پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۹
محدودیت تئوری و کتاب مهم ترین کاستی حوزه عکاسی است

شهاب الدین عادل در نشست «بررسی آموزش عکاسی امروز ایران»تاکید کرد که نباید میان عکاسی تجربی و عکاسی آکادمیک فاصله خاصی قایل شد. وی تقویت ادبیات عکاسی را دارای اهمیت دانست و گفت: ضعف ادبیات عکاسی و محدود بودن کتاب و تئوری در حوزه عکاسی نسبت به تئاتر و سینما از چالش های قابل تامل این عرصه در ایران است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «بررسی آموزش عکاسی امروز ایران» عصر دیروز، چهارشنبه 22 آذر، با حضور محمدرضا شریف‌زاده، شهاب الدین عادل، محمد مترجم زاده، علی قلمسیاه، مهدی مقیم‌نژاد و اجرای محسن راستانی، از سوی انجمن عکاسان ایران، در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

محمدرضا شریف‌زاده، مدرس عکاسی و مدیر گروه پژوهش هنر دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی در بخشی از سخنان خود در این برنامه گفت: رشته عکاسی یک تفاوت مهم با دیگر رشته‌ها دارد و آن ابزارمند بودن عکاسی است.

وی افزود: عکاسان نسل اول ایرانی انسان‌های تئوریکی نبودند بلکه روی تکنیک تبحر خاصی داشتند. این گروه بعدها وارد نظام آکادمیک شدند و آموزش خود را بر پایه تکنیک بنا کردند، اما امروزه با وجود دوربین‌های دیجیتال و تکنولوژی‌های جدید دیگر آموزش ابزارمند و مبتنی بر پایه تکنیک‌های عکاسی به پایان رسیده است.

شریف‌زاده در ادامه با اشاره به این نکته که امروزه باید آموزش عکاسی در دانشکده‌ها بر پایه مباحث تئوریک و زیبایی‌شناسی باشد، گرفت: در این عصر دیگر بسیاری از تکنیک‌های عکاسی کارآیی ندارد و باید آموزش حول محور تئوریک و زیبایی‌شناسی باشد. بنابراین به تعریف واحدهای جدید و در نتیجه کتاب‌های بیشتر در این دو حوزه نیازمندیم.

عادل، رییس دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر نیز در این میزگرد با بیان تاریخچه مختصری از عکاسی در دانشگاه‌ها، گفت: پیش از ورود رشته عکاسی به نظام آکادمیک ایران، صرفا در رشته‌هایی چون گرافیک 12 واحد عکاسی وجود داشت و عکاسی یک رشته بینارشته‌ای به حساب می‌آمد.

وی در ادامه در پاسخ به سوال دبیر نشست مبنی بر این‌که «حرفه‌ای‌های عکاسی در دنیا چقدر تحت تاثیر آموزش هستند؟» گفت: اصولا فضای آکادمیک با فضای حرفه‌ای تفاوت دارد و این مساله را هم فراموش نکنیم که بسیاری از عکاسان حرفه‌ای و تجربی مطالعاتشان در حد آکادمیک است.

عادل در ادامه با بیان این مساله که نباید بین عکاسی تجربی و عکاسی آکادمیک فاصله خاصی قایل شد، گفت: به نظر من دو مساله مهم در فضای عکاسی امروز ایران ضعیف عمل کرده است که یکی از آن ها ادبیات عکاسی است؛ عکاسی نسبت به سینما و تئاتر از کتاب‌های نقد و تئوری کمتری برخوردار است.

وی افزود: نکته دیگر موضوع عدم ورود مفاهیم مختلف علوم انسانی به رشته عکاسی است. به نظر من این مساله بسیار مهم است که شاخه‌های مختلف علوم انسانی با رشته عکاسی پیوند خورده تا از این طریق مفاهیم و تعاریف عکاسی گسترش یابد.

مهدی مقیم‌نژاد، مدرس و منتقد عکاسی و دیگر سخنران این جلسه گفت: یک تفکر سنتی در مورد عکاسی وجود دارد و آن این است که عکاسی در میدان عمل به‌وجود آمده و عمل عکاسان بر فکر و اندیشه آن‌ها مقدم است. برای کسانی که به این عقیده پایبند هستند، صرفا کنش عکاسی ارزشمند است.

وی افزود: در کتاب‌های هنر معاصر آمده است که 90 درصد هنرمندان مشهور عکاسی در جهان، همه جایگاهی آکادمیک داشته یا از نظام دانشگاهی عکاسی سربرآورده‌اند؛ نظامی که مباحث تئوریک مقدم بر عمل است.

این عکاس در ادامه با اشاره به این مساله که در حال حاضر عکاسان با اندیشه خود به سراغ عکاسی می‌روند، گفت: امروزه بسیاری از عکاسان هنری و حتی عکاسان مستند برای کار خود یک سناریو طراحی می‌کنند. این حقیقت دارد که بسیاری از هنرمندان از نظام آکادمیک آمده‌اند، اما این‌که دانشگاه‌ها چه چیزی به هنرمند می‌دهند مساله دیگری است. در مجموع باید گفت که مهم‌ترین مساله در دانشگاه‌ها باید حول آموزش چگونه دیدن باشد.

مقیم‌نژاد در بخش پایانی سخنان خود گفت: رشته عکاسی در دانشگاه‌های ایران بسیار جوان است. همچنین بسیاری از مباحث حوزه‌های مختلف علوم انسانی می‌تواند به رشته عکاسی وصل شود که هنوز این اتفاق رخ نداده است. بهتر است بسیاری از حوزه‌ها چون جامعه‌شناسی، زیبایی‌شناسی و فلسفه، علوم سیاسی و دیگر حوزه‌هایی از این دست وارد مطالعات عکاسی شود. نظام آکادمیک نیز باید اندیشیدن را در این عرصه آموزش دهد.

محمد مترجم‌زاده، مدیرگروه عکاسی دانشگاه هنر نیز در این میزگرد گفت: بدون دانشگاه هم می‌توان یک عکاس حرفه‌ای شد و تسلط بر ابزار آلات و دوربین‌های عکاسی به هیچ عنوان نیازی به دانشگاه ندارد. باید فرآیند عمل عکاسی را آموزش داد.

وی افزود: بسیاری از کتاب‌های پایه و درست آکادمیکی رشته عکاسی که در غرب منتشر شده‌اند، هیچگاه به فارسی برگردان نشده‌اند. درصورتی که این کتاب‌ها می‌توانست بسیاری از مشکلات پایه‌ای در ایران را حل کند.

مترجم زاده در ادامه با اشاره به این نکته که نمی‌توان در دنیا نظام‌های مشابه آموزشی پیدا کرد، گفت: ما باید به یک الگوی آموزشی ثابت و پایدار در نظام آکادمیک خود برسیم. ما نمی‌توانیم از هر چیز غربی در کشور خود استفاده کنیم بلکه باید بنیان نظری خاص خود داشته باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها