سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۹
خطرات زندگی در عصر حواس‌پرتی

جان رنی‌شورت که اخیرا کتابش با عنوان «شهرنابرابر» در ایران ترجمه شده می‌گوید: عصر حواس‌پرتی خطرناک است. در یک مطالعه کلاسیک، محققان دانشگاه استنفورد به این نتیجه دست یافتند افرادی که چند کار را به صورت همزمان انجام می‌دهند، کارایی کمتری دارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «شهر نابرابر» (۲۰۱۸)، اثر جغرافیدان برجسته جان رنی‌شورت است که توسط حمیدرضا تلخابی و فریدون گازرانی ترجمه شده و قرار است از سوی انتشارات تیسا منتشر شود.

در توضیح این کتاب آمده است:‌«ارزش‌گذاری مجدد زمان به معنای این است که مردم در محدوده یک دوره زمانی مشخص، تا حد توانشان تلاش می‌کنند. ما در واحدهای زمانی‌مان بیشترین فعالیت‌ها را می‌گنجانیم و یکی از نتایج این کار این است که ما هم‌اکنون در عصر حواس‌پرتی زندگی می‌کنیم.

یک تجربه رایج را در نظر بگیرید. شما در حال عبور از یک خیابان هستید و افرادی از نقطه مقابل به‌سوی شما در حرکتند. شما آن‌ها را می‌بینید؛ اما آن‌ها شمارا نمی‌بینند، چراکه مشغول پیام نوشتن با گوشی همراهشان هستند. حواس آن‌ها پرت می‌شود، چراکه می‌خواهند دو کار همزمان راه رفتن و برقراری ارتباط را انجام دهند. همچنین رانندگان زیادی دیده می‌شوند که خیلی سریع‌تر و یا کندتر از حد نیاز حرکت می‌کنند، چراکه گوشی در دستشان است و حواس راننده به‌طور کامل معطوف به رانندگی نیست. افرادی که در حال ارتباط با فردی دیگر در مکان دیگری هستند، در زمان حال و در محل، حضورِ ذهنی ندارند.

عصر حواس‌پرتی خطرناک است. راه رفتن در حال پیام دادن ریسک بروز تصادف را افزایش می‌دهد. بیش از ۱۱ هزار نفر در سال ۲۰۱۵ در ایالات‌متحده آمریکا به‌خاطر راه رفتن و صحبت همزمان با گوشی، دچار سانحه شدند و حتی موضوع خطرناک‌تر، حضور رانندگان حواس‌پرت است. رانندگان حواس‌پرت نوسان بیشتری در سرعتشان دارند، کمتر از حد نیاز لاین عوض می‌کنند و ازاین‌رو رانندگی برای آن‌ها کارایی و امنیت کمتری دارد. پیام دادن به هنگام رانندگی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷، منجر به بروز تلفات ۱۶ برابری در جاده‌ها شد. بیش از ۲۱ درصد تصادف خودروها هم‌اکنون مربوط به رانندگانی است که با تلفن همراه صحبت می‌کنند و پنج درصد تصادفات مربوط به پیام دادن در حین رانندگی است.

انجام چند کار نسبتا پیچیده به‌طور همزمان نظیر کار کردن با دستگاه‌های خانگی یا ارتباطی به هنگام پیاده‌روی یا رانندگی، استفاده بهینه از زمان نیست، چراکه مهارت‌های ما به‌طور غیر بهینه به کار گرفته می‌شوند. اگر ما در یک‌زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم، کاربران بهینه‌تر اطلاعات خواهیم بود. وقتی تلاش می‌کنیم که همزمان بیش از یک کار را انجام دهیم، حواسمان پرت می‌شود و نمی‌توانیم متوجه محیط اطرافمان باشیم. در آزمون‌های استاندارد الگویابی و به یادآوری حافظه، افرادی که چند کار را همزمان انجام می‌دهند، عملکرد پایین‌تری دارند. در یک مطالعه کلاسیک، محققان دانشگاه استنفورد به این نتیجه دست یافتند افرادی که چند کار را به صورت همزمان انجام می‌دهند، کارایی کمتری دارند، چراکه بیشتر در معرض استفاده از اطلاعات نامرتبط و اتکا به حافظه نامناسب هستند.

در پس رشد ‌حواس‌پرتی دلایل چندی وجود دارد. یک دلیل رایج، فشار زمان است. امروزه زمان کافی برای انجام همه کارها وجود ندارد. بنابراین انجام چند کار به‌صورت همزمان ناشی از فشار انجام چندین کار در یک بازه زمانی محدود است؛ اما مطالعات مختلف به استفاده مصلحت‌گرایانه زمان در بین ثروتمندان و به‌ویژه مردان ثروتمند اشاره دارند. زمان خطیر برحسب جنسیت و طبقه متفاوت جلوه می‌کند و به‌طور متناقض، این موضوع معمولاً برای افرادی که بیش از همه به آن اشاره می‌کنند، کمتر محدودیت ایجاد می‌کند.

