جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۳
نشست نقد و بررسی‌ کتاب «جامعه‌شناسی لرستان: فرهنگ شهروندی» برگزار شد

نشست نقد و بررسی‌کتاب «جامعه‌شناسی لرستان: فرهنگ شهروندی» با حضور تعدادی از استادان دانشگاه پیام‌نور لرستان و نویسنده کتاب و کارشناسان مربوطه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در لرستان، حسن‌رضا یوسفوند و نورالدین الله‌دادی از استادان دانشگاه پیام‌نور لرستان و ولی بهرامی یکی از نویسندگان کتاب، از مهمانان این نشست در دانشگاه پیام‌نور لرستان بودند که همزمان به صورت پخش زنده از طریق صفحات مجازی پخش می‌شد.
 
در این نشست ابتدا بهرامی چکیده‌ای از کلیت کتاب را برای حاضرین قرائت کرد و سپس منتقدین به ایراد نقطه‌نظرات خود درباره‌ی کتاب پرداختند و در پایان نقدهای مطرح شده در نشست توسط مؤلف پاسخ داده شد.
 
در ادامه به ترتیب نظرات و دیدگاه‌های سخنرانان این نشست به شرح ذیل و خلاصه مطرح می‌شود:

درقسمت اول ولی بهرامی، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه فرهنگیان به عنوان یکی از مؤلفین کتاب به معرفی کتاب پرداخته و با اشاره به پیشینه کار اشاره داشت: بررسی مطالعات و پژوهش‌ها در زمینه شهروندی نشان می‌دهد که از سال 1382 تاکنون مطالعه جامعی در زمینه شهروندی در غرب ایران صورت نگرفته است. کتاب جامعه‌شناسی لرستان فرهنگ شهروندی مستخرج از یک پیمایش اجتماعی است که در شرایط قبل از پاندومی covid-19 انجام گرفته است. این پیمایش فرهنگ شهروندی را در بین 852 نفر از شهروندان 18 تا 65 سال که در شش شهرستان سکونت دارند، را مورد مطالعه قرار داده است.
 
این مدرس دانشگاه فرهنگیان در ادامه رویکرد نظری و زمینه اجتماعی کار خود را چنین ایراد کرد: رویکرد اتخاذ شده برای مطالعه فرهنگ شهروندی در این کتاب رویکرد شهروندی جمهوری‌گرایی (مدنی و جدید) است. برای تبیین وضعیت فرهنگ شهروندی در جامعه لرستان باید به پیشینه نظام اجتماعی و فرهنگی استان لرستان توجه نمود.
 
وی افزود: پیشینه‌ی نظام اجتماعی لرستان مبتنی بر ساختار اجتماعی، ایلی - طایفه‌ای است و بسیاری از تحولات اجتماعی، مناسبات سیاسی و فرهنگ شهروندی را می‌توان بر مبنای گرایش به تعلقات قومی- طایفه‌ای توضیح داد.
 
بهرامی گفت: اگر شهروندی را به معنای شهروندی عام‌گرا و اینکه همه شهروندان یکدست باشند در نظر بگیریم گرایش به تعلقات قومی- طایفه‌ای ممکن است در خوانش ما از شهروندی تناقض و مشکل ایجاد کند، ولی اگر شهروندی را با شهروندی از نوع خاص‌گرا و کثرت‌گرا در نظر بگیریم، می‌توان شکل خاصی از شهروندی در جامعه لرستان را متصور بود. به عبارت دیگر، گرایش به تعلقات قومی- طایفه‌ای به منزله‌ی حزب سیاسی، عامل حمایت اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی و اعتماد اجتماعی در جامعه مورد مطالعه عمل می‌کند و موجب تقویت سرمایه اجتماعی درون گروهی- خانواده، اقوام نزدیک، دوستان و آشنایان- شده و زمینه‌ساز افزایش مشارکت سیاسی (در زمان انتخابات مجلس و شوراهای شهر) و مشارکت اجتماعی غیر رسمی (در مراسمات، آداب و رسوم محلی از قبیل سوگ و عروسی) نیز می‌شود.
 
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: ساختارها و ماهیت جامعه‌ای با گرایشات قومی- طایفه‌ای به تقویت بنیان‌های جمع‌گرایی کمک می‌کند که با رویکرد جمهوری‌خواهی مدنی و جدید نیز همخوانی دارد و این موجب اتحاد و همگونی از یک طرف و انسجام در ذهنیت افراد از سوی دیگر می‌شود. ذهنیت افراد در اثر گرایش به تعلقات قومی- طایفه‌ای حس تعلق خاطر، درگیری عاطفی- احساسی و روانی ایجاد می‌کند. این ذهنیت و اثرات آن به تبع به مسئولیت‌پذیری رسمی و غیررسمی کمک می‌کند.
 
وی با اشاره به دیگر مؤلفه‌های شهروندی گفت: هرچند گرایش به تعلقات قومی- طایفه‌‎ای موجب تقویت سرمایه اجتماعی درون گروهی می‌شود، ولی اجازه‌ی شایسته‌سالاری، پذیرش دیگری از سایر گروه‌های اجتماعی را نمی‌دهد و موجب بروز نوعی از طایفه‌گرایی در شکل جدید می‌شود که مناسبات اداری شهروندی و قشربندی اجتماعی را با مشکل مواجه می‌کند.
 
ولی بهرامی در ادامه به یافته‌های خود اشاره و اظهار داشت: اعتماد اجتماعی یکی از موضوعاتی دیگری است که در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مجموع وضعیت اعتماد اجتماعی بالاتر از حد متوسط (۰۵ /۴۹ از ۸۵ ) است. در بین ابعاد اعتماد اجتماعی، بعد اعتماد بین فردی بهترین وضعیت و بعد اعتماد نهادی وضعیت نامطلوبی داشته‌اند. بالاترین اعتماد نهادی نسبت به نهادهای دانشگاه و بهداشت و درمان و کمترین اعتماد نهادی نسبت به شهرداری و امور مالیاتی در لرستان وجود دارد.
 
وی گفت: با حضور دولت به عنوان اندام تنظیم‌کننده امور (قانون) در شرایط کنونی بیشتر شاهد تقابل قانون و فرهنگ سنتی (عرف) در این جامعه هستیم. در واقع نهادهای دولتی هنوز به خوبی نتوانسته‌اند، زمینه اعتماد و مشارکت شهروندان را فراهم کنند. می‌توان گفت واگذاری نقش‌ها از نهادهای سنتی به نهادهای دولتی به خوبی صورت نگرفته و با چالش‌هایی مواجه است. همچنین این بی‌اعتمادی نهادی در استان لرستان را می‌توان با سطح نسبتاً بالایی از محرومیت و نابرابری در نتیجه نظام توسعه دولت محور و توسعه نامتوازن مرتبط دانست.
 
این جامعه‌شناس در تبیین یافته‌های خویش ابراز داشت: وضعیت اعتماد اجتماعی در این جامعه را همسو با نظریه اعتماد روئستاین دانست. به تعبیر روئستاین وضعیت نامطلوب اعتماد نهادی را می‌توان از بالا به پایین و نشات گرفته از نهادهای حکومتی و سیاسی توضیح داد. در واقع، اعتماد اجتماعی از پایین تولید نمی‌شود، بلکه از بالا تولید و شکل‌می‌گیرد. دقیق‌تر اینکه، نوع خاصی از نهادهای سیاسی هستند که اعتماد تولید می‌کنند. نهادهای حکومتی و خط‌ مشی‌هایی که برابری سیاسی، حقوقی و اجتماعی تولید می‌کنند و بر اصول انصاف، صداقت و بی‌طرفی بنا شده‌اند، اعتماد به بار می‌آورند.

وی در پایان ابراز خوشحالی کرد که چنین نقدهایی باعث تقویت کار علمی وی و همکارشان می‌شود.
 
در قسمت دوم نشست نورالدین اله‌دادی با عنوان جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام‌نور در این نشست با اشاره به تقسیم‌بندی رویکردهای حاکم بر توسعه بحث خود را آغاز کرد و به جایگاه این کتاب در این پارادایم‌های موجود چنین اشاره کرد: در عمده مباحثه، گفت‌وگو، تحلیل، تفسیر و تبیین‌هایی که حول محور توسعه و موانع شکل‌گیری آن در استان لرستان صورت می‌گیرد، چه در شکل آکادمیک آن و در قالب مقالات، کتب، پایان‌نامه، رساله، کارگاه، سمینار، همایش، جلسات نقد و بررسی، هم‌اندیشی، مناظره و گفت‌وگوهای علمی و چه در عرصه عمومی و گفت‌وگوهای مردمی تحت‌تاثیر دو نوع نگاه و پارادایم توسعه‌ای است. برخی موانع توسعه در این استان را با اتکا به پارادایم نوسازی تفسیر و تبیین می‌کنند و آداب و رسوم و سنت‌های دست و پاگیر را مانع شکل‌گیری نوسازی و به تبع آن توسعه می‌دانند و برخی دیگر تحت‌تأثیر پارادایم توسعه نامتوازن، دلیل اساسی توسعه نیافتگی را در توزیع نابرابر و نامتوازان منابع توسعه‌ای و سهم اندک لرستان از این منابع می‌دانند.
 
اله‌دادی گفت: کتاب جامعه‌شناسی لرستان- فرهنگ شهروندی (نویسنده محسن نیازی و ولی بهرامی) از بین دو نگاه و پارادایم اندیشه‌ای توسعه در لرستان تحت تأثیر پارادایم نوسازی است؛ هرچند از انسجام لازم چه در بعد تئوریک و چه در بعد روش‌شناسی برای تبیین و آزمون این نظریه برخوردار نیست. پارادایم نوسازی از بعد نظری و تحلیلی قابلیت‌هایی برای اندیشیدن و تحلیل در سطوح مختلف دارد، اما از ایرادات اساسی وارد به این پارادایم، این است که داده‌های تجربی و عینی برگرفته از تحقیقات تجربی و تطبیقی برای تأیید یا رد آن وجود ندارد. نمونه قابل مقایسه با نوسازی نظریه اینگلهارت است که کفایت نظری و آزمون پذیری نسبتاً بهتری برای بررسی و مقایسه مناطق، کشورها و فرهنگ‌های مختلف در بعد ذهنی و عینی فراهم می‌کند.
 
وی افزود: آنچه که فضای اندیشه‌ای حول محور فرهنگ و توسعه لرستان را تحت‌شعاع خود قرار داده است، نه بعد اجتماعی و اقتصادی پارادایم نوسازی و توسعه، بلکه به کارگیری بعد روانی توسعه از منظر این پاردایم برای تحلیل موانع توسعه هست که به شکل یک عادتواره علمی و با نتیجه‌گیری‌های از پیش مشخص و با اسلوب یکسان در اکثر تحقیقات خود را نشان می‌دهد.

 وی در ادامه به تحلیل یافته‌های کتاب فرهنگ شهروندی پرداخته و افزود: یکی از مباحث محوری کتاب جامعه‌شناسی لرستان- فرهنگ شهروندی این است که آسیب‌های اجتماعی از قبیل مهاجرت به خارج از استان، فرسایش سرمایه اجتماعی، عدم سرمایه‌گذاری و به طور کلی عدم توسعه یافتگی را پیامد تعارض و تضاد بین فرهنگ سنتی با فرهنگ شهروندی می‌داند.
 
این استاد دانشگاه افزود: به نظر می‌رسد هر کدام از این مسایل ریشه در عوامل پیچیده‌‌‌‌تری دارد، هرچند که به نوعی با هم برهم کنش دارند، اما ایراد نظری و روش شناختی این است که با یک منطق کلی و تحت‌تاثیر روایتی کلی نمی‌شود در مورد همه این مسایل طرح مسئله و نتیجه‌گیری کرد و هر کدام از این مسایل بایستی با استراتژی نظری و روشی مشخص مورد تحقیق و بررسی قرار گیرند. از طرفی دیگر این نوع نگاه خودش بازتولیدکننده دوگانه شهروند شهری و غیرشهروند روستایی است که باعث تضاد و تعارض بیشتری می‌شود.
 
الله‌دادی در ارتباط با تضاد فرهنگ سنتی و فرهنگ شهروندی گفت: ظرفیت‌ها، پتانسیل‌ها و زیرساخت‌های شهری چه در بعد فیزیکی، کالبدی، مادی و رفاهی و چه در بعد نرم‌افزاری، فرهنگی و از جمله فرهنگ شهروندی، فرهنگ مهاجران روستایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و منجر به فرهنگ‌پذیری مجدد و نهادینه شدن فرهنگ شهروندی می‌شود؛ در صورتی‌که شهر فاقد این ظرفیت‌ها باشد و ظرفیت هماهنگی، همگرایی و ادغام اجتماعی در شهر وجود نداشت باشد، تضاد و تعارض بیشتری را شاهد خواهیم بود.
 
الله‌دادی با اشاره به نقد رویکرد کلی حاکم بر کتاب ابراز کرد: انتقاد دیگری که به نظرم به این کتاب وارد است، این است که لرستان به عنوان یک مفهوم کلی در کانون توجه این کتاب هست، بدون در نظرگرفتن تفاوت و تمایزات فرهنگی درون استانی و این باعث سوگیری نتایج می‌شود؛ به این دلیل که شهرهای استان هم به لحاظ بافتار کالبدی و زیرساخت شهری و هم بافتار اجتماعی و روح شهری تفاوت‌هایی با هم دارند و با یک منطق کلی نمی‌توان در مورد آنها نتیجه‌گیری کلی کرد. علاوه بر آن هیچ گونه‌شناسی در این کتاب ارائه نشده است و اقشار اجتماعی، طبقات و تمایزاتی که در این استان وجود دارد، مورد بحث و واکاوی علمی قرار نگرفته است.
 
وی در پایان با اشاره به یافته‌های غیرمنتظره و چالش‌برانگیز کتاب گفت: نتایج تحقیق این کتاب هم قابل بحث و محل تردید هست و به نسبت زیادی در تناقض با محورهای نظری مدنظر نویسندگان است که می‌توان به چند نمونه از آنها اشاره کرد: اثر منفی رسانه‌های جمعی بر فرهنگ شهروندی، تأثیر مثبت تعلقات قومی بر فرهنگ شهروندی، تأثیر مثبت سنت گرایی بر فرهنگ شهروندی‌. در واقع مدرنیته هر جا فرود آمده، تأثیر واحد و یکسانی نداشته و در مناطق و فرهنگ‌های مختلف اثرات گوناگونی از خودش بر جای گذاشته و لزوماً سنت‌ها در تضاد با مدرنیته هم نیستند، بلکه مدرنیته در بسترهای سنتی اشکال مختلف هم از نوع مثبت و هم منفی به خودش می‌گیرد. بنابراین به جای نگاه حذفی به سنت‌ها، تمرکز بر ارتقاء ظرفیت‌های شهری و کاستن از موانع توسعه شهری، می‌تواند آثار و پیامدهای مثبتی بر رفاه در بعد عینی و ذهنی و فرهنگ شهروندی داشته باشد.
 
وی گفت: به‌طور خلاصه می‌توان گفت توسعه به مثابه هویت است و هویت به مثابه توسعه؛ تفاوت‌ها و تمایزات ناشی از شیوه و سبک زندگی از جمله زبان متفاوت، گویش‌ها، لهجه‌ها، آداب و رسوم و سنت‌های مناطق مختلف ایران و از جمله فرهنگ روستایی، همه نوعی از ثروت هستند که با سیاست وحدت در عین کثرت می‌توان از این ظرفیت‌ها برای همگرایی و همدلی بیشتر در جهت تقویت و توسعه شهر و فرهنگ شهروندی جامعه ایرانی - اسلامی استفاده کرد.

در قسمت سوم حسن‌رضا یوسفوند جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه با بیان اینکه: مایه خوشوقتی است که کتاب‌هایی با محتوا و مسأله اجتماعی در استان منتشر می‌شود و هرچه چنین کتاب‌هایی در استان منتشر شده و ادبیات علمی و اجتماعی را در این منطقه غنی‌تر کند جای خوشحالی است و باید از آن استقبال کرد و از این بابت باید از دفتر انجمن جامعه‌شناسی در خرم‌آباد سپاسگزار بود که چنین عرصه‌ای برای گفت‌وگو در مورد آثار منتشره فراهم می‌کند تا بتوان چنین موضوعاتی را بسط و گسترش داد و ما هم در دانشگاه پیام‌نور لرستان سعی کرده‌ایم در این راستا حرکت کنیم.
 
وی صحبت‌های خود را در سه قسمت ارائه کرد. ابتدا با مقدمه‌ای به زمینه شکل‌گیری شهروندی در جوامع با شیوه تولید متفاوت پرداخت و اشاره کرد: ما در تاریخ طولانی خود با سه نوع جامعه کوچ‌مند و کشت‌مند و شهرمند روبه‌رو هستیم که هریک بنا به اقتضائات زندگی و شرایط اقتصادی و اجتماعی با شکل خاصی از فرهنگ روبه‌رو هستند.
 
یوسفوند گفت: همچنان که کوچ‌مندی و عشایری بنا به تحرک جغرافیایی خود فرهنگ مخصوص به خود را دارد شهروندی نیز در زمینه خاصی شهرنشینی و صنعتی شدن و مدرنیته پرورده شده و به جوامع دیگر که غیر صنعتی هستند نیز گسترش یافته است؛ بنابراین در اطلاق فرهنگ شهروندی به جوامع غیر صنعتی باید محتاط‌تر بود و زمینه‌های شکل‌گیری و تداوم را در نظر گرفت؛ چرا که زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی لرستان که بر پایه جامعه ایلی و کوچ مندی شکل گرفته وحتی نتوانسته الزامات شیوه کشت‌مندی را در خود بپروراند تحت اجبار شهرنشینی به دوران مدرنیته پرتاب شده و ناچار است فرهنگ شهروندی را در چنین زمینه ایلی و عشایری پیاده کند در حالی‌که صورت‌بندی اجتماعی‌اش هنوز متاثر از دو شکل پیشین کوچ‌مندی و کشت‌مندی است و هنوز به معنای دقیق کلمه شهر‌مند نشده تا بتواند فرهنگ شهروندی داشته باشد.

وی با اشاره به یکی از یافته‌های کتاب که فرهنگ شهروندی را در مناطقی با فرهنگ روستایی بیشتر از مناطق شهری خوانده بود بدون آنکه وارد چالش فکری با محتوای جامعه شناسختی و تبیین این یافته‌ها شود به طرح اشکالات روش شناختی و متدلوژی کار و سنجش اعتبار ابزارها و مقیاس‌ها پرداخت و ابراز کرد: سؤالات پرسشنامه و مقیاس‌ها و آزمون‌ها عملا ابزار اندازه‌گیری ما هستند اگر این ابزار دقیق نباشند یا اعتبار آنها مورد اشکال باشد در نتایج ما سوگیری و انحراف ایجاد می‌کنند.
 
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام‌نور لرستان افزود: به نظر می‌رسد در این مطالعه و در انتخاب گویه‌های مقیاس شهروندی زمینه‌های خاص جامعه محلی را کمتر درنظر گرفته و بیشتر فرهنگ شهروندی را از منظر نگرش‌ها انجام داده است تا اینکه رفتارها را بسنجد. زیرا نگرش‌ها برخلاف رفتارها بیشتر مطلوبیت فرد را بیان می‌کنند تا واقعیت‌ها را و ما در واقعیت با شکاف بین نگرش و رفتار در افراد مواجه هستیم و ازطرف دیگر باید در کاربرد پرسشنامه فرهنگ شهروندی به یک جامعه روستایی و عشایری احتیاط بیشتری داشته باشیم؛ چرا که بیشتر ابعاد فرهنگ شهروندی و مولفه‌های تبیین‌گرآن بر مبنای واقعیت زندگی شهری مدرن طراحی شده و سنجش آن در یک جامعه روستایی و عشایری و نیمه شهری با نمونه‌های آماری ناکافی و بکاربردن آزمون نامناسب می‌تواند کاستی‌هایی داشته و یافته‌هایی تولید کند که در عمل تبیین آن دشوار بوده یا با واقعیت همخوانی نداشته باشد.
 
یوسفوند در قسمت سوم به رویکرد نظری کتاب پرداخت و با اشاره به اینکه کتاب فاقد یک دیدگاه منسجم نظری در باب شهروندی است بیان کرد: ما در نظریات شهروندی با دیدگاه‌های لیبرال و محافظه‌کار و جماعت‌گرا یا جمع‌گرا مواجه هستیم که در دیدگاه‌های لیبرال بیشتر بر حقوق شهروندی و آزادی فردی تکیه دارد و دردیدگاه‌های جمع‌گرا و محافظه‌کار بیشتر بر نکالیف شهروندان و همبستگی اجتماعی تأکید دارند.
 
وی گفت: در این کتاب گرچه به ادعای مولفین چارچوب نظری کتاب متمرکز بر نگاه جمهوری‌خواهی است ولی این نگاه بیشتر به دیدگاه‌های محافظه‌کار و جماعت‌گرا نزدیک‌تر است تا دیدگاه‌های لیبرال و بیشتر بر همبستگی اجتماعی و باور به قانون‌گرایی و داشتن سرمایه اجتماعی سنتی یا مدرن در تشکیل شهروندی دلالت دارد و کمتر مؤلفه‌های آزادی و برابری و ارزش‌های مدرن و شاید بتوان گفت مولف دیدگاه نظری خود را به روشنی بیان و به خوبی عملیاتی نکرده و در این کتاب نوعی پراکندگی نظری بین دیدگاه‌های جمع‌گرا و فرد‌گرا در مورد شهروندی وجود دارد که باعث کاهش انسجام نظری کتاب شده است.

یوسفوند در پایان ابراز امیدواری کرد که محققان محلی در استان با جسارت بیشتری آثار خود را منتشر کنند و این نوشته‌ها را در معرض نقد و داوری اجتماع علمی قرار دهند و تقویت شوند.
 
مجتبی ترکارانی رییس انجمن جامعه‌شناسی دفتر خرم‌آباد  در ادامه مباحث نقد کتاب خاطرنشان کرد: کتاب فرهنگ شهروندی در ذیل پارادایم توسعه تحت عنوان نوسازی جدید قرار می‌گیرد در این پارادایم مفاهیم و پدیده‌هایی مثل فرهنگ شهروندی و مدارا و عام‌گرایی ارزش‌های مطلوب محسوب می‌شوند و سعی می‌شود جهت‌گیری مطلوب جامعه در جهت گذار به ایجاد شهروندی باشد و بر خلاف رویکردهای پساتوسعه‌ای یا سنتی که نسبت به ارزش‌های مدرنیته بی‌تفاوت و یا در تقابل است این رویکرد شهروندی را مطلوب می‌داند و هر چیز که مانع رسیدن به این وضع شود را محدود‌کننده می‌داند. 
 
ترکارانی گفت: آنچه مکتب نوسازی جدید را با نوسازی قدیم یا مدرنیزاسیون متمایز می‌گرداند تغییر نگاهی است که نسبت به سنت اتفاق افتاده است و در رویکرد جدید سنت را لزوماً مانع توسعه نمی‌داند و در سنت هم می‌توان عناصر و المان‌های مدافع شهروندی را نیز یافت.
 
وی افزود: جدا از اینکه بعضی از انتقادات روشی و نظری به شیوه انجام کار وارد است به شکلی که نتایج به دست یافته را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد ولی به نظر می‌رسد که می‌توان در بعضی از یافته‌های کتاب تأمل و مداقه کرد. مثلاً اینکه در ساختار جامعه روستایی نیز عناصر مقوم فرهنگ شهروندی نیز وجود دارد که حتی قوی‌تر از فرهنگ شهروندی در شهر است. گرچه به نظرم روی این یافته‌های کتاب که فرهنگ شهروندی در روستا بیشتر از شهر است باید با احتیاط برخورد کرد، ولی در جوامع با فرهنگ سنتی تقید و الزام درونی بیشتری نسبت به انجام تکالیف شهروندی وجود دارد و چه بسا اینگونه افراد در انجام تکالیف شهروندی کوشاتر باشند. مخصوصا در جاهایی که فرهنگ شهروندی متمرکز بر نگاه‌های جماعت گرایانه و همبستگی محور است در مناطق سنتی تر این آیتم‌ها قوی‌تر هستند.
 
در ادامه نشست پرسش‌های دیگری از طرف سایر اعضای شرکت‌کننده مطرح و از سوی بهرامی پاسخ گفته و رهنمودهایی در جهت مباحث کلیدی کتاب ارائه شد.
 
در پایان جلسه امین رجبیان، جامعه‌شناس و مدیر نشر پریسک ضمن تشکر از دانشگاه پیام‌نور، انجمن جامعه‌شناسی، شرکت‌کنندگان و سخنرانان جلسه، ضمن توضیح پاره‌ای مصائب و مشکلات فرایند استخراج کتاب از رساله‌ها و کارهای تحقیقاتی - دانشگاهی، اجرای جلسات نقد و بررسی را نشانگر پویایی جامعه کتابخوان و حاصل جرأت و جسارت مؤلف در دریافت بازخوردها و نقد راهگشا و مثبت کتاب دانسته و عنوان کرد که تولد و حیات واقعی کتاب در این جلسات بازخوانی و نقد و بررسی است که رقم می‌خورد و شایسته است که سازمان‌های فرهنگی و آموزشی بیش از این در برگزاری چنین نشست‌هایی پیش‌قدم شوند.
 
گفتنی است کتاب «جامعه شناسی لرستان: فرهنگ شهروندی» توسط انتشارات پریسک خرم‌آباد در 288 صفحه، قطع رقعی و به قیمت 80 هزار تومان، روانه بازار نشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها