محسن فرجی، داستاننویس و منتقد ادبی، در یادداشتی، رمان جدید احمد پوری (دو قدم اینور خط) را ستایش کرده است. وی در این یادداشت که اختصاصا در اختیار ایبنا قرار گرفته، رمان اخیر پوری را فصلی جدید در رماننویسی فارسی و فرار از آنچه «سایه سنگین داستانهای یاس آور منسوب به صادق هدایت» دانسته، میخواند./
ذکر این نکته ضروری است که این یادداشت، نظر شخصی نویسنده در ستایش این رمان است و خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نه بهمنظور تبلیغ این اثر، که تنها در راستای جامه عمل پوشانیدن به تکلیف حرفهای خود که بازتاب بیغرضانه نگاه دقیق، منصف و منتقدانه به آثار منتشر شده در کشور است، نسبت به انتشار آن اقدام میکند.
فرجی، نویسنده دو مجموعه داستان «چوب خط» و «یازده دعای بی استجابت» تاکنون داور برخی از جایزههای ادبی بوده و هماکنون به عنوان روزنامهنگار ادبی مشغول به فعالیت است. وی هماکنون داستان بلند «بیخوابی» را زیرچاپ دارد.
رمان «دو قدم اینور خط» اثر احمد پوری، مهرماه توسط نشر چشمه منتشر و اکنون با گذشت کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسیده است. پوری تاکنون در ترجمه سرودههای شاعران نامدار جهان به زبان فارسی فعالیت کرده و بیش از بیست کتاب با ترجمه او منتشر شده است؛ اما این رمان اولین تجربه او در رماننویسی محسوب میشود.
متن یادداشت این منتقد در پی میآید:
روح زندگی در میان صفحات کتاب
یکی از جدیترین آسیبهایی که طی دو دهه اخیر و به دلیل برخی از محدودیتها به قلم نویسندگان و شیوه روایی ادبیات داستانی ما وارد آمد، پیچیده کردن ساختار، دوری از «نرم زبانی» و تلاش برای کشاندن معانی به لایههای زیرین اثر است. بخشی از این اتفاق هم بر مبنای نمونهها و الگوهای غربی صورت گرفت؛ بدون در نظر گرفتن ذائقه مخاطب ایرانی و خواستگاه داستاننویسی ایرانی. این شد که بسیاری از آثار ادبی اخیر مخاطب را دلزده کرد و به پیدایش ادبیاتی کممخاطب و کمتاثیر انجامید.
امروزه شاهدیم آثاری مثل «دو قدم اینور خط» با فاصله گرفتن از مدها و موجهای رایج و با اهمیت دادن و احترام گذاشتن به خواننده، بدون درافتادن در ورطه سهلانگاری زبانی، توانستهاند مخاطب را با ادبیات آشتی دهند.
آقای پوری در رمان «دو قدم اینور خط» قبل از هرچیز یک قصهگو است. او به خوبی دریافته که مخاطب برای درگیر شدن با روایت، نیاز به خواندن قصهای جذاب دارد. این رویکرد در داستاننویسی، امروزه در جهان ادبیات هم دیده میشود. نویسندگانی چون «پل استر» محبوبیت خود را مدیون همین گیرایی اسلوب روایت داستان هستند؛ یا دیگرانی چون «تونی موریسون» به این اصل بازگشتهاند.
آنچه رمان آقای پوری را پرمخاطب کرده و در کمتر از یک ماه به چاپ دوم کشانده، گذشته از رعایت این اصل (قصهگویی)، گستردگی طیف مخاطبانی است که میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در این رمان ما با محتوا و مضمونی روبهرو هستیم که مخاطبان را از میان گروههای سنی محتلف و با وجود علایق گوناگون به خود جلب میکند.
در این رمان، دوستداران داستانهای تاریخی، تصویری جذاب و دلپذیر از شهر تبریز ۵۰ سال پیش را مییابند؛ فانتزیخوانها و کسانی که ادبیات تخیلی را میپسندد، نادیده انگاشتن عنصر زمان را در این رمان باب طبع خود مییابند؛ مضامین عاشقانه کتاب مورد توجه کتابخوانهایی قرار میگیرد که به داستانهای عاطفی علاقه دارند و دوستداران ادبیات هم روایتهایی را از نویسندگانی چون آنا آخماتووا و آیزایا برلین میخوانند. این است که «دو قدم اینور خط» در کمتر از یک ماه به چاپ دوم میرسد.
گذشته از تمام اینها، مهمترین ویژگی رمان اخیر آقای پوری «سرزندگی» و «شادابی» شخصیتهای داستان است. روح زندگی در این داستان جریان دارد. خواننده با آدمهایی روبرو میشود که حرکت میکنند و میاندیشند؛ امیدوارند با وجود سختیها، زندگی را اداره کنند و در اندیشه آینده هستند. میتوان گفت این رمان توانسته از سایه سنگین داستانهای یاسآور ایرانی که پیشینهاش میرسد به نویسندگانی چون صادق هدایت، رهایی یابد. روح زندگی و طراوت از میان صفحات رمان آقای پوری نمایان است. نمیتوان این ویژگی حیاتی را نادیده گرفت.
وقتی تمام اینها در کنار نام احمد پوری (که دستکم اهالی ادب سالهاست با ترجمههای او آشنا هستند) قرار میگیرد، «دو قدم آنور خط» را به پدیدهای جدید و خوشآیند تبدیل میکند -- برای ادبیات و زبان فارسی.
نظرات