به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دهنمكي متولد سال 1348 آذربايجان شرقي است. او پس از فارغالتحصيلي از رشته علوم سياسي در دانشگاه آزاد حدود 10 سال، بهعنوان مديرمسوول و سردبير نشريات شلمچه، جبهه و صبح فعاليت كرد. سپس در سال 1382 اولين فيلم خود را با نام "فقر و فحشا" توليد كرد و در سال 1383 "كدام استقلال؟ كدام پيروزي؟" و دو سال بعد از آن، "اخراجيها" را به نمايش گذاشت.
وي علاوه بر ساخت فيلم، دستي به قلم دارد و آثاري در زمينه "فرهنگ اسارت" تدوين كردهاست. كتابهاي "اسارت و آزادگان به روايت تصوير" و "كتابشناسي اسارت" از جمله كتابهايي اند كه به صورت انفرادي نوشته و كتاب، لبخند در اسارت، معنويت در اسارت، دفتر اول تا چهارم مقاومت در اسارت، از ديگر كتابهايي اند كه با گروه نويسندگان، توليد كرده است.
مسعود دهنمكي در حال حاضر، مشغول جمعآوري اطلاعات و انتشار فرهنگنامه اسارت و آزادگان است.
*شما در كتابهاي خود، به اصطلاح "شبه خاطرات" اشاره كردهايد. درباره آن توضيح دهيد.
**شبه خاطرات، سير و روندي است كه خودم به دنبال جمعآوري آن هستم. شبه خاطرات به دوران جنگ بازميگردد و به بيان خاطرات افرادي ميپردازد كه در جنگ حضور داشتهاند.
*چرا بيشتر كتابهاي شما با محوريت اسارت نوشته شده؟ دليل تاكيد شما بر اسارت چيست؟
**پس از گذشت سالها از جنگ، موضوع اسرا و آزادگان به حاشيه رفت. در جامعه نيز، اسرا مظلومند و آنطور كه بايد و شايد، درباره آنان صحبت نميشود. همچنين كتابهاي قبلي كه با موضوع اسارت به چاپ رسيده، اغلب روايت شخصي خود اسرا بوده و هركس از منظر خود به اين موضوع پرداختهاست. درحالحاضر حدود 400 فيلم درباره اسارت در سراسر جهان ساخته شدهاست اما ايران كه ديدگاهي خاص نسبت به آزادگان دارد، فيلم برجستهاي با اين موضوع توليد نكردهاست.
*آشنايي شما با مقوله اسارت از چه سالي و چگونه شروع شد؟
**آشنايي من با مقوله اسارت به سال 1369 و بدو ورود آزادگان به ايران برميگردد كه در ستاد رسيدگي به امور آزادگان مشغول به كار بودم. در آن زمان، مجموعهاي 15 جلدي به نام: خاكريز پنهان كه شامل خاطرات اسرا بود، منتشر شد. اين خاطرات به صورت موضوعي تنظيم شده بود، مثل: لبخند در اسارت، معنويت در اسارت، مقاومت در اسارت و... اين كتابها جزء تاريخ شفاهي جنگ 8 ساله اند. پس از آن، كتابهاي كتابشناسي اسارت (كه شامل فهرست مقالات جرايد بود)، فيلمنگار اسارت و اسارت و آزادگان به روايت تصوير را به چاپ رساندم، كه اين كتابها جزء كتب مرجع محسوب ميشوند.
*از كتاب مصور "اسارت و آزادگان" بگوييد.
** اين كتاب حاوي 40 هزار عكس از اسراست كه آمار هر يك مثل شماره اسارت آنها، ثبت شده است. اين عكسها را از كارتهاي شناسايي غير قابل استفاده اسرا كه قصد معدوم كردن آنها را داشتند، جمعآوري كردم و به صورت يك كتاب درآوردم.
*كتابشناسي اسارت، مجموعهاي از آثار مرتبط با موضوع اسارت است يا كتابي مستقل ؟
** آثاري كه با موضوع اسارت منتشر شده بود، بهصورت متمركز ثبت نشده و در دسترس همگان نبود. حدود 270 كتاب منتشر شده در زمينه اسارت را جمعآوري كرديم و اطلاعات شناسنامهاي آنها را با ذكر خلاصهاي از هر كتاب به چاپ رسانديم.
*آيا شهرت مسعود دهنمكي، در گرفتن مجوز براي چاپ كتابهايش تاثيري ندارد؟
** فكر نميكنم در مقوله اخذ مجوز كتاب، شهرت تاثير خاصي داشته باشد. چون براي اينگونه كتابها به راحتي مجوز صادر ميكنند.
*در حالحاضر چه كتابي در دست چاپ داريد؟
**قصد دارم مجموعهاي60جلدي با عنوان: فرهنگنامه اسارت و آزادگان رادر قالب" روزشمار اسارت در جنگ" به چاپ برسانم. اين فرهنگنامه در مرحله تحقيق، جمعآوري و تكميل اطلاعات است. البته 5جلد از اين مجموعه به چاپ رسيده و 5جلد ديگر آن زير چاپ است. اگر بتوانيم سالي 12 جلد از آن را به چاپ برسانيم، 5 ساله كار انتشار اين مجموعه تمام خواهد شد. مجموعه30 كتاب براي 30 اردوگاه و زندان، كه اسراي ايراني در آنها زنداني بودند، جزء اين مجموعه 60جلدي اند كه بهتدريج منتشر خواهند شد. در واقع اين كتاب، بزرگترين دايرهالمعارف جنگ محسوب ميشود.
*آيا ارگانهاي مرتبط با اين موضوع،براي چاپ اين مجموعه از شما حمايت ميكنند؟
**ما براي اكثر آنها نامهاي ارسال كرديم و خبر جمعآوري اين مجموعه را به آنها داديم. همگي، ما را به ادامه اين راه تشويق كردند، اما هيچيك حمايت مالي براي چاپ كتابها را بهعهده نگرفتند.
*چه دليلي باعث شد به فكر جمعآوري اين مجموعه بيفتيد؟
**صدام، كتابي با نام "شهداي بلاكفن" درباره جنگ ايران و عراق به چند زبان دنيا منتشر كرد. اين كتاب به دست مقاممعظمرهبري رسيد و ايشان دستور تدوين اين كتاب را دادند. بنياد سجاد هم قرار شد در جمعآوري اسناد اين كتاب همكاري كند. در حالحاضر حدود 5هزار ساعت مصاحبه با اسرا داريم كه آنها را بهصورت كتب موضوعي اسارت تنظيم خواهيم كرد.
*به نظر شما، تاثير فيلمهايتان بيشتر است يا كتابهايتان؟
**تاثير زودهنگام فيلم نسبت به كتاب در جامعه، طبيعي است. تقريبا تمام كتابهايي كه گردآوري كردهايم، كتابهاي مرجع هستند و ممكن است در حالحاضر به چشم نيايند اما تا چند سال آينده جايگاه خود را پيدا خواهند كرد و به عنوان منبع ساخت فيلمها و نوشتن كتابها استفاده خواهند شد.
*شما به عنوان يك نويسنده و كارگردان، چه تدبيري براي ايجاد آشتي بين نسل جديد و مقوله دفاع مقدس انديشيدهايد؟
** چيزي كه در ايجاد ارتباط بين اين دو مقوله مهم است، درك متقابل جوانان و كشف زبان مورد علاقه آنان است. براي مثال، فيلم اخراجيها ناگفتههايي از جنگ را بيان كرد كه مورد پسند جوانان واقع شد. از سويي ديگر، آسيبشناسي جنگ نيز در اين راه كمكرسان است. ما بايد سعي كنيم، احترام گذاشتن به مردان جنگ را در جامعه نهادينه كنيم.
*منظور شما از احترام گذاشتن به مردان جنگ چيست؟ آيا اين كار در حالحاضر انجام نميشود؟
**آنطور كه بايد و شايد انجام نميشود. از قديم گفتهاند: شرافت مكانها به افراديست كه در آن هستند. ما عادت كردهايم به جاي پيداكردن مردان بزرگ، به جاي پاي آنها قانع باشيم. براي مثال، در ايام نوروز، اكثر مردم به سمت يادمانهايي مثل، شلمچه ميروند و به زيارت شهدا ميپردازند. در حاليكه همرزمان همان شهدا در گوشه يكي از آسايشگاهها، در حال مرگ تدريجي اند و به فراموشي سپرده ميشوند.
*از قسمت دوم اخراجيها بگوييد؛ اين فيلم در چه مرحلهايست؟
** در مرحله پيش توليد است و از اواخر خرداد ماه امسال، فيلمبرداري آن كليد خواهد خورد.
*فيلمنامه را شما نوشتهايد. آيا در نوشتن اين فيلمنامه از كتاب خاصي اقتباس كردهايد؟
** خير. براي نوشتن فيلمنامه اين فيلم، از اسناد شفاهي استفاده كردهام.
*آيا اين فيلم، ادامه فيلم "اخراجيها"است؟
**بعضي از بازيگران اخراجيهاي 1 دراين فيلم حضور دارند كه دستمايه اتفاقاتي ميشوند و در ماجراي اخراجيهاي2 حضور دارند.
*احتمال مي دهيد دوباره مثل "اخراجيها"، قسمتهايي از فيلم كوتاه شود ؟
** خير! سينماهاي ايران توانايي پخش فيلمهاي بيش از 100 دقيقه را ندارند و مدت زمان اخراجيهاي1، بيش از 130 دقيقه بود. پس مجبور شدند، قسمتهايي از فيلم را حذف كنند.
*به نظر شما، دليل حساسيت مسوولان، نسبت به بيان بعضي مسائل جنگ در فيلمها چيست؟
** شايد مطالعه كم دست اندركاران سينما، يكي از دلايل اين حساسيت باشد. چون به اندازهاي كه فيلم ميبينند، كتاب مطالعه نميكنند. تمام مطالبي كه در فيلمها بيان ميشود، در كتابها هم وجود دارند اما چون محتويات كتاب كمتر از فيلم ديده ميشود، عكسالعملها بر آثار تصويري شديدتر است.
*هر فيلمي كه مسعود دهنمكي توليد ميكند، حاشيههاي زيادي را بهدنبال دارد. شما به دنبال جنجاليد يا تنوير افكار عمومي؟
** من دنبال جنجال نيستم. خودشان جنجال درست ميكنند! با اين وجود به خنثي بودن هم معتقد نيستم. هر موضوعي كه مطرح كردن آن با ذهنيت جامعه در تعارض باشد، حتي اگر درست و منطقي باشد عكسالعمل در پي خواهد داشت. يك قطار تا وقتي ايستاده، هيچ كس به آن سنگ نميزند. اما به محض حركت،همه سنگ به دست ميشوند!
* در فيلم مي توان راحت تر حرف زد يا در كتاب؟
** در كتاب ؛ چون فيلم بهصورت سمعي- بصري در اختيار همگان قرار دارد، پس خيلي از مباحث را نميتوان در قالب فيلم بيان كرد.
*جايگاه اقتباس از كتابهاي دفاعمقدس، در فيلمهاي جنگي تا چه حدي است؟
**ما در ايران مشكل مضمون داريم. چون طبيعتا اقتباس از آثاري به عمل ميآيد كه خودشان شاهكار محسوب شوند، متاسفانه ما از چنين كتابهايي محروميم. در واقع خاطرات و دستنوشتههاي موجود، ميتوانند الهام دهنده فيلمنامه نويس باشند، نه خط اصلي داستان. ما حداقل بايد سالي يك فيلم فاخر جنگي بسازيم. ژانر دفاعمقدس بدون حمايت دولتي زنده نميماند. به دليل سياستهاي نادرست در اين امر، فيلمهاي جنگي مثل سابق مخاطب ندارند و در حالحاضر فيلمهاي Teenager محوريت سينماي ايران را به دست گرفتهاند.
*از نمايشگاه كتاب ديدن ميكنيد؟ اولين غرفهاي كه به آن سر ميزنيد چه غرفهاي است؟
**معمولا به دليل ازدحام جمعيت، به قصد خريد كتاب به نمايشگاه نميروم. به نظر من نمايشگاه كتاب، ويتريني براي معرفي كتابهاي جديد است. من براي استشمام بوي كتاب به نمايشگاه ميروم.
یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۴:۲۳
نظر شما