اگرچه موضوع زمان خطیر به‌ویژه برای بسیاری از زنان و گروه‌های کم‌درآمد یک واقعیت است؛ اما عصر حواس‌پرتی صرفاً نتیجه خطیر بودن زمان نیست؛ بلکه ممکن است نشان‌دهنده موضوع دیگری باشد. ما دوباره باید معنای انسان بودن را مورد تجدیدنظر قرار دهیم، نه به‌عنوان موجودی که دائماً فکر می‌کند و کار انجام می‌دهد؛ بلکه به‌عنوان یک موجود جستجوگر حواس‌پرتی که درصدد است تا از پیوندهای زمانی و مکانی به زمان و مکان فعلی فرار کند و پیوسته در قالب فردی دیگر و زمانی دیگر، خود را نشان دهد.

حس ما از زمان، تحت تأثیر اجتماعی است که رسانه‌ها آن را ایجاد کرده‌اند. حسی که بر حضور در مکان‌های مختلف و در قالب اشخاص مختلف به‌صورت همزمان دلالت دارد و بر دیدگاه ما نسبت به زمان حال تأثیر گذاشته است.

همچنین موضوع دردناک‌تری نیز در کارها دیده می‌شود. پیام دادن به افراد، ایمیل دادن به آن‌ها و تماس گرفتن با افراد از طریق تلفن همراه به‌ویژه در مکان‌های عمومی، نه‌تنها به معنای برقراری ارتباط با دیگران نیست؛ بلکه بیشتر به خاطر نشان‌دادن این موضوع به اطرافیان است که شما مشغله زیادی دارید، بسیار مهم هستید و ارتباطاتتان آن‌قدر زیاد است که فراتر از زمان و مکان حاضر عمل می‌کنید. افراد صریحا در پی نشان‌دادن این موضوع هستند که دائماً به برقراری ارتباط و معاشرت با افراد مشغول‌اند. این موضوع می‌تواند توضیح دهد که چرا برخی افراد در مکان‌های عمومی با تلفن‌های همراهشان با صدای خیلی بلند صحبت می‌کنند.

عصر حواس‌پرتی پدیده‌ای بسیار جدید است که ما هنوز آن را به‌طور کامل درک نکرده‌ایم. گاهی اوقات هنر، میانجی‌گر خوبی برای چیزهای تازه‌ است. ویدئوهای هنری سیبرن ورستیگ، «نه اینجا و نه آنجا» نام دارند و از دو پرده تشکیل ‌شده است. از یک‌سو، مردی نشسته و در حال نگاه کردن به تلفن خود است و سپس به‌آرامی تصویر کمرنگ می‌شود و پیکسل‌ها به‌سوی پرده مجاور حرکت می‌کنند و دوباره بازمی‌گردند. شکل مرد همزمان میان این دو پرده درحرکت است، بدون اینکه به‌طور کامل در هیچ‌یک از این پرده‌ها حضورداشته باشد.

ما شاهد یک تغییر فرهنگی هستیم که در آن استفاده از تلفن همراه و برخی دستگاه‌ها در برخی مکان‌های عمومی محدود می‌شود. برخی سیاست‌گذاری‌ها پیام دادن در حین رانندگی را ممنوع اعلام کرده‌اند. این‌یک اقدام واکنش‌گرایانه است. ما همچنین نیازمند یک قانون اخلاقی مدنی جدید و پیشگامانه هستیم تا بدین ترتیب پیاده‌ها، رانندگان و صحبت کنندگان حواس‌پرت مجبور به اتخاذ رفتارهای جدیدی در مکان‌های عمومی شوند. 

یک تصمیم شخصی وجود دارد که قابل‌دسترس همگان است. زیگفرید کراکائر  (۱۸۸۹-۱۹۶۶) در مورد تأثیرات مدرنیته اندیشه می‌کند. او در یک مقاله روزنامه‌ای که اولین بار در سال ۱۹۲۴ منتشر شد، از تحریک دائمی دنیای تبلیغات و رسانه‌های جمعی گله کرد. او معتقد بود که این رسانه‌ها با یک توطئه‌چینی، استقبال دائمی ما را از درگیر شدن در دنیایی که دائماً در حال پیام‌رسانی است، نشان می‌دهند. بنا به استدلال کراکائر،  یک واکنش این است که خود را تسلیم این وضعیت کنیم و هیچ اقدامی انجام ندهیم تا به‌نوعی خوشی دست‌یابیم که تقریباً ناخوشایند نیست و یک واکنش افراطی دیگر در عصر حواس‌پرتی این است که سیم خود را کشیده و ارتباطمان را با همه‌جا قطع کنیم، در لحظه زندگی کنیم و در یک‌زمان تنها بر انجام یک کار تمرکز کنیم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها