شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۶
کفه تعامل فرهنگی کتاب‌‌محور با چینی‌ها به نفع ایران سنگینی می‌کند

احمد ذوعلم، تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله ایران و چین را ظرفیت قابل توجهی برای توسعه تعاملات فرهنگی کتاب‌محور می‌داند و معتقد است: احتمال اینکه کفه تعاملات کتاب‌محور ایران و چین به نفع ایران سنگین باشد، بسیار زیاد است.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)،تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله ایران و چین از زوایای مختلف از‌جمله فرهنگی و به‌ویژه کتاب‌محور قابل بررسی و ظرفیت‌سنجی است. چینی‌ها در چند سال اخیر با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق موفق شده‌اند، دومین اقتصاد نشر کتاب دنیا را به نام خود ثبت کنند. جمعیت میلیاردی کشور چین نگاه فعالان حوزه نشر بسیاری از کشور‌ها را به خود جلب کرده تا برای سهم بیشتر از این بازار برسر تولید با کیفیت رقابت کنند. به نظر می‌رسد از حالا باید به فکر تدوین مقدمات و به اصطلاح ریل‌گذاری برای بهره‌مندی اصولی و طولانی‌مدت براساس اصل بر‌د‌برد با چینی ‌ها باشیم.

احمد ذوعلم، مدیر آژانس ادبی دایره مینا که تجربه تعامل با ناشران و آژانس‌های ادبی چینی را دارد معتقد است، امکان بهره‌مندی فرهنگی کتاب‌محور از تفاهم‌نامه همکاری ایران چین وجود دارد. وی می‌گوید: «احتمال اینکه کفه تعاملات کتاب‌محور ایران و چین به نفع ایران سنگین باشد، بسیار زیاد است.»

ذوعلم نتیجه بُر‌د‌بُرد پای میز مذاکره با  فعالان حوزه نشر چین را شکل گیری جریان رفت و برگشت فرهنگی می‌داند یعنی نتیجه ترجمه آثار پدید‌آورندگان چینی، ترجمه و چاپ آثار پدید‌آورندگان ایرانی در این کشور است.           

به‌عنوان فعال حوزه نشر بین‌الملل، فکر می‌کنید امکان بهره‌برداری فرهنگی کتاب‌محور از تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله ایران و چین وجود دارد؟
  بله؛ قطعا این امکان وجود دارد. بازار بزرگ کتاب چین با شمارگان میلیونی بی‌تردید فرصت مناسبی برای تعامل مشترک دو کشور است. غرابت‌های فرهنگی این دو کشور نیز زمینه قابل توجهی برای ترجمه و انتشار ادبیات چینی در ایران را فراهم می‌آورد.

طبق آمار، چین بالا‌ترین تولید سالانه کتاب دنیا را دارد و  در سال 2013 تعداد 440 هزار عنوان کتاب در این کشور منتشر شده است. این کشور در ردیف معدود کشور‌های دنیا است که آژانس‌های ادبی آن علاقه‌مند خرید رایت کتاب از ایران هستند. فکر می‌کنم  براساس تفاهم‌نامه‌‌ همکاری ایران و چین در آینده، می‌توان قرار‌داد‌های همکاری در زمینه‌های مختلف از‌جمله خرید و فروش رایت کتاب و یا فناوری‌های نوین چاپ و نشر تنظیم و منعقد شود.

آژانس ادبی دایره مینا چه تجاربی در تعامل و همکاری با ناشران چینی دارد؟
آژانس ادبی «دایره مینا» بعد از حضور ایران به‌عنوان مهمان ویژه در نمایشگاه 2017 پکن و میزبانی ایران از این کشور در سی‌و‌دومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تشکیل شد؛ اما در بیست‌و‌هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب پکن که مجازی برگزار شد، حضور و تعاملاتی داشتیم که همچنان در جریان است.

حضور تصویر‌گران ایرانی در نمایشگاه تخصصی کتاب کودک شانگهای نیز نشان می‌دهد، طرف چینی علاقه‌مند است در این حوزه با هنرمندان کشورمان در تعامل باشد. به نظر می‌رسد، برنامه‌ریزی دقیق‌ در برقراری ارتباط نظا‌‌مند و ثمر‌بخش بین ناشران ایرانی و چینی ضروری است. طرح گرنت، ظرفیت قابل‌توجهی دارد تا در دل تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله دیده شود و زمینه‌ای برای ایجاد گرنت مشترک بین دو کشور برای ترجمه و انتشار ادبیات دو کشور باشد.

طرف ایرانی پای میز مذاکره برای کسب یک نتیجه موثر و به‌اصطلاح بُرد‌بُرد باید به چه مولفه‌هایی توجه کند؟
برای کسب نتیجه بُرد‌بُرد، باید جریان رفت و برگشت فرهنگی شکل بگیرد. اگر علاقه‌مند هستیم کتاب‌ها و ادبیات ایرانی در چین منتشر شود، قاعدتا آثار چینی نیز باید به فارسی ترجمه و به چاپ برسد؛ به‌عبارت دیگر هرچه رایت بیشتری بخریم، زمینه فروش رایتمان نیز افزایش پیدا می‌کند. احتمال اینکه کفه تعاملات کتاب‌محور ایران و چین به نفع ایران سنگین باشد، بسیار زیاد است.

غنای فرهنگی و بازار بسیار بزرگ چین که به معنای انتشار کتاب با شمارگان بالاست، این احتمال را پُر‌رنگ‌تر می‌کند. با این وجود باید به رقبای جدی از آمریکا و اروپا توجه داشته باشیم؛ چراکه با توجه به محدودیت‌های چین در میزان خرید رایت، بی‌تردید طرف چینی براساس کیفیت کتاب‌ها دست به انتخاب می‌زند. بنابراین با وجود ظرفیت‌‌ها، نباید از رقبا غافل شویم و تصور کنیم با امضا تفاهم‌نامه مشترک، برنده مطلق هستیم و بدون تلاش می‌توانیم موفق باشیم عامل اصلی موفقیت ایران در بازار کتاب چین و بهره‌مندی از ظرفیت‌ها، رفتار حرفه‌ای، شناخت صحیح بازار هدف، معرفی کتاب به ناشران چینی براساس علاقه‌مندی آن‌ها است. با توجه به این عوامل، تفاهم‌نامه در حکم کاتالیزور، تعامل بین ایران و چین را سرعت‌ می‌بخشد.

مهم‌ترین مولفه در تعامل فرهنگی که منجر به خرید و فروش رایت و ثمره اقتصادی می‌شود، شناخت صحیح بازار هدف است. برخی اوقات متاسفانه در تعاملات کتاب‌‌محور به اصل  شناخت که در بازار‌های غیرکتابی نیز باید در نظر باشد، توجه نمی‌کنیم.

 به گفته کارشناسان، ناشران و آژانس‌های ادبی چین در حوزه نشر بین‌الملل بیش از کسب سود، انتقال فرهنگ چینی را هدف‌گذاری کرده‌اند. این رویکرد شاید روش متفاوت‌تری از گفت‌و‌گو‌‌های کتاب‌محور را بطلبد. اژانس‌های ادبی ایرانی انتقال فرهنگ ایرانی را چقدر در مذاکرات خود به‌عنوان اولویت در نظر دارند؟

 با این دیدگاه که ناشران و یا آژانس‌های ادبی ایرانی کسب سود را به انتقال فرهنگ ارجح می‌دانند موافق نیستم؛ نه‌تنها درباره بازار کتاب چین، بلکه در مذاکره با هر ناشر از هر کشور دیگری.

اتفاقا در مذاکراتی که به وجه اقتصادی فکر می‌کردیم، اثر‌گذاری فرهنگی هم داشتیم و البته داریم؛ منتها زمانی که براساس یک تصور به ترجمه، چاپ و عرضه کتاب اقدام کردیم، کتاب در بازار هدف دیده و توزیع نشد و استقبالی از سوی مردم شکل نگرفت؛ چراکه سازوکار، اقتصادی و موضوع خرید کتاب از سوی مردم در نظر نبوده و کتاب در شبکه توزیع قرار نگرفت. بنابراین وقتی کتاب خریداری و خوانده نمی‌شود، اثر‌گذاری فرهنگی نیز حاصل نخواهد شد. توجه به مولفه اقتصادی به معنای بی‌توجهی به محتوای کتاب نیست. در مجموع فکر می‌کنم اگر در بدترین حالت، فقط به اقتصاد فروش رایت توجه و به محتوا بی‌توجه باشیم، در دراز‌مدت حتما اثر‌گذاری فرهنگی‌مان، بالا خواهد بود چراکه باور دارم کتاب‌‌هایی که پُرفروش می‌شود، کتاب‌هایی هستند که اثر فرهنگی دارند.
 
برای ورود به بازار کتاب چین، سرمایه‌گذاری بر کدام یک از داشته‌هایمان تمرکز داشته باشیم؟
 فکر می‌کنم، کتاب‌‌های حوزه کودک و نوجوان، به‌طور خاص کودک مزیت جدی ایران در حوزه نشر بین‌الملل است؛ همچنین ادبیات به‌ویژه ادبیات معاصر. این دو حوزه برای بسیاری از ناشران با نگاه‌های مختلف جذابیت دارد. باید توجه داشته باشیم، سلائق ناشران در انتخاب کتاب‌، نوع ادبیات، نویسنده‌ و یا سبک تصویر‌گری متفاوت است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط