دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۵

يوسف انصاري در نشست نقد كتاب «ايستگاه باغ سرهنگ»، كه ديروز ( يكشنبه، 18 بهمن) در سراي اهل قلم برپا شد، سليمي را نويسنده‌اي دانست كه داستان‌هايش داراي قصه و روايت است، ولي توصيف و ديالوگ وجه كمرنگ‌تري در آن‌ها دارد.\

 به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست نقد كتاب «ايستگاه باغ سرهنگ»، نوشته علي‌الله سليمي، عصر ديروز(يكشنبه، 18 بهمن) با حضور نويسنده كتاب، احسان عباسلو و يوسف انصاري در سراي اهل قلم برگزار شد. 

در ابتداي اين نشست يوسف انصاري با اشاره به چند داستان موفق اين كتاب توضيح داد: ايده‌هاي داستاني در اغلب داستان‌ها بسيار منحصر بفرد است، ولي اين ايده‌ها در داستان‌ها به حد كمال نمي‌رسند. بيشتر داستان‌ها شروع مناسبي ندارند و اغلب از ابتدا اتفاق افتاده‌اند و راوي دارد گذشته آن‌ها را روايت مي‌كند. 

وي افزود: از ديگر نقاط قوت داستان‌هاي اين كتاب توجه به تيپ‌هايي است كه نويسندگان ما اين روزها كمتر به سراغ آنان مي‌روند؛ ‌اين تيپ‌ها از طبقات سطح پايين جامعه هستند كه نويسنده با جرات درباره آنان نوشته. 

در ادامه اين نشست عباسلو نيز با برشمردن وجوه مثبت داستان‌هاي اين كتاب گفت: يكي از ويژگي‌هاي مهم كتاب «ايستگاه باغ سرهنگ» پرداختن به موضوعات و مكان‌هايي است كه به آن‌ها كمتر نگاه شده. كه در اين باره اغلب شخصيت‌ها و مكان‌ها بسيار خوب انتخاب شده‌اند. 

وي توضيح داد: در «ايستگاه باغ سرهنگ» غالبا پرداخت موقعيت‌ها  به گونه‌اي است كه بايد باشد. در اين داستان‌ها مكاني داريم كه پر از آدم‌ها با ايده‌ها و فرهنگ‌هاي مختلف است. ولي يكي از اشكالات مهم اين آثار، ضرباهنگ سريع است و اينكه نويسنده از كنار برخي اتفاقات مهم به راحتي گذشته است.
 
اين نويسنده همچنين گزينش نام براي مكان‌ها و اشخاص را در اين كتاب فكر شده دانست و گفت: برخي از داستان‌هاي آقاي سليمي موضوعات بسيار با ارزشي دارند و مي‌توانند به اندازه يك رمان طول بكشند؛ ‌اين در حالي است كه اغلب آن‌ها در حد طرح باقي مانده‌اند. 

سپس انصاري در ادامه گفته‌هاي عباسلو توضيح داد: اگر داستان كوتاه بتواند يك رمان شود، نشان‌دهنده ضعف آن داستان كوتاه است؛ چرا كه سوژه داستان كوتاه بايد برا ي داستان كوتاه استفاده شود. 

وي درباره ديالوگ‌هاي به كار رفته در اين داستان‌ها گفت: اغلب ديالوگ‌هاي بكار رفته شسته رفته است و شخصيت‌ها كمتر ناگهاني حرف مي‌زنند. در حالي كه برخي اطلاعات مي‌توانست در كنه داستان باشد؛ نه در ديالوگ.
 
اين منتقد درباره داستان «ايستگاه باغ سرهنگ» نيز توضيح داد: داستان «ايستگاه باغ سرهنگ» نيز در حد يك طرح باقي مانده و در آن فقط خرده روايت ديده مي‌شود و در نهايت با يك پايان‌بندي بسته شده؛‌ در حالي كه بلند بودن داستان دليل بر آن نيست كه در حد طرح باقي نماند. اگر نويسنده بر شخصيت‌ها تمركز داشت، داستان راه خودش را پيدا مي‌كرد. 

عباسلو نيز نبود ديالوگ را يكي از نقاط ضعف داستان‌هاي اين كتاب مطرح كرد و گفت: با وجود ديالوگ در فضاي داستان‌هاي اين كتاب، به خواننده مجال ورود به داستان داده مي‌شد و شخصيت‌ها لابلاي كلام خودشان را نشان مي‌دادند. 

وي با بيان كاركردهاي ديالوگ در داستان اضافه كرد: ديالوگ به شخصيت‌ها فرصتي مي‌دهد كه خودشان را ابراز كنند، همچنين اطلاعات مي‌دهد و فضاسازي مي‌كند. كاركردهاي ديگر ديالوك آن است كه سكانس‌ها را به هم متصل مي‌كند.
 
سليمي نيز در پايان اين نشست درباره صحبت‌هاي منتقدان گفت: من هميشه روايت را بيشتر دوست داشتم و با توصيف و ديالوگ كمتر ارتباط قرار مي‌كنم و شايد جرات پا گذاشتن به حريم خيلي شخصي آدم‌ها را ندارم؛ ‌از سوي ديگر داستان‌ها بيشتر جوششي هستند تا كوششي و شايد بايد در ناخودآگاهم براي بهتر شدن آن‌ها تغييراتي ايجاد كنم. 

مجموعه داستان «ايستگاه باغ سرهنگ» پاييز امسال(88) از سوي نشر افراز منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط