پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۲
روزی که با کتاب محشور می‌شویم/ جانم را مي‌دهم تا مخالف من بتواند حرفش را بزند/ انتقال مميزي به ناشران، گامي به جلوست

امروز پنجشنبه بیست و نهم آبان 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، آرمان، جمهوری اسلامی، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با دکتر شجاع احمدوند يكي از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-  زینب کامرانی: امروز پنجشنبه بیست و نهم آبان 1393 روزنامه های ایران، شرق، آرمان، جمهوری اسلامی، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کردند.

 کتاب در روزنامه ایران

امروز، روز دیگری است
روزنامه ایران در سرمقاله امروز در صفحه اول یادداشتی درباره پیشنهاد مسجد جامعی برای حضور در کتابفروشی‌ها منتشر کرده که در آن می خوانیم: امروز خیلی از خیابان‌های ایران، مثل «خیابان خوب کریم‌خان» می‌شوند. اگر تا امروز این تنها «کریم‌خان» و چند خیابان و گذر فرهنگی دیگر بود که میزبان کتابخوانان بود، امروز قرار است تمام خیابان‌ها و کتابفروشی‌های تهران و سایر نقاط ایران، پاتوق کتابخوان‌ها و اهالی فرهنگ شود.
امروز اما روز دیگری است، بی‌شک هم روز دیگری است؛ روزی که با کتاب محشور باشد، بی‌شک آن روز، یک روز معمولی نیست و روزی دیگر است. خیابان خوب کریم‌خان، امروز تکثیر می‌شود و همه خیابان‌ها و کتابفروشی‌ها «خوب» می‌شوند؛ اگر کریم‌خان هم «کتاب» نداشت و یک «گذر فرهنگی» معتبر نبود، خیابانی بود مثل خیلی خیابان‌های دیگر، مملو از آپارتمان‌ها و آسمانخراش‌ها. «کتاب» و «فرهنگ»، روح شهر ما است؛ این روح را پاس بداریم و نه فقط امروز و نه فقط فردا، همه روزهایمان را همراه با کتاب و آگاهی کنیم. به امید آن روز.

اولویتم نوشتن درباره جنبش‌های اسلامی متأخر است

روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با  دکتر شجاع احمدوند، مترجم و استاد دانشگاه گفت و گو کرده که کتاب «جنبش‌های اسلامی معاصر» یا اسلام و دموکراسی با ترجمه او در سال 89 منتشر شد و چاپ پنجم آن هفته گذشته به بازار آمد.
او می گوید: این کتاب زمانی نوشته شد که این جنبش‌های اسلامی خاورمیانه هنوز شکل نگرفته بودند. هنوز نظام‌های مستقر در مصر، لیبی، تونس و... سرنگون نشده بودند. من فکر می‌کنم حتماً جای بررسی جنبش‌های اخیر خاورمیانه در این کتاب خالی است. شاید بحثی در کتابی تحت عنوان جنبش‌های اسلامی متأخر هم نیاز داشته باشیم. علاقه‌مندم که چنین کتابی تألیف کنم اما متأسفانه دو سالی است که درگیر فعالیت‌هایی در معاونت پژوهشی دانشگاه شدم و گرفتار کارهای اجرایی هستم و اگر فرصتی فراهم شود، قطعاً یکی از اولویت‌های پژوهشی من نوشتن کتابی در خصوص جنبش‌های اسلامی متأخری است که در دهه اخیر در بسیاری از کشورهای منطقه اتفاق افتاده است.

تولدت مبارک شاعر تهران!

روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی به مناسبت تولد «محمدعلی سپانلو» منتشر کرده که در آن آمده است: محمدعلی سپانلو منتقد ادبی و مترجم است اما وقتی شاعر می‌شود، م. ع. سپانلو امضای اوست. شهری‌ترین شاعر تاریخ ادبیات ماست و تا به حال بیش از پنجاه جلد کتاب در زمینه‌های شعر و داستان و تحقیق و ترجمه منتشر کرده است. شاید به همین اندازه هم دم پرش باشد. شعرهای او مشحون از عناصر زندگی‌شهری‌ است. پیاده‌رو، اتوبوس، فکس، شاید نخستین شاعری باشد که در شعرش واژه فکس را آورده و خوب هم به جا نشانده. البته یادش هم نرفته که واژه مصوب فرهنگستان را بیاورد. از نوآوردن هرگز نهراسیده. منظومه پیاده‌روها او را به شهرت رساند. قایق‌سواری تهران یک پا گوگل‌مپ است. از سن ژان پرس، آلبر کامو، گراهام گرین و گیوم آپولینر نیز آثاری را ترجمه کرده است.
برخی از آثار او در سال‌های گذشته در محاق تعلیق و تعطیل گرفتار آمده بود. آثاری از او به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، هلندی، عربی، سوئدی، ترکی، ‌چینی و ژاپنی ترجمه شده است. آثار او آنقدر متنوع است که نمی‌توان در یک نشست اشاره کرد و گذشت. بازآفرینی واقعیت و در جست‌وجوی واقعیت منتخبی از داستان‌های امروز ایرانی است. ضمناً سپانلو از معدود شاعران و نویسندگان ایرانی است که شهرتش از مرزهای ملی فراتر رفته است. نشان شوالیه‌ هنر و ادبیات فرانسه به نام او نیز مزین شده به پاس خدماتی که به ادبیات جهان کرده است.

کتاب در روزنامه شرق

یک پیشنهاد و چندنکته
روزنامه شرق در صفحه اول یادداشتی درباره مراجعه شهروندان به کتابفروشی‌ها در روز پنجشنبه این هفته منتشر کرده که در آن نوشته است: پیشنهاد خوبی است به‌خصوص چنانچه بتوان آن را به یک سنت مبدل کرد. پیش‌تر این امر در زمینه سینما و تعیین یک‌روز جهت رفتن مردم به سینماها تجربه شده بود که نتایج مثبتی هم به بار آورد.  در این ارتباط توجه به چند نکته لازم است.
1- تجربه نشان داده است که در هر مقطعی چنانچه کسانی از مطالعه کتاب فاصله بگیرند احتمال اینکه جای کتاب را چیزهای -مثبت یا منفی- دیگری پر کند زیاد است و این گسست به آسانی ترمیم نخواهد شد. به این دلیل مراجعه شهروندان به کتابفروشی‌ها می‌تواند تلاشی در راستای پرکردن شکاف یادشده برای برخی از این دسته از مردم باشد.
2- واقعیت این است که در پی گسترش شهر تهران -به‌‌خصوص- و دیگر شهرها و بحث ترافیک، رفت‌و‌آمدها مشکل شده و به ضرورت، فروشگاه‌های بزرگ کتاب و چندمنظوره در جای‌جای این شهرها دایر شدند. مطلبی که متاسفانه از نظرها مغفول مانده است سرنوشت کتابفروشی‌های کوچک‌تر و قدیمی در نقاط مرکزی شهرهاست.
بد نیست در روز موعود، کسانی که به کتابفروشی‌های بزرگ‌تر و واقع‌شده در خیابان‌های اصلی شهرها یا نزدیکی محل سکونت و کار خود مراجعه می‌کنند نگاهی هم به این کتابفروشی‌ها، که در محلات یا خیابان‌های فرعی قرار دارند، بیندازند. (در تهران نقاطی مانند گیشا، شهرک اکباتان، لارستان، تهران‌نو و...)


قهرمانی که به اسم کوچک صدایش می‌زنند

روزنامه شرق در صفحه ادبیات مطلبی درباره رمان «ابله» داستایوسکی منتشر کرده که در ماه‌می‌2003، یکی از شبکه‌های تلویزیونی روسیه موسوم به «رسیا»، با پخش سریالی اقتباس‌شده از این رمان هیاهویی به‌ پا کرد.
اهمیت رمان در ادبیات فعلی جهان نه ایجاد روایت‌های بدیع یا طرح‌های روایی پیچیده، بلکه افشای ایده‌هایی است که شخصیت‌ها را در ساختار «جا می‌اندازد». «ابله» داستایوسکی از این‌رو برای مخاطبان روس جذابیتی تازه پیدا کرد که آنها را به سمت کشف و شناسایی ایده‌های حاکم بر روسیه پس از شوروی سوق داد. ولی جاذبه شگفت‌تر داستایوسکی در «ابله» آن بود که روایت درست برخلاف طرز داستان‌نویسی ناباکف تن به تبلیغات سیاسی نمی‌داد. به تعبیر «هروسکا»، داستایوسکی به مخاطبش یاد می‌دهد که می‌شود عالم و آدم را به سخره گرفت، اما نمی‌توان صدای هیچ‌کس را خفه کرد. شاهزاده میشکینِ او شتاب‌زده و هراسان به هرجا که بخواهد برود مجبور است به حرف تک‌تک آدم‌ها گوش بدهد. در بخش دوم -فصل چهارم- میشکین، رگوژین را با نام کوچکش صدا می‌زند، این اتفاق در سرتاسر کتاب، فقط یک‌بار پیش می‌آید. همه امید میشکین این است که بالاخره با کسی صمیمانه و به‌دور از رعایت آداب معاشرت حرف دلش را بزند. او تا آخر به همه امید بسته است و در پایان خودش این وظیفه را به عهده می‌گیرد. وظیفه‌ای که چندان به شکل وظیفه نیست. میشکین قهرمانی است که می‌شود او را با اسم کوچکش صدا زد.

آینده از آن ما نیست

روزنامه شرق در صفحه ادبیات مطلبی درباره ادبیات آرژانتین منتشر کرده که در آن آورده است: درست در زمانی که ستاره‌های محو و کم‌سویی در آسمان ادبیات آرژانتین پدید آمدند که کتاب‌های افتضاح‌شان به کمک ناشرها، منتقدان، بازاریاب‌ها، جایزه‌های بی‌خود ادبی و جلوه‌فروشی در پشت ویترین‌ها فروخته می‌شد و تنها یک‌ماهی روی میزهای فروش می‌درخشید و بعد همچون شهابی ناپدید می‌شد، نویسنده‌ای چون کارلوس براوئر، با طرز زندگی‌اش، یک‌تنه در برابر این جریان و جریان آکادمیک ادبی و دست‌آخر شیءوارگی ادبیات می‌ایستد. براوئر، شخصیت‌ اصلی رمان «خانه‌ی کاغذی» ماریادومینگس است. نویسنده‌ای از تبار نویسندگانِ «پساپست‌بومِ» آمریکای‌لاتین، که کارلوس ماریادومینگس در رمانش او را متناظر با این‌دست نویسندگان خلق کرده است. نویسندگانی که پس از دوران شکوفایی رمان آمریکای‌لاتین، «بوم»، زاده شده‌اند؛ پس از انتشار شاهکارهایی از خولیو سزار، ماریو‌ بارگاس یوسا، کارلوس فوئنتس یا گابریل ‌گارسیا مارکز. و به‌طور‌‌ قطع هیچ شباهتی به نویسندگان کلاسیک ندارند و از سنخی دیگرند. همان‌طور که میشی استراوسفلد، در مقدمه مجموعه‌داستانِ «قایق‌هایی از آتش» می‌نویسد، این نویسندگان حالا «در مانیفست خود خواستار آزادی تام برای آثار خود شدند و جوزف کنراد، فرانس کافکا و مارسل پروست را سرمشق خود نامیدند و آگاهانه رفتار و سلوکی گشوده بر جهان برگزیدند. » آنها همه‌ گونه‌های سبک مسلط؛ رئالیسم‌جادویی را کنار گذاشتند و این‌طور خلق جهان‌های تازه، مستقل و رها از بومیت آمریکای‌لاتین، به‌ خواست مقدم‌شان تبدیل شد. جهان آنها از رنگ دیگر بود، ‌چون دیگر نمی‌خواستند چیزی از جنس رئالیسم‌جادویی یا واقعیت شگفت‌انگیز بنویسند. آنها گزیده‌ای از داستان‌های‌شان را با عنوان «آینده از آن ما نیست» منتشر کردند، چون فعالیت سیاسی برای آنها نه یک امر لوکس و روشن‌فکرانه، بلکه مراقبت و دفاع از هستی خویشتن است.

پیشکش به شما

روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشتی درباره تجمع در کتابفروشی ها منتشر کرده که در آن عنوان شده است: نه خیال فتح کیبورد و هوای خواب دارم/ پسِ این فضای سنگین هوس کتاب دارم. میان این‌همه خبر که بدند و این‌روزها که درهای مجازی و حقیقی انگار بر لولای مرگ، این مطلق سرگردان، می‌چرخند، یک عنوان، حواسم را پرت خلوتی مطبوع با خویش و خیال و فهم می‌کند. خوشا که نام این هفته کتاب است. «کتاب» این مأمن خاموش و شریف.
هوس کرده‌ام هوسناک‌بودن منظره کتابخانه‌ام را، کتابخانه‌تان را، کتابفروشی‌ها را، کتاب‌خریدن‌های گذشته را، و شاید اکنون را، بوی کاغذ را و لمس حجم فهم را در قواره یک کتاب خوب و معتبر به رخ این روزگار سراسر مجاز و محفوظات مجازی بکشم که فهم‌ها و سوادها و اگر تحلیلی مانده باشد تحلیل‌ها را دارد در عمق یک بندانگشتی فضای اینترنتی محصور می‌کند و نمی‌گذارد مغز به قعر آنچه می‌کاود بخزد.
رفقا، همشهریان، همسرزمینان، همزبانان... ‌ای آدم‌ها! بیایید همین یک هفته، لااقل در همین هفت‌روز با یاد ارواح و جان‌های آگاه و علامه‌های دهر روزگاران که زیستشان به میمنت چنین عنوانی بر این هفته، مبارک باد سر داد دوباره کتاب بخریم یا اجاره کنیم یا به امانت بگیریم، بخوانیم و به شیوه دلچسب و عمیق روزگار بزرگان، یادداشت برداریم، مطالب را با منابع تطبیق دهیم و برای هر سوال ذهنی و عینی به یک کلیک کوچولو در مرورگرهای اینترنتی بسنده نکنیم و فهممان را به انگشت‌دانه تیترهای پاسخ‌نمای ارضاءکننده، تقلیل ندهیم. کتاب و کتابخوانی حالمان را بهتر از اوضاع اکنونمان خواهد کرد. قول می‌دهم.

نان و کتاب
روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشت دیگری درباره تجمع در کتابفروشی ها منتشر کرده که در آن بیان شده است: امروز اجتماع ما گرایشی درخور به کتاب و کتابخوانی ندارد؛ یعنی به گرسنگی روحی خود- به‌هیچ‌روی- پی نبرده و درصدد سیرکردن آن برنیامده است و به تحولی که در این بخش از حیات انسانی (کسب آگاهی و شناخت)، پیش آمده است، عطف توجهی نکرده است!
از اینجا نظر خویش را بیشتر به کتاب‌های انسانی و اسلامی معطوف می‌داریم. فرهنگبانان مسوولیت‌شناس جامعه امروز، باید در پنج امر به‌گونه‌ای راستین و پیگیر کوشش کنند و در ایجاد مقتضی و رفع مانع آنها بکوشند:
1) تهیه کتاب‌های خوب و مفید و خوشخوان، برای گروه‌های مختلف سنی و فکری و اجتماعی.
2) شناسایی و به‌کارگیری مولفانی که صلاحیت‌های انجام کار دارند.
3) عرضه کتاب در همه جامعه، حتی در میان کوه‌نشینان و صحراگردانان.
4) قیمت گذاری هرچه ارزان‌تر روی کتاب و کوتاه‌کردن دست گروهی تعهدناشناس، از این شغل مقدس.
5) ترویج و تشویق- و بلکه تعلیم- بی‌امان کتابخوانی، با همه وسایل ممکن و در همه جاها و وقت‌های میسور.

کتاب در روزنامه آرمان

به بهانه هفته کتاب
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره کتاب منتشر کرده که در آن می خوانیم: چه می‌شد كه مسئولان به جای پر كردن گوش ما از جزئیات مرگ ‌و میر آدم‌ها در دهكوره‌های غرب، وقت و بخش اندكی از بودجه‌های هنگفت دولتی را صرف تولید انبوه كتاب‌های شنیداری كنند و بسط و توسعه‌ فرهنگ كتابخوانی شنیداری! تا وقتی به زحمت كتابی شنیداری را در جهان مجازی می‌یابی، وجدان درد نگیری كه آیا حق و حقوق مولف پرداخت شده است و تو اكنون مشغول سرقت فرهنگی نیستی؟! و چه خوب می‌شد كه به عنوان یكی از مهمترین راه‌های برون‌رفت از معضل سرانه‌ مضحكِ كتابخوانی‌ در كشور، به كتاب‌های شنیداری بیشتر توجه شود. برای جذب تمام سلایق بر تنوع این كتاب‌ها افزوده شود و حق مولفان را بپردازند و از طرح شعارهای ریز و درشت در قالب این كتاب‌ها بپرهیزند. چه خوب می‌شد.

مطالعه و سعادتمندی
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشت دیگری درباره کتاب منتشر کرده که در آن آمده است: کتاب در سنت فرهنگی ما، ارزش و اعتبار زیادی دارد و کتابخوانی در کلام بزرگان دینی و ملی ما، همواره به عنوان رفتاری پسندیده، توصیه شده است. در دنیای جدید نیز خواندن کتاب از نشانه‌های پیشرفت جوامع شناخته‌می‌شود. با این همه کتابخوانی در زندگی روزمره ما ایرانیان، جایگاه چندان محکمی ندارد و در سنجش با بسیاری از کشور‌ها پایین‌ است و این برای اکنونمان مایه تأسف و برای آینده ایران عزیزمان نگران کننده است. افزون بر این کاهش خریدار و خواننده کتاب به صنعت نشر ایران نیز آسیب زده، باعث خواهد شد، برای‌‌ همان اندک کتابخوانان نیز نتوانند کتاب با ارزش تولید کنند. تولید فکر و کتاب ایرانی با دشواری روبه‌رو شده و ملتی با این پیشینه تاریخی، عمدتاً مصرف‌کننده محصولات فرهنگی دیگران خواهد شد. توسعه و ترویج کتاب‌خوانی در دهه‌های ۷۰‌ و۸۰ میلادی مورد توجه یونسکو قرار گرفت و اکنون یكی از دغدغه‌های بزرگ کشورهای در حال توسعه است. برای كشور ما كه یك انقلاب بر مبنای فرهنگ و عقیده را پشتوانه خود دارد، اهمیت كتابخوانی مردم مضاعف است.

کتاب در روزنامه جمهوري اسلامي

جانم را مي‌دهم تا مخالف من بتواند حرفش را بزند

روزنامه جمهوري اسلامي در صفحه هنر و ادبيات يادداشتي براي زاد روز فرانسوا ماری آرونه منتشر كرده که در آن آورده است: سي‌ام آبان امسال سيصدو بيستمين زاد روز فرانسوا ماري آرونه متفكر و نويسنده فرانسوي است كه جهان او را با نام مستعارش - ولتر- مي‌شناسد.
"مرگ قيصر"، "دوشيزه اورلئان"، "عصر لوئي چهارم"، "تاريخ روسيه" و "فرهنگ سلفي" از جمله آثار اين شاعر و فيلسوف قرن هجدهم ميلادي است كه نخستين بار در بيست سالگي به خاطر نشر اشعاري بر عليه فيليپ دوم روانه زندان معروف باستيل شد و همانجا نام مستعار ولتر را براي خود برگزيد.
كمي بعد مورد عفو قرار گرفت و بار ديگر به انتشار ديدگاه‌هاي خود پرداخت كه مي‌دانست منجر به مصائب شديدتري خواهد شد اما همين كه بار ديگر مورد اتهام قرار گرفت و از قصد حكومت براي دستگيري‌اش اطلاع يافت به انگلستان گريخت.
در 29 سالگي منظومه هآنري ايد يا آنرياد را درباره سلطنت هانري چهارم منتشر كرد. سپس در 30 سالگي نمايشي را در پاريس به صحنه برد و به دنبال آن مجبور شد باز هم از فرانسه به انگلستان نقل مكان كند. در دوره مهاجرت چهارساله دومش به لندن با چند شاعر انگليسي باب مراوده جدي باز كرد و شروع به نوشتن مقالاتي به زبان انگليسي نمود.
بازگشت به پاريس در سي و پنجمين سالگي آغاز پربارترين دوره عمر ولتر با خلق آثار بزرگي چون تراژدي "بروتوس"، نمايشنامه "سميراميس" و "ساده دل" يا "كانديد" و كسب شهرت و محبوبيت در سراسر اروپا بود كه بخشي از آن در مهاجرت 28 ساله بعدي به دست آمد.
وي در عين حال سخناني اخلاقي و ظاهرا رمانتيك نيز دارد كه مطالعه دقيق آنها كليد آشنايي با بنيان‌هاي انديشه سياسي و اجتماعي‌اش به حساب مي‌آيد از جمله: حقيقت را دوست بدار ولي اشتباه را عفو كن. كساني كه مي‌توانند حرف‌هاي پوچ و بي‌معني را در باور تو بگنجانند، مي‌توانند تو را وادار به انجام كارهاي وحشيانه كنند. آخرين درجه فساد، سوء استفده از قوانين براي ستم‌ورزي است. كسي كه از مرگ مي‌ترسد از زندگي هم مي‌ترسد.  اگر بر ناتوان خشم بگيري، معلوم مي‌شود كه قوي نيستي. - نيش‌هاي مگس هرگز نمي‌تواند اسب چابك را از تاختن باز دارد. جانم را مي‌دهم تا مخالف من بتواند حرفش را بزند.

در فكر رستگاري خود باش
روزنامه جمهوري اسلامي در صفحه هنر و ادبيات يادداشتي به بهانه سالمرگ تولستوي، نویسنده منتشر كرده که در آن آمده است: مرگ آگاهي تولستوي، مبناي اصلي ايده‌هاي اخلاقي و اجتماعي اوست. چنان كه در جايي مي‌نويسد: تولستوي كه بيستم نوامبر 1910 ميلادي (29 آبان 1289 هجري شمسي) درگذشت اشراف‌زاده‌اي بود كه به پايگاه طبقاتي و سنت‌هاي فئودالي خانواده‌اش پشت كرد و بر اثر انديشه‌ورزي مداوم در عين چالش با واقعيات زندگي مردم عصر خود، به فيلسوفي مبدل شد كه گروهي افكار وي را به مثابه يك مذهب قلمداد كردند و مردم روسيه و كشورهاي ديگر به آيين او كه چيزي جز مهرورزي نبود گرويدند و كليساي روسيه در رقابتي ناجوانمردانه و انتقام‌جويانه براي سلب اعتبار از وي طردش كرد و لامذهبش ناميد.
نويسنده جنگ و صلح، آناكارنينا، رستاخيز، هنر چيست و حاجي مراد معتقد بود محبت است كه بايد بر مردم حكومت كند و تنها وظيفه انسان جستجوي كمال است اما زماني به كمال مي‌رسيم كه جسما، روحاً و اخلاق سالم باشيم.
تولستوي سلامت جسم و روح و اخلاق را عامل اصلي زندگي شادمانه و با نشاط مي‌دانست و ميان "كمال گرايي" و "زندگي بانشاط" رابطه اين هماني مي‌ديد.
او كه به ويژه از ميان سالي به بعد مخالف جدي بهره‌كشي انسان از انسان شد و فرياد اعتراض به اين رسم را سرداد، براي نشان دادن تعهد عملي‌اش به چنين شعاري،‌دوبار همه كساني را كه در املاك موروثي پدري‌اش كار مي‌كردند آزاد كرد اما آنها ناباورانه از ترك‌زمين‌هاي ارباب باوجدان خود اجتناب كردند.
مرگ همچون جنگجويي خون‌آشام مرا از خانه و زندگي خود جدا كرد و چون دزدان، هرچه را داشتم به يغما برد. گور تاريك دهان گشود و تن خاكي مرا در كام كشيد. اكنون ‌اي پدران!‌اي مادران! ‌اي فرزندان! من از درون گور خود به شما بانگ مي‌زنم: در فكر رستگاري روح خويش باشيد! اگر نمي‌خواهيد شعله‌هاي سوزان دوزخ را ببينيد، در انديشه نجات خويش باشيد.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

انتقال مميزي به ناشران؛ گامي به جلوست
روزنامه مردم سالاری در صفحه فرهنگی گفت و گوی ایلنا با مديا کاشيگر، نويسنده و مترجم  را منتشر کرده که می گوید: يکي از کتاب‌هايش هنوز موفق به دريافت مجوز نشده است. اين درحالي است که براي ديگر آثار اين نويسنده مشکلي به وجود نيامده‌ و حتي کتابي که بيش‌از دو سال بي‌دليل در انتظار مجوز مانده بود؛ بدون مميزي خاصي براي انتشار ارسال شده است.
وي ادامه داد: صحبت‌هايي که براي انتقال اعمال مميزي به ناشران مي‌شود مي‌تواند مثبت باشد. مطمئنا هيچ نويسنده و ناشري اثري را منتشر نمي‌کند که آسيب‌زننده باشد و اين واگذاري مسئوليت به جامعه مدني و کاهش تصدي‌گري دولت نتيجه خوبي خواهد داد. اصلا در دنياي معاصر سانسور خيلي معنايي ندارد، چراکه حتي اگر کاري مجوز نگيرد تا از طريق معمولي به دست مخاطب برسد، روي فضاي اينترنت و دنياي مجازي قابل دسترسي و دانلود خواهد بود.
کاشيگر در رابطه با احتمال افزايش خودسانسوري توسط ناشر و نويسنده درصورت انتقال مسئوليت مميزي به ناشران گفت: سانسور را نمي‌توان کاملا از بين برد. هرکدام از ما طي روز تقريبا چندين مرتبه خودمان را سانسور مي‌کنيم. پس بحث حذف سانسور مطرح نيست، بلکه مسئله حذف سانسور دولتي و حکومتي است. انتقال مسئوليت مميزي به ناشران چنانچه صحيح و اصولي اجرا شود؛ هم در کاهش و حذف سانسور حکومتي موثر خواهد بود و هم مسئوليت اجتماعي و مدني را افزايش مي‌دهد.

شاعر حماسه و خشونت
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره زنده یاد منوچهر آتشي، شاعر و مترجم نامدار معاصر‌ به مناسبت سالگرد درگذتش منتشر کرده که در آن نوشته است: آتشي از سال 1333 انتشار شعرهايش را شروع کرد و در فاصله‌ چند سال توانست در شمار شاعران مطرح معاصر درآيد. نخستين مجموعه‌ شعر او با عنوان آهنگ ديگر در سال 1339 در تهران چاپ شد و پس از اين مجموعه، دو مجموعه ديگر با نام‌هاي آواز خاک و ديدار در فلق انتشار يافت. وي در دهه‌هاي 40 و 50 و 60 به سبک نيمايي شعر مي‌سروده در دو دهه آخر عمر به شعر سپيد روي آورد. وي با مجموعه «آهنگ ديگر» در شعر معاصر به تجربه‌اي تازه دست مي‌زند. او با کشف و شهود در طبيعت جنوبي و وحشي به نوعي خشونت غريزي در شعر دست مي‌يابد اما آنچه خشونت شعري آتشي را از عنصر خشونت آشفته و غيرمنسجم برخي از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلاً از نصرت رحماني يا کيومرث منشي‌زاده) متمايز مي‌کند به‌جز حضور «جنوب»، لحن حماسي آن است. شعرهاي آتشي در دهه‌هاي 30 و 40 و 50 شعر کوير است و عناصر طبيعي اين کوير حماسه و خشونت را با هم مي‌آميزد. گذشته از آن، عشق و اميد و آرزو نيز خود را به اين طبيعت جنوبي غرق مي‌کند و احساس تنها در مثلث خشونت- حماسه- جنوب چهره نشان مي‌دهد.

کتاب در روزنامه شاپرک

چهل روز موسي داغ
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره محمد قاضي از مترجمان برجسته دوره معاصر ايران منتشر کرده که بيشتر از زبان فرانسه به فارسي ترجمه مي‌کرد. از آثار مهم ترجمه‌شده توسط محمد قاضي مي‌توان از اين کتب نام برد:
جزيره پنگوئن‌ها (اثر آناتول فرانس)، چهل روز موسي داغ اثر فرانتز ورفل (ترجمه‌شده در 1373 خ.)، درد ملت (ترجمه به همراه احمد قاضي از رمان کردي «ژاني گه‌ل»‌ نوشته ابراهيم احمد)، دن کيشوت اثر سروانتس (ترجمه‌شده در 1316 خ.)، زورباي يوناني اثر نيکوس کازانتزاکيس، شازده کوچولو، سنت اگزوپري، 1333 خ، صلاح‌الدين ايوبي اثر آلبر شاندور.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط