شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۴
آدم‌های معمولی كه در هزارتوی مدرنيته فراموش شده‌اند

سعيد ناظمی، شاعر و نویسنده در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است به مجموعه داستان «آدم‌های چهارباغ»، اثر علی خدایی پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-سعيد ناظمی: «آدم‌های چهارباغ» مجموعه داستانی از علی خدایی نویسنده ساکن اصفهان، مجموعه‌ای خواندنی از روایت چهارباغ اصفهان و آدم‌هایی که در هزارتوی تاریخ به فراموشی رفته‌اند و خدایی با بازگوکردن داستان‌هایش از منظر خود آنها را دوباره زنده کرده است. کتاب مشتمل بر چهل داستان کوتاه است که در بیشترشان عادله دواچی به عنوان شخصیت اصلی و پیونددهنده دیگر داستان‌ها حضور دارد. تمام وقايع يا در چهارباغ برساخته خدایی می‌گذرد يا به نوعی به آن مربوط است. برخی از داستان‌ها اندكی از فرم داستان فاصله می‌گيرند و به ناداستان نزديک می‌شوند. نويسنده در اين زمينه تجربه و دانش كافی دارد تا فرم و محتوا را فدای يكديگر نكند. خدايی در پشت کتاب و در مطلبی عنوان می‌کند: «این کتاب تشکر من از شهری است که خیلی دوستش دارم. خوشحالم که صبح‌ها در اصفهان از خواب بیدار می‌شوم و اجازه دارم از او بنویسم.»

دیالوگ‌های داستان‌های خدایی همه با گویش اصفهانی است و بعضا برای خواننده غیر اصفهانی این اثر سخت‌خوان خواهد بود. خدایی در یک بستر بیشتر رئال به بازگویی روایتش پرداخته و در اندک داستان‌هایی هم به دنیای سوررئال نقبی زده یا کمتر به سیال ذهن رو آورده است. شخصیت‌هایی مثل ارحام صدر و زاون قوکاسیان در قاب‌هایی آورده شده و جغرافیای چهارباغ و مغازه‌ها و کاسب‌کارهایی مثل برادران هایراپطیان، آقارضا باربِر و ابراهیم سپاهانی. و البته دیگران. دیگرانی که شايد برای نسل قديمی‌تر ساكن اصفهان شناخته شده‌‌تر هستند.

لذت خوانش این اثر برای خواننده‌های اصفهانی به مراتب بیشتر از دیگران است اما هرکس برای یک بار به چهارباغ عباسی قدم گذاشته باشد به حتم از خوانش چهارباغ خدایی هم لذت می‌برد. کتاب اثری است خوش‌خوان با ریتمی مناسب و شخصیت‌پردازی‌های خوب و البته تبلیغی برای اصفهان. به نظر من معنای برخی از دیالوگ‌ها را باید نویسنده به صورت پانوشت در هر صفحه می‌آورد تا برای همه قابل فهم باشد و البته اعراب‌گذاری برخی کلماتی که نیاز است و بايد اعراب‌گذاری شود.

آدم‌های چهارباغ آدم‌هايی معمولی هستند كه در هزارتوی مدرنيته فراموش شده‌اند. چهارباغ به عنوان يكی از زيباترين و قديمي‌ترين خيابان‌های ايران نمادی از مدرنيته است. مدرنيته‌ای كه در آن عادله دواچی‌ها بايد ابزارهای سنتی خود را كنار بگذارند و با محيط تازه خو بگيرند. اشاره بينامتنی روايت علي خدايی هم به همين موضوع است. نويسنده از جغرافيای خيابان چهارباغ به عنوان يک كاراكتر موثر در نوشتن داستان‌هايش استفاده می‌كند و آن را با روايتی خاص و منحصر به خود پيش می‌برد. آدم‌های چهارباغ اثری خواندنی است كه شما را به پنجاه سال پيش می‌برد. نيم قرنی كه خدايی آن را در 132 صفحه از جلوی چشمان شما می‌گذراند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها