پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸ - ۱۲:۱۱
تعزیه، بازگوکننده اعتقادات و ارزش‌هاست

نشست نقد و بررسي «زیبایی‌شناسی ادب و هنر عاشورا» با سخنرانی قطب‌الدین صادقي، عصر روز گذشته 23 دي در فرهنگسراي انقلاب برگزار شد. وی معتقد است، توده‌های مردم برای شکل دادن به زندگی خود و زنده کرده ارزش‌ها و اعتقادات، مراسم تعزیه را برگزار می‌کنند._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست تخصصي نقد و بررسي «زیبایی‌شناسی ادب و هنر عاشورا» با سخنرانی قطب‌الدین صادقي، پژوهشگر و نویسنده، عصر روز گذشته چهارشنبه 23 دي در فرهنگسراي انقلاب برگزار شد.

در ابتدا صادقی با بیان اینکه در چهار دوره تاریخی یک فرهنگ و دیدگاهی داریم که در اندیشه و فلسفه ما تکرار شده، گفت: این دیدگاه براساس تضاد مطلقی است که ما در نظام هستی می‌بینیم.

وی ادامه داد: اروپاییان به این تضاد مطلق یا دوگانه‌اندیشی «مانی گرایی» می‌گویند. مانی گرایی براساس یک باور باستانی است که ما در دوره اسطوره‌شناسی ایرانی با آن برخورد می‌کنیم، زمانی که اهورامزدا بر جهان حکومت می‌کرد متوجه دیو تاریکی شد و تحریکش کرد و اشعه ای به سوی او فرستاد و آن دیو را وادار به واکنش کرد از این رو یک جنگ کیهانی آغاز شد؛ بین نور و تاریکی و بین خیر و شر، این مبارزه حدود 12 هزار سال طول کشید و به سود اهورامزدا تمام شد و اهریمن برای همیشه شکست خورد.

صادقی افزود: بین این دو نیرو هیچ آشتی وجودد ندارد. هر دو منتهای خیر و شر هستند. این دوگانه اندیشی مطلق گرایانه یک بار دیگر در تاریخ، فرهنگ و هنر ایران اتفاق می‌افتد و آن دوره ای است که حماسه‌های ما آغاز می‌شود.

وی گفت: وقتی شاهنامه را مورد مطالعه قرار می‌دهیم یک بار دیگر این تفکر اسطوره ای فرهنگ ایرانی در دوره خلق حماسه که دوره مبارزه ملی است، آغاز می‌شود. در این اثر هم ایران خیر مطلق است و توران شر مطلق، سیاوش خیر مطلق و افراسیاب شر مطلق.

صادقی ادامه داد: این قالب فکری و نحوه گزینش بر جهان یک بار دیگر در حماسه‌ها تکرار می‌شود و شگفت انگیز است که در دوره قاجار در شکل نهایی تعزیه در هنر شبیه‌خوانی تکرار می‌شود. آنجا امام حسین(ع) خیر مطلق و یزید شر مطلق است.

وی اضافه کرد: انگار ما یک تفکر داریم و در دوره‌های مختلف دنبال قالب‌های مناسب می‌گردیم که با آن جهان و هستی را توضیح دهیم. و جالب است که این تفکر در سه دوره از تاریخ تکاملی فرهنگ ایران وجود دارد. حتی در دوره کنونی برای بار چهارم در برخی فیلم و سریال‌ها تکرار می‌شود.

به اعتقاد صادقی، ما دوستدار یک قالب ازلی هستیم که براساس آشتی ناپذیری نیروهای خیر و شر است. نیروهای شر را دوست نداریم و طرفدار خیر مطلق هستیم. این دوگانه پنداری و نبرد دو نیروی خیر و شر اساس باور و تفکر ما است که یک جور مطلق زدگی در آن وجود دارد که اگر به درک آن نرسیم تمام زیبایی‌شناسی را از دست می‌دهیم.

وی افزود: ما ملت‌های کهن شرقی با مطلق سر و کار داریم. نسبیت در دنیای مدرن به وجود آمده، دیگر هیچ کس خیر مطلق نیست در هر کدام از ما پاره‌های رحمانی و شیطانی وجود دارد.

صادقی ادامه داد: وقتی در زمان انقلاب مشروطه با دارالفنون رو به سوی تئاتر دیالوگه غربی کردیم و به مولیر و دیگران روی آوردیم برای نقد نظام پوسیده قاجار بود. آنجا نیازمند یک معیارهای نسبی‌تر بودیم که به یاری روان‌شناسی و جامعه‌شناسی که هیچ چیز را مطلق نمی‌داند این نسبیت گرایی به وجود آمد.

وی اضافه کرد: اگر هنر مدرن در همه فضای فکری رادیو، تلویزیون، سینما و تئاتر وارد شده به دلیل این است که به نسبیت اندیشی که دیدگاه علمی‌تری است، رسیدیم.

صادقی درادامه درباره تاریخ تکامل اجتماعی ایران و اینکه مردم همیشه دوست دارند طرفدار خیر مطلق باشند و آن را الگو قرار دهند، گفت: در بطن همه اینها یک اسطوره مقدس است. در دل همه شکل‌های نمایشی و آیین‌ها بدون ذره‌ای تردید و به استناد برخی منابع معتبر که به دست ما رسیده یک آیین وجود دارد.

وی افزود: تکرار آیین و مراسمی‌که هر سال در یک زمان و مکان خاص برگزار می‌شود و دقت در تمام جزییات برای تکرار آن به این دلیل است که در پرتو آن، اسطوره این نیروی مقدس غیبی را دوباره زنده و احیا کرده و از این الگوی ازلی الهام بگیریم. در دوره‌های بحران، سقوط و انحراف یکبار دیگر با تکرار ارزش‌ها، انسانیت یادآوری شود.

صادقی ادامه داد: در ابتدای دوره صفویه زمانی که مذهب رسمی‌تثبیت شد به هیچ وجه هنر شبیه‌گردانی یا هنر تعزیه وجود نداشت؛ در آن زمان یک نفر شعاری را می‌خواند بقیه تکرار می‌کردند که زیربنای این هنر و تکرار آن نقطه عطفی در تاریخ تشیع است که ریشه آن واقعه کربلا است.

به گفته وی، آنچه امروزه به شکل و عنوان دسته درست می‌کنند و در خیابان دیده می‌شود، لشکر اندوه خورده‌ای است که با کسانی که در آن واقعه شکست خوردند، همدری می‌کند. این شبیه‌سازی که نشانه و نمادهای فراوانی در آن است و در استان‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت اجرا می‌شود از اعتقادات ما سرچشمه می‌گیرد که همان تکرار آیین است.

صادقی گفت: شکل نهایی تعزیه متعلق به دوره قاجار است. این هنر به عنوان برترین جلوه نمایشی هنری و ذخیره فرهنگی است که براساس تفکر ایرانی (شر مطلق و خیر مطلق) قرن‌ها به دلیل شرایط نا آرام ایران امکان بروز پیدا نمی‌کرد.

وی افزود: در دوره قاجار هنرهای گوناگون شکوفا می‌شود و ناصرالدین شاه تکیه دولت را می‌سازد که به تبع او بزرگان در استان‌های مختلف این کار را انجام می‌دهند.

صادقی ادامه داد: رنگ، حرکت و موسیقی در تعزیه معنی دارد. تمام حرکات بازیگران تعزیه قراردادی و سمبولیک است که بین مردم و شبیه‌خوان‌ها جا افتاده است. همه نشانه‌ها برای ساختن فضایی است که معنویت و نیروهایی که زمان و مکان نمی‌پذیرد، تکرار شود.

صادقی گفت: هنر شبیه‌خوانی از مردم برخاسته، مخاطبش مردم است و با حضور مردم اجرا می‌شود. این مردمی‌بودن ارتباط اسطوره‌های این وقایع را دو چندان می‌کند. توده‌های مردم برای شکل دادن به زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی خود به این تکرار احتیاج دارند. و هر سال در عاشورا آن شخصیت ازلی و ابدی را زنده می‌کنند تا در پرتو حضور مقدس او به اصول ماندگار و پایه دار جامع عمل بپوشانند.

این نشست با مقتل خوانی مرشد ولی‌الله ترابی ادامه پیدا کرد.

در پایان از سوی مدیریت فرهنگسرای انقلاب، ناصر امین‌زاده از «قطب‌الدین صادقی» و «مرشد ولی‌الله ترابی» تقدیر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها