یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۲
بعضی می‌گویند برای خودمان می‌نویسیم! این همان خودشیفتگی است!

مصطفی ملکیان در نشست نقد و بررسی کتاب «در باب حرف مفت» گفت: برخی می‌خواهند تنبل باشند و حرف مفت بزنند. وقتی فردی حوصله مطالعه را از دست می‌دهد حرف مفت می‌زند. بسیاری از استادان ما از یک سنی به بعد دیگر حرف مفت می‌زنند چون دیگر توانایی‌‌اشان را در مطالعه از دست می‌دهند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کمیته اندیشه سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران نشست نقد و بررسی کتاب «در باب حرف مفت» اثر هری فرانکفورت را با ترجمه محسن کریمی عصر روز گذشته با حضور مصطفی ملکیان و قدیر نصری در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد.

ملکیان در این نشست طی سخنانی گفت: آنچه که من درباره این کتاب می‌گویم عموما چیزهایی است که فرانکفورت نویسنده کتاب مفروض گرفته و به همین دلیل بیان نکرده است. به ویژه اینکه این نوشته اولین بار به دست او به صورت مقاله منتشر شده است. طبعا بسیاری از نکات را نویسنده به اصطلاح درز گرفته و می‌دانسته خوانندگان مجلات و نشریه‌ای که این مقاله را منتشر کرده، این نکات را می‌دانند.

وی با بیان اینکه مقاله نوعی دستنامه است و نه درسنامه افزود: بنابراین آخرین دستاوردهای نویسنده در آن می‌آید و جنبه تعلیمی ندارد. من فرض را بر این می‌گیرم که این مقدمات دانسته نیست تا داستان حرف مفت به مقصود خودش برسد.
 
این محقق حوزه اخلاق ادامه داد: همه جمله‌هایی که یک انسان در طول عمر خودش بر قلم و زبانش جاری می‌شود بر اساس آخرین دستاوردهای فلسفه زبان می‌توان به پنج هدف تقسیم کرد. ما وقتی سخن می‌گوییم در لحظه سه کار می‌کنیم؛ یکی فعل بیانی (عمل فیزیکی)، فعل در بیانی (هدف از عمل فیزیکی) و فعل با بیانی(نتیجه از عمل فیزیکی) است؛ بدین معنی که فرد وقتی سخن می‌گوید کار فیزیکی انجام می دهد که آن را توسط زبان و دهانشان انجام می‌دهد. اما فرد چرا این کار فیزیکی را انجام می‌دهد؟ هدف از این کار چیست؟ اینجاست که گفته می‌شود هدف از این کار جزء این پنج هدفی است که من بیان می‌کنم. نتیجه عمل فرد چه می‌شود؟ چون همیشه عمل با نتیجه انطباق ندارد.

وی این پنج هدف را برشمرد و عنوان کرد: اولین هدف از پنج هدف اخباری است بدین معنی که فرد می‌خواهد خبری از جهان هستی به ما بدهد. هدف دوم جملات تحریکی است و در آن فرد جملاتی را می‌گوید برای اینکه مخاطبش را برای انجام کاری در آینده سوق دهد. دسته دیگر جملات التزامی هستند در این جملات فرد می‌خواهد خودش را به انجام دادن کاری در آینده سوق دهد. مصداق مهم این جملات قول دادن هستند.
 
به گفته این پژوهشگر حوزه فلسفه، اما بخش دیگری از جملات هستند که من به دلیل این کتاب روی آن تاکید دارم و آن جملات وصف‌الحالی هستند. این جملات برای این به وجود می‌آیند که به فرد بگویند من در حالت خاصی هستند. مانند جملاتی که فرد در آن سپاسگزاری، عذرخواهی، تسلیت و ... می‌گوید. این جملات می‌خواهند دیدی از فرد در مخاطب ایجاد کنند. به طور مثال وقتی فرد به کسی تسلیت می‌گوید می‌خواهد بگوید که من دوست تو هستم.

وی با اشاره به جملات ایجادی نیز توضیح داد: این جملات نیز یک واقعیتی را در مخاطب ایجاد می‌کند. خداوند صاحب این جملات است یعنی فرد با گفتن این جملات کارهای ایجادی می‌کند. به طور مثال خداوند وقتی می‌گوید «بشو» کوهی ایجاد می‌شود اما وقتی من چیزی می‌گویم یک واقعیت نمادی ایجاد می‌شود.
 
مترجم «شبکه باور» با اشاره به تفاوت‌های این پنج جمله گفت: دو جمله اول فقط صدق و کذب دارند، اما جملات سوم، چهارم و پنجم صدق و کذب ندارند. مثلا وقتی من به طرفدارانم بگویم برای من هورا نکشیدید! این جمله صدق و کذب ندارد اما نیت خود من می‌تواند صدق و کذب داشته باشد.
 
مولف «مشتاقی و مهجوری» بیان کرد: برخی از افعال ما، گزارش از واقعیت هستند اما برخی از افعال، تلقی ما از واقعیت هستند. هر دو این گزاره‌ها هم صدق و کذب بر دار هستند. فرض کنید من درباره سیاست سخن می‌گویم. اگر بگویم این کشور به لحاظ اقتصادی ورشکسته است! اقتصاددانان می‌آیند می‌گویند نه ورشکسته نیست! اما فرض کنید من بگویم به نظر من این کشور به لحاظ اقتصادی ورشکسته است! دیگر کسی نمی‌تواند پاسخ من را بدهد چون نظر خودم را می‌دهم و تلقی خودم را از واقعیت می‌گویم! این البته با فریب متفاوت است! بنابراین برای اینکه حرف مفت بزنی باید یک به نظرم می‌آید که اضافه کنیم! می‌توانیم بگوییم! ظاهراً، چنین پیداست، ظواهر حاکی از این است که، شاید بتوان گفت که! بنابراین هر چه که حالت صفتی و قیدی داشته باشد فرد را می‌تواند از اینکه حرفش را پس بگیرد مصون نگه دارد.

ملکیان تاکید کرد: بنابراین در جمله‌های اخباری به جای اینکه واقعیت را گزارش کنید می‌توانید تلقی‌تان را از واقعیت گزارش کنید. این حرف مفت قسم اول است که در جملات اخباری دیده می‌شود.
 
مولف «راهی به رهایی» با اشاره به اینکه حرف مفت بیشتر در جملات وصف‌الحالی دیده می‌شود عنوان کرد: چون فرد بیشتر می خواهد تصویری از خودش در ذهن مخاطب ایجاد کند به طور مثال با وجود اینکه هیچ علاقه‌ای به وطنش ندارد دم از ناسیونالیسم می‌زند. سیاست مداران بسیار از جملات وصف‌الحالی استفاده می‌کنند. در تمام این موارد فرد دروغگو نیست، چون دروغگو کسی است که می‌داند واقعیت چیست اما خلافش را می‌گوید بلکه حرفی می‌گوید که در مخاطب توهمات و تخیلاتی ایجاد کرده باشد.
 
وی با طرح این سوال که چرا ما حرف مفت می‌زنیم؟ ادامه داد: به نظر می‌آید اینکه انسان به حرف مفت کشیده می‌شود ادله معرفتی و غیر معرفتی دارد؛ البته ادله معرفتی خود به ادله معرفتی فردی تقسیم می شود که چندین بخش دارد.

وی با اشاره به ادله معرفتی فردی گفت: نخستین ادله به دلیل احساس تنهایی است. انسان وقتی احساس تنهایی می‌کند حرف مفت می‌زند. وقتی توی اتوبوس و تاکسی هستیم حرف مفت می‌زنیم فقط برای اینکه با کسی وارد نوعی داد و ستد شویم. اما انگیزه دوم خودشیفتگی است. می‌گویم دریغ است بشریت نداند در  درون من چه می‌گذرد! اما این ناشی از این است که من سلامت روانی ندارم و رذیلت اخلاقی دارم! بعضی از نویسنده‌ها کتاب می نویسند می‌گویند ما برای خودمان می‌نویسیم! این همان خودشیفتگی است!
 
این محقق اخلاق ادامه داد: اکثر خاطرات حرف مفت است و ناشی از خودشیفتگی است. اما علت سوم خودنمایی است که رذیلت صرف است و می‌خواهم به مخاطب نشان دهم که من برتری دارم که همگنان و هم نسلان من ندارند! به طور مثال اگر من رشته‌ام فیزیک است اما می‌خواهم به همه نشان دهم که چه چیزهایی در سیاست می‌دانم به خاطر همین شروع می کنم به وراجی کردن و حرف مفت زدن!

ملکیان گفت: اما ادله معرفتی فردی دیگر تنبلی کردن است. من اگر بخواهم درباره دموکراسی حرف بزنم باید کتاب‌های زیادی بخوانم اما اگر بخواهم حرف مفت بزنم نیازی نیست. برخی بیش از 30 سال است که می‌گویند آزادی با ولنگاری یکی است! خب این حرف مفت می‌زند و نمی‌خواهد به خاطر تنبلی کتاب بخواند و تحقیق کند. برخی می‌خواهند تنبل باشند و حرف مفت بزنند. وقتی فردی حوصله مطالعه را از دست می‌دهد حرف مفت می‌زند. بسیاری از استادان ما از یک سنی به بعد دیگر حرف مفت می‌زنند چون دیگر توانایی‌‌اشان را در مطالعه از دست می‌دهند.

مولف «تقدیر ما تدبیر ما» در ادامه به سلسله ادله‌های غیر معرفتی اجتماعی که فرانکفورت اشاره می‌کند، پرداخت و افزود: در تمدن مدرن سخن گفتن علامت برتری بوده است در حالیکه در گذشته سکوت ارزش داشت. در مدرنیته حکمت به من چه وجود ندارد! اما در باستان در مقام علم، جواب هر سوالی را دانستن هنر نبود ولی در مدرنیته این گونه نیست و به نام کنجکاوی علمی هر سوالی مجاز است.

وی گفت: امروز می‌گویند شما که عضو هیئت علمی هستید جواب سوال‌های مختلف را بدهید! چون تقاضا زیاد است، عرضه هم زیاد است!  هایدگر می‌گوید شما وقتی کنجکاوی بی ارزش داشته باشید، فرد را به یاوه‌گویی‌های بی جا می‌کشاند و هر دو در این ورطه سرگشتگی غرق می‌شوید. وقتی در دنیای مجازی سیر می‌کنید احساس سرگشتگی می‌کنید چون یاوه در آن زیاد است. ما امروز در سیطره کمی‌کرایی قرار گرفتیم و به همین دلیل حرف یاوه زیاد می‌شنویم.

ملکیان ادامه داد: اما مساله دیگر تقدم اخلاق بر آداب معاشرت است. وقتی این دو در تعارض هم قرار گرفتند باید اخلاق را بر آداب معاشرت تقدم قرار داد. چون ادب اقتضا می‌کند می‌نشینیم و حرف مفت را می‌شنویم در حالیکه باید بر اساس اخلاق برویم.

این محقق فلسفه در پایان بیان کرد: اما ادله‌های معرفتی که نویسنده کتاب هم به آن اشاره می‌کند این است که یا حقیقتی در کار نیست یا بشر به آن دسترسی ندارد. فرانکفورت نویسنده کتاب می‌گوید که پست مدرن‌ها معتقدند حقیقتی در کار نیست و از دسترس بشر بیرون است. آیا حرفت مفت همه جا یکسان رخنه می‌کند؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم حرف مفت در برخی از حوزه‌ ها کمتر و در برخی حوزه‌ها بیشتر رخنه می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها