تصویرهای بدیع و عینی و بهره‌گیری از عناصر پیرامونی زندگی، چونان نقاشی تابلوهای شعری خود را به تماشا و نمایش گذاشته است.
 
از ویژگی‌های دیگر این مجموعه، چند وجهی‌بودن بسیاری از این رباعی‌هاست،به ‌طوری‌ که همزمان در یک رباعی هم می‌توان از یک رباعی واحد،درون‌مایه‌های عاشقانه،عرفانی و اجتماعی برداشت کرد.پرداخت دقیق، ایده‌های شعری و جزئی‌نگری وجه غالب اکثر رباعی هاست.

سیر اندیشه در مجموعه شعر «چوار پەڕ» جریان دارد و گاه در اعماق ذهن خود این اندیشناکی را جستجو می‌کنی آنجایی که شاعر از زبان «شاباز» و «دال» می‌گوید:
شاباز وه داڵ وت: ک چەن ساڵێ تر
ماگەس ک بکەی لانە دە قەێ یاڵێ تر
داڵ ئێ قسە نەژنەفت و چگە لەێ چرووێ
نیشتە سەر مڕداڵەێ یەێ داڵێ تر
 
سەرما جمیا، تو پا نەگرتی چۊ وەفر
دە خاک، دەس گیا نەگرتی چۊ وەفر
خوەر نیشت دە بان شان ڕاست، خەفتی
دە نام کوچگ ڕێا نەگرتی چۊ وەفر
 
شاعر در این رباعی هوشمندانه، با تشخص بخشیدن و استفاده از صفات انسانی و بهره‌گیری از کنایات زبان محاوره، فضایی سرشار از تحرک و تکاپو می آفریند.
مصراع آخر این رباعی؛
دە نام کوچگ ڕێا نگرتی چۊ وەفر، همان لحظه‌ای است که درنگ می‌کنی و آن «آن» شاعرانه را در می یابی!
و از رباعی های دیگر که این تأمل و خیره شدن را در تو به همراه دارد؛
 
دەێ دەورە ک دەور، دەور پاێیزانە
سەوزەێ ها کوو؟ دە ئێ گەڵاڕێزانە
ئاسن دڕگە ک ڕیشگێ ها بن خاک
سەوڵە ک دە بان ڕیشگێ لەرزانە
 
شاعر با استفاده از لحن صمیمی و محاوره‌ای در پرداخت رباعی‌هایی که رنگ و بوی عاشقانه‌تری دارند به تنوع و ایجاد فضای تازه در مجموعه افزوده است.
ئەر ڕووژ ئەڕات سەختە، وە شەو بووەرەێ
ئەسڵەن وە سنگ دو تیکە ئەسبەو بووەرەێ
قەڵبم نامە دە نام ئەو گوڵدانە
چەم نۊقنم و خوەمی دەمە خەو، بووەرەێ
 
و در این رباعی، آوردن واژه‌هایی چون «جاجِم» «سەرئەو» «خەو» «شەو» هم به ایجاد موسیقی بیرونی شعر و هم به ایجاد فضایی نوستالوژیک در شعر منجر شده است.
شەو خاسە وە شەرتێ گ م تو بۊنمە خەو
خەو خاسە وە شەرتێ گ تو بایە سەر ئەو
ئەو شەو خەم تو وەفر فرەێ هاوردۊگ
عشقت بۊە جاجمێگ و دامەێ ملمەو
 
و می‌توان نگاه تازه شاعر در پرداخت مقوله‌های اجتماعی را در این رباعی و استفاده مناسب و شاعرانه از واژه‌ها را به تماشا نشست.
 
هەر چەن دە وەر چەمم چمان دارێگە
دە جی یە گ سایە بەێگ، سەروارێگە
دارێ خاسە ک لێز ئازادی بوو
دارێ ک نەجیکنێگ، دیوارێگە
 
و به رباعی‌های دیگری از این دست اشاره کرد
که گذشته از تأویل‌پذیری، شروعی کنایه‌آمیز دارد.
 
بارم دانه، بار م دانەێ گەنمە
باخێ دامەو خانگ سەردێ سەنمە
ئشکەفت نمرچ چک چوڵێ دیتە
ئەو ئشکەفتە منم ک بێ تو مەنمە
 
و نگاه انتقادی و طنزآمیز شاعر را می‌توان در این رباعی که فضای تازه و متفاوت‌تری دارد و شاید هم بتوان گلایه و شکوه شاعر را از زندگی امروز حدس زد جایی که عاطفه کمرنگ است و عصر آهن و دیوار و آوار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها