سه‌شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۱:۱۱
عشق و فاصله‌هاي هميشه

مجموعه داستان «آن گوشه دنج سمت چپ» شامل 13 داستان كوتاه است. عشق، وجه اشتراك بيشتر داستان‌هاي اين مجموعه است؛ شخصيت‌هاي داستان معمولا دچار عشق مي‌شوند و هميشه فاصله‌هايي ما بين آن‌ها و افرادي كه دوست دارند وجود دارد؛ مثلا بي‌تفاوتي و علاقه نداشتن زن‌ها، رقيب عشقي، سردرگمي در نوع رابطه و..._

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) ـ رضا قنبري: در داستان «آن گوشه دنج...» با پسر جواني روبه‌رو هستيم كه هر شب 10 كيلومتر مي‌دود و بعد در طول داستان مي‌گويد: «اما يك چيز را مي‌دانم، يعني فكر مي‌كنم مي‌دانم. من بعد از هر شكست، مسافت را كمي طولاني‌تر يا حداقل استراحتگاه‌ها را كمتر كردم. فكر مي‌كنم دليل لاغر شدن بيش از اندازه‌ام همين است. مثلا جدا شدن از دخترها يا زن‌هايي كه دوستشان داشته‌ام...».‌(صفحه 11)

در داستان‌هاي «مقبره»، «مسيح»، «دوچرخه‌سوار» و «حالا ميذاري بخوابم؟» با همين موضوع عشق و ماجراي آدم‌هاي درگير با آن، روبه‌رو مي‌شويم. در داستان مقبره، سه جوان كه عشق‌هايشان را از دست داده‌اند، در يك قبرستان، نام معشوق‌هاي از دست رفته‌اشان را روي سنگ قبرها پيدا مي‌كنند و بر قبرها شمع روشن مي‌كنند... يا در داستان «دوچرخه‌سوار» با عشقي قديمي و كابوس‌گونه روبه‌رو مي‌شويم.

«مهدي ربي» سعي كرده با اتكا به ديالوگ‌نويسي‌هاي ساده و صميمي؛ تعريف ماجرا به ساده‌ترين شكل ممكن، و درون كاوي راويان (شخصيت‌هاي اول داستان)، داستان‌هاي عاطفي و گيرا بنويسد؛ و ذهن مخاطب را با عمق اتفاقي كه در داستان مي‌افتد، آشنا كند. 

داستان‌هاي اين كتاب با وجود سادگي و راحت خوان بودن، به شكلي غير مستقيم به روحيات پيچيده آدم‌ها و موقعيت آن‌ها در پديده عشق مي‌پردازند؛ نويسنده در عين حال كه «واقع‌گرايانه» مي‌نويسد و حتي نام مجلات و هنرمندان و مكان‌هاي جديد و واقعي را در داستان‌ها مي‌آورد؛ سعي دارد از درون اين «واقع‌نمايي» به موقعيت فراواقعي (ذهني و گاه ماليخوليايي) درون آدم‌هاي داستان بپردازد. اولين كتاب مهدي ربي، را مي‌توان شروع خوب و قابل رويتي در محيط شلوغ داستان‌نويسي حال حاضر دانست. 

مجموعه داستان «آن گوشه دنج سمت چپ» به تازگي توسط نشر چشمه عرضه شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها