پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۳
لحن در اشعار مهدی اخوان‌ثالث/ راوی حماسه ناامیدی و شکست

هانیه اسدبیگی نویسنده کتاب «لحن اشعار مهدی اخوان ثالث» به بهانه سالمرگ مهدی اخوان ثالث یادداشتی را در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هانیه اسدبیگی: مهدی اخوان ثالث شاعری اجتماعی است با این که تخلصش امید بود اما راوی حماسه نا امیدی و شکست شد. او در سال ۱۳۰۶ یا ۱۳۰۷ در طوس به دنیا آمد. چون در آن زمان شناسنامه‌ها را با تاخیر می‌گرفتند تاریخ تولد بچه‌ها دقیق مشخص نبود. اصالتاً اهل یزد بود، پدرش که یکی از سه برادر خانواده‌شان بود، به مشهد مهاجرت کرد. اخوان ثالث (سه برادر) به همین موضوع اشاره دارد.

اخوان به موسیقی علاقه فراوان داشت، بنابراین شروع به یادگیری تار کرد؛ اما با مخالفت پدرش روبه‌رو شد. بعد از آن اخوان کم کم به شعر جذب شد. پدرش او را در شعر و شاعری حمایت کرد. خراسان سرشار از انجمن‌های ادبی بود و پس از مدتی اخوان به این انجمن‌های ادبی راه پیدا کرد.

 مدتی بعد به‌عنوان معلم به تهران رفت. او به انجمن‌های ادبی که رویکردی سنت‌گرا داشتند وارد شد و تحت‌تاثیر آن‌ها اشعاری سرود. مجموعه «ارغنون» تجربه اوّل اخوان در شاعری است، اشعار این کتاب در قالب‌های سنتی مانند قطعه، غزل و قصیده و... سروده شده است.

اخوان مدتی بعد با اشعار نیما آشنا شد. کم کم جذب اشعار نیما شد و در آثار بعدی، خودش را پیرو نیما دانست. او نقطه اوج اشعارش را در قالب شعر نیمایی سرود. مجموعه «زمستان» مشهورترین مجموعه شعری اوست که سبب شهرت اخوان شد. اشعاری با عنوان «آواز کرک»، «زمستان»، «چاووشی» و... نشان دهنده قدرت تخیل و مهارت شاعری اخوان بود.

اخوان رویکردی ملی‌­گرایانه داشت و خود را به کهن‌­گرایی و استفاده از زبان‌باستانی در کنار زبان روزمره فارسی ملزم دانست. شاید با این کار قصد داشت تا با زبانی ساده و صمیمی ذهن مخاطب را با سبک خراسانی و فردوسی مآبانه پیوند بزند. به هر حال، فضای اشعار او تلفیقی از اشعار سبک خراسانی و سبک نیمایی بود.

از طرفی اخوان با رویکردهای سیاسی دوران خودش آشنا شد و در دوره‌­ای از زندگی‌­اش رویکردهای سیاسی نیز داشت؛ اما پس از کودتای ۲۸ مرداد و پس از آنکه بخاطر همین رویکردهای سیاسی‌­اش او را به زندان انداختند، بر این جنبش درونی­‌اش مهر سکوت نهاد. او سرانجام در تاریخ 4 شهریور 1369 دار فانی را وداع گفت.

شکستی که اخوان به تصویر می‌­کشد، شکست آرمان­‌ها و آرزوهای نسل روشنفکران زمان خودش بود، که با اندکی تامل این شکست و نا امیدی را می‌توان از لحن و آهنگ موجود در پس زمینه اشعارش درک کرد.

«لحن، ایجاد فضا درکلام است و شخصیّت‌ها در زبان، خود را بیان می‌کنند و به خواننده می‌شناسانند.» (شمیسا،۱۳۸۱: ۱۸۱). لحن، دارای انواع بسیاری است و عوامل مختلفی در گزینش لحن شاعر یا نویسنده، مؤثّر است. شیوه‌ای که صحبت می‌کنیم بنا به سرنخ‌های بسیار ظریف، منعکس‌کننده فهم و نگرش ما نسبت به آنچه راجع به آن حرف می‌زنیم است و نیز بیانگر رابطه مشخّص ما با شنونده و فرضیّات ما نسبت به طبقه اجتماعی، خواسته‌ها و حساسیت‌های فردی است. از این روی «لحن می‌تواند نقّادانه، موافق، رسمی، خودمانی، صریح، پوشیده، سبُک‌سرانه، متکبرانه، عبادت‌گرانه، خشمناک، دوستانه، محبت‌آمیز، جدی، مطایبه‌آمیز، متواضعانه یا مطیع و... باشد. این لحن به واسطه درجات مختلف ارتباط و طرز تلقی که گوینده نسبت به موضوع و شنونده دارد، شکل می‌گیرد.» (داد، ۱۳۹۰: ۴۱۴).

 لحن جزو یکی از بارزترین وجوه تمایز اشعار اخوان ثالث است. شاعر اثر خود را با حالت و احساسی که دارد می‌سراید و هر زمان لحن مناسب شرایط روحی خود را بر می­‌گزیند، او می‌خواهد که احساسات را برانگیزد و دیگران را در احساس و افکارش شریک کند. اخوان در به کارگیری این فن مهارت فراوان دارد به طوری که مخاطب را مجبور به رعایت لحن در اشعار خود می‌کند. این ویژگی در اشعارش از شخصیت خود شاعر نیز ناشی می‌شود گاهی حالش خوب است گاهی عصبانی و گاهی احساسات عاشقانه‌­اش گل می‌­کند. (شریفیان.اسدبیگی،1400: 8)

عوامل مختلفی در ایجاد لحن شعر دخیل هستند؛ اما تاثیر واژه‌ها در ایجاد آهنگ و موسیقی را نمی‌توان نادیده گرفت. هر واژه به نوبه خود علاوه بر بار معنایی که دارد، لحن خاصّی را به ذهن مبادرت می‌کند. به مدد نیروی واژه‌هاست که حالات و احساسات شاعر به دیگران منتقل می‌شود.(همان:17). لفظ در یک شعر خوب به دو اعتبار در کار است: یکی به اعتبار دلالت بر معنا و دیگر به اعتبار صورت و هیئت خاصّ خود. (رستگارفسایی،۱۳73: ۴۳). بنابراین شاعر با توجّه به هدف خود برای انتقال معنا، واژگان خاصّی را به کار می‌برد. این واژگان می‌توانند شواهد خوبی برای پی بردن به لحن مربوط باشند.

در داستان سیاسرمست نقل می‌شود که در یک شب رؤیایی و زیبا که وی با معشوق خود بعد از سا‌ل‌ها دیدار می‌کند، ناخواسته مرتکب قتل می‌شود. به اقتضای این‌ دو حادثه، شعر نیازمند دو حس و دو لحن متفاوت است، از همین روی واژگان نیز از دو حوزه واژگان شادی و اندوه و اضطراب اخذ می‌شوند.(همان:47):
راستی که چه بهشت آیین بساطی بود!
چه شب تاریک و پر هولی
هولش امّا دلنشین، دلخواه
چه شیرین لذّتی، شوق و نشاطی بود.
من از این هول آور مرموز می­‌ترسم
تیرگی و ترس را با اضطرابی گنگ کرد آماج. (اخوان، 1398: 178-177).

واژگانی مثل «بهشت آیین، دلنشین، شوق، نشاط، شیرین» در همنشینی واژگانی مثل «تاریک، پرهول، تیرگی، ترس، اضطراب و...» قرار گرفته است. جملات بریده بریده و کوتاه و بدون فعل، اضطراب و هراس را متناسب با موقعیت روایی و فضای شعر، به خوبی القا می‌‌کند.» (اخوان،1387: به نقل از دهرامی، 1394).
هان، کجاست؟
پایتخت این آیین قرن پر آشوب.
 قرن شکلک چهر
 بر گذشته از مدار ماه
لیک بس دور از قرار مهر.
 قرن خون آشام،
 قرن وحشتناک‌تر پیغام ...( اخوان، 1396: 72-71).

شاعر در این شعر (آخرشاهنامه)، صفاتی متوالی برای این قرن بر می‌شمارد که عمق غم و اندوه شاعر از زمانه را نشان می‌دهد. واژگانی همانند؛ «پر آشوب، شکلک، دور از قرار مهر، خون آشام، وحشتناک» همه این واژه‌ها دارای بار منفی است و دارای لحنی محزون و خشمناک که نفرت شاعر از این قرن را نشان می‌دهد.

در جایی دیگر اخوان شعر «دریچه» را می‌سراید که نشان از رابطه‌ای عاطفی دارد و از واژگان به‌کار رفته در شعر می‌توان لحن غنایی، عاشقانه و طرب انگیز شعر او را درک کرد. (شریفیان.اسدبیگی،1400: 48)
ما چون دو دریچه روبه‌روی هم،
آگاه ز هر بگو مگوی هم.
هر روز سلام و پرسش و خنده،
هر روز قرار روز آینده. (همان: 48).

اما در شعر «خوان هشتم» لحن حماسی شعر به خوبی نمایان است. به تناسب موضوع، آوردن لغات حماسی همچون؛ «تهمتن، مرد مردستان، نیزه و خنجر» خواننده را مجبور به رعایت لحن حماسی می‌کند.
آری اکنون شیر ایرانشهر
تهمتن گرد سجستانی
کوه کوهان، مرد مردستان، رستم دستان،
کشته هر سو بر کف و دیوارهایش نیزه و خنجر. (اخوان، 1398: 82).

و اما در شعر زمستان:
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست­ها پنهان
نفس‌ها ابر، دل­‌ها خسته و غمگین
درختان اسکلت‌های بلورآجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبارآلوده مهر و ماه
زمستان است. (همان: 109).

در این ابیات شاعر از واژگانی ناامیدکننده و غم زده برای توصیف زمستان استفاده کرده است. که این واژگان بار غم بر دوش کشیده شاعر را نشان می دهند. در این فصل تمام درها بر روی شاعر بسته است و همه افراد جامعه به یکدیگر بی اعتنا هستند و دستی برای بخشش و یاری وجود ندارد، هوای روابط انسانی تأسف بار است، حتی نفس‌های خودمان نیز در این فصل، برای دیدن حقیقت، سرد می‌شود. درختان همچون اسکلت‌های یخ زده ای می‌مانند و زمین و آسمان از دید شاعر ناامیدکننده هستند.(شریفیان.اسدبیگی،1400: 57)

 در مجموع باید گفت، هر اثر ادبی، دارای چندین لحن متفاوت است. عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند تا لحن خاصی را آفریده و نمودار سازند. این عوامل گاهی به خود شعر مربوط می‌شوند مانند: وزن شعر، قافیه و ردیف، واژگان و حتی علائم نگارشی موجود در شعر، موضوع و درون مایه اشعار و... اما گاهی این عوامل تأثیرگذار بر لحن، می‌تواند خارج از شعر و متأثر از خود شاعر و شخصیت، قدرت تخیل و عاطفه، همچنین محیط سیاسی و اجتماعی وی باشد. پس برای به­‌دست­‌آوردن مهارت خواندن و اثربخشی بیش­تر، باید به نقش لحن در این رابطه توجه ویژه­‌ای شود. با توجه به بررسی‌هایی که در زمینه لحن اشعار اخوان صورت گرفته است، پی می‌بریم که لحن کلی اشعار اخوان ثالث تغزلی، میهنی- وطنی و حماسی است. بسامد اشعار تغزلی اخوان در کتاب «ارغنون» او نمود بیشتری دارد. اخوان شاعری بی­نهایت احساساتی و درون‌­گرا بوده که حتی هم‌عصرانش از این ویژگی عاطفی بودن او کم­تر یاد می­‌کنند. 
در تحلیل اشعار اخوان می‌توان گفت نمونه‌های ابیات میهنی­- وطنی، تغزلی و حماسی شاعر بسیار بیش­تر از سایر الحان است و اما لحن‌های ستایشی، نیایشی، تعلیمی و طنزآمیز کم­ترین بسامد را در اشعار اخوان دارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها