سه‌شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۲
سعدی شخصیتی ایرانی اسلامی دارد

علی امینی می‌گوید: در حدود یک پنجم از حکایات باب اول گلستان سعدی به شخصیت‌ها و یا رخدادهای ایران باستان اشاره دارد و این نکته بیانگر این است که سعدی در کنار شخصیت اسلامی و عرفانی خود از شخصیت ایرانی نیز برخوردار بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیست‌وچهارمین نشست از سلسله نشست‌های برخوان سعدی توسط انجمن فرهنگ و ادب شیراز و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و مرکز سعدی‌شناسی در سرای سخن برگزار شد.

در این نشست علی امینی، استاد دانشگاه، محقق و پژوهشگر زبان‌های باستانی پیرامون ارتباط سعدی با ایران باستان و تأثیر آن در گلستان سعدی سخن گفت. وی ضمن بیان این نکته که سعدی به شخصیت‌هایی که در ایران باستان می‌زیسته‌اند، همچون فریدون، کسری، بزرگمهر، انوشیروان عادل و... نگاهی مثبت دارد و در اشعارش اگرچه از دریچه پنددهی و حکیمانه در آنان می‌نگرد، اما شخصیت آن‌ها را به گونه‌ای موجه و مثبت به کار می‌برد.

دکتر علی امینی در ادامه افزود: با چنین رویکردی در حکایت‌های سعدی متوجه می‌شویم که سعدی شاهنامه را به‌طور کامل خوانده است و از حوادث و رخدادهای آن کامل اطلاع دارد، به گونه‌ای که تمامی اشارات او به حوادث و شخصیت‌های شاهنامه‌ای درست و دقیق است مثل تلمیح به بیژن و در چاه بودنش در این بیت: بر تخت جم پدید نیاید شب دراز/ من دانم این حدیث که در چاه بیژنم؛ و یا اشاراتی که به ماجرای سلیمان و جمشید دارد اگرچه در فرهنگ عامه؛ این دو گاه با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند و نقش آنها با هم مخلوط می‌شود و این امر برخاسته از آن است که دیوان و پریان و حیوانات به فرمان جشمید بوده‌اند و سلیمان هم از چنین شکوهی برخوردار بوده؛ چنین اشتباهی غالبا رخ می‌دهد.

وی در ادامه افزود: سعدی پیوسته در دیباچه خود یاد می‌کند که حاکمان فارس را جانشین ملک سلیمان و وارثان ملک جمشید می‌داند؛ نه لایق ظلماتست بالله این اقلیم/ که تختگاه سلیمان بدست و حضرت راز؛ و اشاراتی دیگر به اتابکان فارس به عنوان مالکان ملک سلیمان.

وی همچنین اشاره کرد که سعدی اگرچه پرورده نظامیه است و نگاه شریعت‌‌مدارانه دارد با این حال اشارات وی به مصداق‌های ایران باستان کم نیست؛ او به تقویم جلالی نیز اشاره می‌کند. سعدی در گلستان در باب اول که در سیرت پادشاهان است و در بیشتر این حکایات تلمیحی به ایران باستان دارد حتی نگاه او در تعریف یک پادشاه آرمانی و مطلوب؛ به شخصیت افرادی چون انوشیروان در ایران باستان بسیار نزدیک است.

در حکایتی به منظور پنددهی در شخصیت‌های آنان اشاره شده و در جایگاه‌هایی خود آن شخصیت‌ها موردنظر سعدی است.

این پژوهشگر در ادامه گفت: در حکایت اول باب اول آمده است: بر طاق ایوان فریدون نوشته بود؛ جهان ای برادر به کس/ دل اندر جهان آفرین بند و بس/ مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت/ که بسیار کس چون تو پرورد و کشت؛ به این ابیات اشاره‌ای دارند به بی‌اعتباری دنیا. دیگر حکایات سعدی نیز از این دستند؛ او در حکایتی به خواندن شاهنامه و زوال حکومت ضحاک و پادشاهی فریدون اشاره می‌کند و معتقد است که خواندن شاهنامه برای پادشاهان، پندآموز است و الگوی شاهان را شخصیتی چون فریدون معرفی می‌کند.

علی امینی در ادامه سخنان خود گفت: هر چه که در باب‌ها و حکایات سعدی در این خصوص تعمق بیشتری می‌کنیم؛ در می‌یابیم که گویی الگوی پادشاهی که در گلستان آمده و از نظر سعدی می‌تواند سرمشق شود؛ پادشاهان ساسانی، ایران باستان است و پندهای مفید پندهای فریدون و بوزرجمهر و انوشیروان و...

وی هم‌چنین با اشاره به برخی دیگر از حکایت‌های گلستان و تدقیق در شخصیت‌های ایران باستان در باب اول گفت که در حدود یک پنجم از حکایات باب اول گلستان سعدی به شخصیت‌ها و یا رخدادهای ایران باستان اشاره دارد و این نکته بیانگر این است که سعدی در کنار شخصیت اسلامی و عرفانی خود از شخصیت ایرانی نیز برخوردار بود و بدان پرداخته است. گاه شخصیت‌هایی چون محمود غزنوی را در تقابل با نوشین روان قرار می‌دهد و مقام اخلاقی و اجتماعی نوشیروان را بر محمود غزنوی ترجیح می‌دهد و آن را به نیکی می‌ستاید؛ زنده است نام فرخ نوشین روان به خیر/ گرچه بسی گذشت که نوشین روان نماند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها