سه‌شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۵
بازآفرینی قصه‌های عرفانی متناسب با شرایط مخاطب امروز ضروری است

ابراهیم حسن بیگی، داستان‌نویس اهل بندر ترکمن، معتقد است داستان مینیمال یک اشاره کوتاه است و کُدی را به خواننده منتقل می‌کند و مخاطب ذهنش در این بین درگیر ماجرای ناگفته‌ای می‌شود که به عمد نویسنده در داستانش نیاورده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان، «ابراهیم حسن بیگی» نویسنده فعال در حوزه نگارش رمان، داستان کوتاه و داستان کودک و نوجوانان، متولد روستای خواجه نفس از توابع شهرستان بندر ترکمن در استان گلستان است. وی تا به امروز نزدیک به 150 عنوان کتاب را روانه بازار نشر و برای خلق بسیاری از آن‌ها جوایز متعددی را از آن خود کرده است.

در کارنامه ابراهیم حسن‌بیگی، عضویت در هیئت موسس انجمن قلم ایران و هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و دبیری بسیاری از جشنواره‌های ادبی کشور و همایش‌ها و بزرگداشت‌ها در طول 30 سال اخیر به چشم می‌خورد.

وی در حال حاضر یکی از داوران جشنواره ملی داستانک قرآن و عترت با رویکرد وحدت اسلامی در استان گلستان است. به همین بهانه، با او درباره تشویق داستان‌نویسان به بهره‌گیری از ظرفیت قرآن و عترت برای تولید آثار مینیمال، نگاه مینیمال در ادبیات کلاسیک ایران و ویژگی‌های داستان مینیمال به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
تشویق داستان‌نویسان به بهره‌گیری از قرآن و عترت برای تولید آثار مینیمال، از جمله اهداف طرح شده در فراخوان نخستین جشنواره ملی داستانک قرآن و عترت عنوان شده است. برای ترغیب داستان‌نویسان به قلم زدن با این محتواها چه اقداماتی را ضروری می‌دانید؟

برای ترغیب و تشویق نویسندگان بخصوص نوقلم و حتی حرفه‌ای به نوشتن داستان یا داستانک‌هایی با موضوعات قرآن و عترت و مفاهیم مذهبی، قطعا باید شرایط و بستری فراهم شود که ترغیب بشوند و یکی از این راه‌ها همین برپایی جشنواره‌هایی چون قرآن و عترت است. شاید در این شرایط حرفه‌ای‌ها شرکت نکنند اما وقتی هدف شناخت استعداد‌ها تبیین می‌شود، قطعا در این بین استعدادهایی شناسایی می‌شوند و اینجاست که باید در کنار برگزیده‌ها، دیگر استعدادهایی که در این رویداد حضور داشته اند را رصد کرد و به گرد هم آورد.

باید دستکم در فضای مجازی گروه‌هایی تشکیل داد و با بهره‌مندی از اساتید، کارگاه‌های آموزشی به راه انداخت و به رشد آنها کمک کرد. حتی در این بین نیز می‌توان از ظرفیت افراد متدین اهل قلم در حوزه ی غیر داستانی  مرتبط با مفاهیم دینی همچون علما، اسلام و قرآن شناس‌ها استفاده کرد. باید آن‌ها در این فضای مجازی حضور پیدا کنند و با این جوانان نوقلم به گفت و گو بپردازند که این نیز می‌تواند به نوبه خود منجر به ترغیب و کشف بیشتراستعداد‌ها شود. همچنین می‌تواند بستری را فراهم کند که نویسندگان جوان در تعامل با آنها با مفاهیم عمیق قرآن و عترتی آشنا تر شوند.
 
با نگاهی به گذشته، شاهدیم که برخی از بزرگان ادبیات كلاسیك فارسی به ویژه عرفای ما، ضرورت مینیمال و داستان كوتاه را دریافته بودند و از آن‌ها آثاری به جا مانده است؛ در حالی که نسل جوان امروز آنقدر که این گونه آثار را در مغرب زمین می‌شناسند و خوانده‌اند، کمتر به داشته‌هایمان توجه نشان داده اند. نظر شما چیست و برای بهره مندی از این آثار چه پیشنهادی دارید؟

ادبیات کلاسیک ما بخصوص آن بخش از ادبیات که مفاهیم عرفانی دارد و عرفای بزرگ به صورت منظوم و منثور مطالبی را گفته اند و شما به آن اشاره کردید بسیار می‌تواند در ذهن نویسندگان جوان موثر باشد اما همانطور که می‌دانید دسترسی جوان‌ها به آثار کلاسیک و عرفانی ما به راحتی صورت نمی‌گیرد. یعنی یک جوان نمی‌تواند مثلا کل مولانا یا عطار را بخواند. اما اتفاقی که در این سال‌ها بخصوص بعد از انقلاب افتاد، این بود که برخی از نویسندگان حرفه‌ای قصه‌های عرفانی و نیز قصه‌های شاهنامه را در قالب نثر و داستان کوتاه نوشتند و در اختیار علاقه مندان این قبیل آثار قرار دادند که اتفاقا این آثار همیشه جز کتاب‌های پر فروش بوده اند ولی در مجموع این قبیل کارها کم صورت گرفته و شایسته است اقدامی برای تشویق و ترغیب نویسندگان و حتی ناشران برای نوشتن و انتشار اینگونه آثار انجام داد تا آن‌ها دست به بازآفرینی قصه‌های عرفانی بزنند.

برخی از صاحب نظران باور دارند که  مینیمال یک جریان (و نه یک قالب ادبی) است و محدودیت حجمی در آن راهی ندارد. نظر شما چیست؟

از اینکه گفته می‌شود مینیمال یک جریان و یا یک مکتب ادبی است، من وارد این مقوله نمی‌شوم ولی حجم را باور دارم که باید کوتاه باشد. اصلا فلسفه وجودی مینیمال همین کوتاه بودن و ویژگی‌های فنی‌اش است لذا من معتقدم که حجم در این گونه از نوشتن مهم است و یکی از معیارها و ملاک‌هایی است که باید بدان توجه کنیم.
 
مولفه‌های ضروری یک داستان مینیمال چیست؟

قصه مینیمال شاید حدود دو سه دهه است که وارد ادبیات ما شده و آن هم بیشتر به این دلیل است که ما سرعت حرکتمان در زندگی شدت پیدا کرده و همه ما به شیوه ای درحال زندگی کردن هستیم که شاید خیلی از ماها فرصت خواندن کتاب‌های قطور و رمان‌های چند جلدی قرن نوزده و بیستم را نداشته باشیم. اما در این شرایط مینیمال و داستان کوتاه به ما کمک میکند که در یک لحظه  و در چند دقیقه داستانی را بخوانیم. داستانی که بعدها می‌تواند و ممکن است بیشتر از آن چیزی که خوانده ایم در ذهن ما ساخته شود و  ذهن ما درگیر ناگفته‌هایی در داستان شود که یک نویسنده ی مینیمال مدنظرش است. در واقع داستان مینیمال یک اشاره  کوتاه است و کُدی را به خواننده منتقل می‌کند و مخاطب ذهنش در این بین درگیر ماجرای ناگفته ای می‌شود که به عمد نویسنده در داستانش نیاورده است و این موضوع می‌تواند تا مدت‌ها مخاطب را درگیر خودش کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها