دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۵
نردبان قرب الهي

چاپ نخست كتاب «خوف و رجا» نوشته معصومه طلوع، از سوي چاپ و نشر عروج، وابسته به موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) منتشر و روانه بازار كتاب شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين كتاب كه هجدهمين اثر از مجموعه آثار «امام خميني(ره) و مفاهيم اخلاقي» است، با استفاده از آموزه‌هاي نظري و سيره عملي امام(ره) مي‌كوشد جوانان را با پاره‌اي از مفاهيم اخلاق ديني آشنا سازد.

به عقيده نويسنده، برخي حجاب‌ها نسل جوان را از شناخت انديشه‌هاي جامع و منظومه فكري و گستره شخصيت امام خميني(ره) باز مي‌دارند. يكي از اين پرده‌ها، حجاب معاصرت يا هم‌ روزگاري است. اين نكته موجب شده به‌طور دقيق گستره و نفوذ انديشه و آراي امام(ره) آن گونه كه بايد، شناخته نشود. غلبه بر اين مانع اغلب تنها از طريق گذر ايام حاصل مي‌شود.

دومين حجاب نقش قدرتمند سياسي امام(ره) است. چهره مسلط امام(ره) در عرصه سياست چند دهه اخير كشورمان، هرچند بركت‌زا و ارجمند بوده، اما مانع از آشكار شدن ديگر ابعاد ايشان شده است. در نتيجه بُعد سياسي ايشان بر ديگر ابعاد و به ويژه بعد اخلاقي و عرفاني ايشان غلبه داشته و كساني كه ايشان را مي‌شناسند بيش‌تر از رهگذر سياست است.

سومين حجاب، پيشينه علمي ايشان و واژگان خاصي است كه براي بيان انديشه‌هاي خود برمي‌گزيدند. ايشان به دليل بهره‌مندي گسترده از دانش‌هاي مختلف اسلامي چون فقه، اصول، تفسير، كلام، عرفان و فلسفه، داراي واژگاني گسترده بودند. نگاهي به آثاري مانند شرح چهل حديث يا شرح حديث جنود عقل و جهل، اين نكته را آشكارتر مي‌سازد. اين گستره واژگاني گرچه بيانگر عمق انديشه‌هاي امام است، اما فهم آراي ايشان را براي كساني كه از چنين زمينه‌اي برخوردار نيستند، دشوار مي‌كند.

مجموعه «امام خميني(س) و مفاهيم اخلاقي» كوششي است براي فرارفتن از پاره‌اي از اين حجاب‌ها و آشنا ساختن نسل جوان با يكي از ابعاد اساسي امام؛ يعني بعد اخلاقي. نويسندگان اين مجموعه كوشيده‌اند تا مفاهيم كليدي انديشه اخلاقي امام را به گونه‌اي منظومه‌وار توضيح دهند و زمينه را براي درك كامل‌تري از آراي اخلاقي امام فراهم آورند. مفروض نويسندگان اين مجموعه آن بوده است كه نقطه عزيمت امام، اخلاق بوده و حتي نگاه ايشان به سياست از اين منظر بوده است، لذا پديد آوردن چنين مجموعه‌اي براي فهم انديشه مركزي ايشان لازم است.

انسان كه اشرف مخلوقات است، موجودي است مختار كه هم مي‌تواند به اعلي عليين دست يابد و هم مي‌تواند به اسفل سافلين سقوط كند. چنين موجودي با دو راه روبه‌رو است: راهي به سوي تعالي و صعود؛ و راهي به سوي انحطاط و نزول. هركدام از اين راه‌ها مزين به مرغزارهاي زيبايي است كه داراي نگهبان و راهبراني هستند.
عوامل صعود و نزول، سبب تشخيص راه حق و باطل است. آن راهي كه انسان را به خداوند مي‌رساند حق است، و غير آن باطل. و اين به انتخاب انسان است كه كدام راه را برگزيند؛ زيرا هردو زيبا هستند؛ يكي واقعا زيباست و آن راه تجلي اسماء و صفات حق است و ديگري، زيبا جلوه مي‌كند. انتخاب صحيح در گروه شناخت راه و مقصد و رهبران و رهروان آن است.

نويسنده در بخشي از اين اثر مي‌نگارد: «راه حق، راه تجلي اسماء و صفات باري تعالي است. و رهبران آن، پيامبران الهي هستند و رهروان آن راه، صالحان و شايستگان و واصلان به حق مي‌باشند. چون اوست كه همه را آفريده و هدايت كرده و آن چه از هدايت او به ما رسيده، خطا و اشتباه در آن راه ندارد. راه باطل، راهي است كه مقصد نهايي آرزوهاي غير الهي بوده و مسير آن، پوشيده از گناهاني است كه ظاهري زيبا و دل‌چسب، اما باطني زشت و بد بو دارد، و رهبران آن، ابليس و فرزندان او، و پيروان و رهروان اين راه، دروغ‌گويان، مغروران، كينه‌توزان، مشركان و كافران هستند.

پس از تشيخص راه حق و قدم گذاشتن در آن، با رهبراني كه هدايت‌گر هستند، برخورد مي‌كنيم كه پيامبران و اولياء الهي و در راس آنها خداوند باري تعالي است، كه ما را به سلاح‌هايي چون خوف و رجا و شرح صدر و صداقت و صبر و... مجهز كرده و به وجود رهزنان يعني شيطان و شيطان صفتان هشدار مي‌دهد، كه در مسير راه در كمين نشسته‌اند و منتظر فرصت هستند و يك غفلت كوچك نيز مي‌تواند ما را اسير آنان كند. البته اگر مومنان از راه منحرف نشوند هرگز دست شياطين به ايشان نخواهد رسيد؛ و بشارت آنان در پايان راه، وجود بهشت‌هاي زيبايي است كه در آن علاوه بر بهره‌مندي از تنعمات بي‌شمار، ملائكه از جانب حق منتظرند تا به مومنان سلام خداوند را برسانند.
پس بايد مواظب قدم‌هايمان باشيم كه مبادا راه را خطا برويم و در دام ابليس و ابليس‌صفتان بيفتيم. خداوند با هشدارهايشان ما را به سلاح خوف مسلح مي‌كند، تا از اعمالي كه ما را از او و هدف اصلي دور مي‌كند اجتناب كنيم و با بشارت‌ها، اميدوارمان كرده تا عامل تشويقي براي حركت به سوي حق باشد، و از رحمت جاودان باري تعالي به بهترين نحو بهره‌مند شويم و با اطمينان خاطر، قدم در راه بگذاريم، تا به پايان راه كه آرامش نهايي است وصول يابيم.»

معناي خوف
خوف، يكي از مقامات عرفاني و ابزار حركت انسان به سوي خداوند است كه معناي ترس دارد. خواجه عبدالله انصاري(ره) آن را محصول مقام تواضع مي‌خواند و مي‌گويد: «چون انسان در برابر حق و فرمان او تواضع داشته باشد، خوف راي وي حاصل آيد و آن پيامدهايي در پي خواهد داشت كه در فصول مختلف اين اثر، به آنها اشاره مي‌شود.»

معناي رجا
رجا به معناي اميدواري است و در اصطلاح به معناي تعلق قلب به حصول امري كه در آينده آرزوي آن را دارد و خواجه عبدالله انصاري در «صد ميدان» آن را يكي از پرهاي يقين مي‌خواند كه مكمل خوف است و انسان بدون آن قادر به پرواز نيست. وي در منازل‌السائرين از آن به عنوان ضعيف‌ترين منزل مريد ياد مي‌كند چون از جهتي معارضه است و از جهت ديگر اعتراض است. عزالدين كاشاني نيز اين سخن خواجه را رد مي‌كند و ضعيف‌ترين درجه را حكم مطلق نمي‌داند؛ زيرا اگر رجا از نظر به عمل تولد شود، معارضه است .

معناي قنوط
قنوط در برابر رجا و به معناي نااميدي است. آنگاه كه خود را از رحمت خداوند دور كردي و چراغ نوراني رجا و اميد را در دل خود خاموش كردي، ظلمت قنوط در وجودت لانه مي‌كند و سبب دوري از خداوند مي‌شود. و ترس از بندگان جاي ترس از خداوند را مي‌گيرد و تو را مستحق عذابي دردناك مي‌كند، كه اين وعده از جانب خداوند است كه مي‌فرمايد: «و كساني كه آيات خدا و لقاي او را منكر شدند آنان از رحمت من محروم و نوميدند و ايشان را عذابي پردرد خواهد بود (عنكبوت، آيه 23)».

معناي اماني
اماني به آرزوهايي اطلاق مي‌شود كه گاه انسان آن را به جاي رجا قلمداد مي‌كند و گمان مي‌كند اميدوار است در حالي كه به خطا رفته و مرتكب گناه مي‌شود. و آرزوها او را به هرسو مي‌كشاند و هدايت‌گر وي مي‌شود. از امام صادق(ع) سوال كردند كه گروهي از دوستان شما مرتكب گناهان مي‌شوند و مي‌گويند ما اميدواريم، فرمود: «دروغ مي‌گويند، دوست ما نيستند، آنها مردمي هستند كه آرزوها ايشان را به اين سو و آن سو مي‌برد، هركه به چيزي اميدوار باشد، در راه رسيدن به آن كار مي‌كند و هركه از چيزي ترسد از آن بگريزد». و در حديثي ديگر مي‌فرمايد: «آنان كه مي‌گويند اميدوار به رحمت خداوند هستيم تا مرگ آنها فرا رسد و از خداوند نمي‌ترسند؛ دروغ مي‌گويند و در ميان آرزوها مي‌لولند.»

خوف يكي از مراحل سير و سلوك است، به معناي ترس از خدا كه مي‌توان آن را به ترس از گناهان و عدل الهي در قيامت توصيف كرد. زيرا خداوند مظهر خير و زيبايي و رحمت است و آن كه كمال مطلق است و جز رحمت و نورانيت از او ساطع نمي‌شود را نمي‌توان عامل ترس به شمار آورد، اما گناهان به دليل تاثير و نتيجه آن براي انسان ترس‌آورند.  از طرف، ديگر عدل الهي كه بر اساس آن، خداوند انسان را به جزا و پاداش مي‌رساند، به صورتي دقيق‌تر عدل الهي همان بازگرداندن عمل به خود انسان است كه تحت عنوان تجسم اعمال بيان مي‌شود.

به دليل توجه خاص امام خميني(ره) به مساله خوف و رجا، نويسنده در اثر حاضر با توجه به آثار ايشان به خصوص شرح چهل حديث و شرح حديث جنود عقل و جهل، از آنها بهره زيادي برده است. وي در پي بررسي عوامل و پيامدها و رهزن‌هاي خوف و رجا از منظر ايشان است تا با شناخت كامل، خودمان را به اين دو سلاح موثر مسلح كرده، در پايان به كمال، كه همان قرب الهي است صعود يابيم.

چاپ نخست كتاب «خوف و رجا» در شمارگان 5000 نسخه، 116 صفحه و بهاي 15000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط