شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۹:۱۷
مهرداد اوستا، در اشعارش طبيعت را شاعر جلوه مي‌داد

ساعد باقري، شاعر و منتقد، در بزرگداشت زنده‌ياد مهرداد اوستا كه در سراي اصلي اهل قلم برگزار شد، گفت: نگاه اوستا در قصيده‌اي به نام «شعر و زندگي» انديشه‌اي است كه به زمزمه طبيعت مي‌پردازد. كوه شاعر مي‌شود، دشتي كه به زبان شعر آمده شاعر مي‌شود و رستم و آرش نيز هنرمند جلوه مي‌كنند./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بزرگداشت زنده‌ياد مهرداد اوستا با حضور شاعران، منتقدان، استادان دانشگاه و شاعران دفتر شعر جوان عصر روز شنبه (25 ارديبهشت) در سراي اصلي اهل قلم برگزار شد. در اين نشست ساعد باقري، اسماعيل اميني، محمدحسين رحماني (برادر استاد مهرداد اوستا) درباره مهرداد اوستا سخن گفتند. دبيري اين نشست نيز بر عهده فاطمه راكعي شاعر و نويسنده بود.

ساعد باقري در اين نشست گفت: آدمي كه قرار است همه چيز را در سنت  دگرگون كند، چطور افسوس از دست رفتن سنت‌ها را مي‌خورد، اين شرح حال مهرداد اوستاست. وي معتقد بود كه زندگي وقتي كامل است كه با زندگي پيشين خود، قطع رابطه نكرده باشيم.

وي افزود: توفيق پيدا كرده‌ايم 100 سال شعر فارسي را گردآوري كنيم و تحليلي همراه گزيده آن بياوريم كه منشور ذهني و زباني شاعر را بيان كند. نيما را پيشگام نوآوري مي‌دانيم و نگرش كلاسيك را شيوه كار اوستا محسوب مي‌كنيم و مي‌بينيم هر مكتبي جلوه‌نمايي بر تعميم ادبيات است.

اين شاعر تأكيد كرد: نيما دغدغه‌نوگويي و نوجويي دارد و تقارن جديدي در آثارش مشاهده مي‌شود اما در عين حال ديدگاهش نيازهاي روزگار را پاسخ نمي‌دهد. يك اثر، پاره جان صاحب اثر است كه گويي عصاره‌اي محسوب مي‌شود كه از جانش رها شده است و هرگز اين نگاه تفنني نيست. ما بايد دريابيم كه حماسه آرش در نگاه اوستا چگونه است؟

وي افزود: آرش نظر مي‌كند آن موقع كه تير را مي‌زند، گويي تمام سرزمين‌ها را مي‌بيند. وقتي ايستاده و كمان مي‌كشد گويي پيش از زدن تير همه ايران را تا خاور و باختر مي‌بيند. آرش هستي خودش را از جان موثر خارج مي‌كند و براي رهايي ايران و آزادگي آن از جان خويش مي‌گذرد. اين نگاه هستي‌شناسانه مهرداد اوستا را در اشعار حماسي‌اش مي‌رساند.

باقري خاطرنشان كرد: مهرداد اوستا نگاه تفنني به شعر ندارد، بايد ديدگاهش را در حماسه آرش دريابيد. «حماسه آرش» و «مثنوي ببر» بسيار جذاب و خواندني است. نهايت تواضع در شخصت اوستا مشاهده مي‌شود اما سركش است در برابر زور، نهايت دين‌داري است اما مستحكم در برابر ريا و تزوير است. ما شكوهي از نياكان و گذشتگان را در آثار اوستا مي‌بينيم.

وي افزود: «مثنوي ببر» اوستا در وزن شاهنامه آمده است. وي اين مثنوي باشكوه را براي حاضران در نشست خواند و گفت: قصيده نوروزي و حماسه آرش به گوهر زيستن بشريت كمك مي‌كند.

محمدحسين رحماني (برادر زنده‌ياد مهرداد اوستا) سخنران بعدي نشست بود، وي نقل قول‌هايي را از برخي شاعران و نويسندگان درباره اوستا ارايه داد و گفت: صادقي‌رشاد در نخستين سالگرد درگذشت مهرداد اوستا كه در تالار انديشه برگزار شده بود، در بخشي از سخنان خود گفت: ما ايرانيان به مرده‌پرستي معروفيم اما در حق استاد حتي مرده‌پرست هم نبوديم. او برترين چهره ادبيات كشور در عصر خود و پدر شعر انقلاب اسلامي بود.

وي افزود: در عرصه پژوهش، آن‌هم پژوهش ويژه با دستمايه فلسفي نيز دو كتاب دارد كه اخيرا انتشارات سوره مهر از مهرداد اوستا منتشر كرده است، يكي از كتاب‌ها به نام «مهر و آتش» كه تقابل آيين ميترائيسم و مزديسنا را در شاهنامه فردوسي تحليل كرده و ديگري ديباچه‌اي بر «منطق زيبايي و انسان» است كه دو داستان طوطي و بازرگان مولوي و سيمرغ عطار را در 360 صفحه تفسير كرده است.

رحماني يادآور شد: نثر استاد اوستا هم به نثر اوستايي شهرت يافته و به قول همه صاحب‌نظران،حرف پاياني در نثر فارسي تا به امروز است. ميرشكاك نيز معتقد بود كه كتاب «تيراناي» اوستا در حقيقت يك منظومه است و شاعران از آن مضمون شعري پيدا مي‌كردند.

سپس، اسماعيل اميني شاعر و منتقد گفت: معلمي شغل انبياء است و بشر را به زيبايي، خير، وجدان، انسانيت و... دعوت كرده‌ اند. در روزگاري زيست مي‌كنيم كه در محافل ادبي باب شده است سحر و راز شعر آشكار شده و رايج شده كه شعر چيزي نيست جز معماري آگاهانه و تعمدانه كلمات و كار تكنيكي است كه شاعر انجام مي‌دهد و مخاطب نيز اين معماري را واكاوي مي‌كند و درمي‌يابد.

وي افزود: برخي معتقدند كه هم ساخت شعر ساختگي است و هم تفسير شعر ساختگي است و به روزگاري رسيده‌ايم كه ماشين شعرسازي آفريده شده است. معلم شايد نتواند شاعري را به شاگردانش انتقال دهد زيرا شاعري موهبتي است كه خداي متعال در نهاد آدمي مي‌گذارد اما تأثيرگذاري معلم و استاد مي‌تواند راه را به شاعر نوپا نشان دهد. شاعران نگاه نافذ و كشف‌كننده به جهان دارند و بر رموز سخن تأثيرگذار نيز احاطه دارند.

اميني يادآور شد: مهرداد اوستا نيز مانند معلمي تأثيرگذار بر شاگردانش بود و نسبت به دانش، بينش، نوع گفتار بر شاگردانش اثر مطلوبي مي‌گذاشت. اوستا تنها راه را به شاگردانش نشان مي‌داد و ديدگاه و انديشه‌هايش را به مخاطبان و شاگردانش انتقال نمي‌داد و حاصل زحمات او تنها ترويج فرهنگ و ادبيات بود.

وي افزود: كم و بيش در زمانه‌اي قرار گرفته‌ايم و مي‌بينيم تعداد كساني كه به جلسات ادبي مي‌آيند و شعر مي‌گويند، زيادند و بيشتر خود را منتقد مي‌دانند. ما بايد به دنبال چراغ‌هاي فروزاني باشيم و در مظهر آن‌ها مجموعه بينش، دانش، علم و... را فراگيريم.

وي افزود: امروزه در برخي محافل ادبي استادان مي‌خواهند ديدگاهشان را به شاگردانشان انتقال دهند و نگاه خود را القا و تكثير كنند و اين مسأله بزرگ‌ترين آفت محافل ادبي محسوب مي‌شود. اوستا از اين قاعده مستثني بود و ديدگاه و انديشه‌هايش را به مخاطب و شاگردانش انتقال نمي‌داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها