سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۳
چگونه از حجاب‌های سلوکی بگذریم؟

کتاب «حجاب‌های ظلمانی و نورانی» با توجه به ضرورت رفع حجاب‌های سلوکی برای سالک، سعی دارد تا عواملی را بررسی کند که در درون و جان سالکان، سبب گذشتن از حجاب‌ها می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مبحث حجاب در عرفان اسلامی، جایگاه و اهمیت بالایی در مأثورات دینی و متون عرفانی داشته و بارها و به‌عناوین‌ مختلف در قرآن، روایات و خصوصاً متون عرفان اسلامی بدان اشاره‌ شده است. حجاب‌های سلوکی، موانع درونی و قلبی آدمی‌اند که مانع از قرب وی به‌ حق شده و او را از وصال حق محروم می‌کنند و مشحون از شوائب نفسانی، غفلت‌ها، ترک اولی‌ها و در کل، ایستایی سلوکی‌اند.
 
شاخصه‌های دسته‌بندی حجاب‌ها، در متون عرفانی فراوان است که شاخص منتخب نگارنده، شاخص مانعیت و رذالت تام برای حجاب‌های ظلمانی و توقف در کمالات اسمائی و صفاتی برای حجاب‌های نورانی است. حجاب‌های ظلمانی، وجه نفسانی و رذیلتی داشته، و تماماً مشوق به عصیان و سرکشی آدمی‌اند؛ مانند حجاب نفس، کفر و شرک، جهل و تقلید و شیطان؛ اما حجاب‌های نورانی، وجه روحانی و قلبی داشته، و ذاتاً دارای هیچ رذیلتی نیستند، اما سالک شیفته به خود را از رشد در مراتب معنوی بازمی‌دارند؛ مانند عبادت، علم و معرفت، مکاشفه و کرامت، ذکر و مستحسنات سلوکی؛ یعنی در شاخص«مانعیت»، حجاب‌های ظلمانی وجه غلظت و عصیان، و حجاب‌های نورانی، وجه رقت دارند. 
 
عوامل و روش‌هایی مانند معرفت و محبت الهی، ایمان و عمل صالح، توبه، مجاهده، ریاضت، ذکر قلبی و زبانی و فنا در شیخ سلوکی، در سیر سالک به او کمک می‌کند تا خود را از قید حجاب‌ها برهاند و به ذوق و معرفت شهودی و توحید ناب، عین‌الیقین و حق‌الیقین و درنهایت به مقام جمع‌الجمع و تحیر برسد. این تحقیق بنیادی به روش توصیفی ‌ـ ‌تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه‌ای نگاشته شده است.
 
در کتاب «حجاب‌های ظلمانی و نورانی»، به حجاب‌های سلوکی اشاره شده که جایگاه ویژه‌ای در علم عرفان عملی دارد. سالک، در سلوک خویش، سعی دارد تا از بعد معرفت شناسانه و درونی، به معرفتی دست یابد تا به کمک آن، کثرات و موانع را پشت سر بگذارد و به توحید برسد، و به همین جهت، باید هم و غم خویش را به زدودن این موانع اختصاص دهد. افزون بر این، عارفان، مادامی که حجاب‌های سلوکی و باطنی (نفسانی، قلبی و روحی) را پشت سر نگذارند، به کشف و شهودات ربانی تام نخواهند رسید و از همین رو، ایشان به این موضوع در علم عرفان عملی، پرداخته‌اند و اهمیت بالایی برای آن قائل شده‌اند. حجاب‌های سلوکی، انفسی، و ناظر به درون و باطن سالکان هستند. کارکرد حجاب‌های سلوکی آن است که سالک را در مراتب دون نگه می‌دارد و مانع از سیر او درقوس صعود می‌شود. رفع حجاب‌های سلوکی برای سالک، ضروری است. نگارنده، سعی دارد تا عواملی را بررسی کند که در درون و جان سالکان، سبب گذشتن از حجاب‌ها می‌شود و به اسماء و صفات کلی و اساسی‌تر، رهنمون می‌شود. این عوامل، عواملی معرفتی، درونی و حاصل مجاهده نفسانی سالک‌اند، نه روش‌ها و تکنیک‌های عملی.

موانع سلوک سالک در قوس صعود، به دو قسم ظلمانی و نورانی تقسيم می‌شود که در اولی، وجه شدت و غلظت (عصيان نفسانی) و در دومی، وجه رقت و لطافت (امور کمالی) حکمفرماست. حجاب‌های نورانی به قلب و روح سالکان مربوط می‌شوند و معارف نابی هستند که گرچه سالک را تا مقام‌های والای معنوی راهبری می‌کنند؛ اما همين‌ها، اگر موجب شيفتگی و توقف سلوکی سالکان شوند، حجاب و مانع سير به حساب می‌آيند، اين حجاب‌ها، کاشف و خارق حجاب‌های مادون هستند؛ يعنی حجابی مانند حجاب علم حصولی، کاشف حجاب ظلمانی جهل است، اما همين حجاب، نسبت به کشف و شهود و به طريق اولی، نسبت به مقام ذات، مانع و سد به شمار می‌رود. حجاب‌های نورانی تشکيکی‌اند، لايه‌ها و اقسام متفاوتی دارند، که در این کتاب به مهم‌ترين آنها از جمله حجاب‌های عزت، اسماء و صفات الهی، عبادت، مقامات و کرامات، علم و عقل، رسولان و پيران معرفتی، خوف و رجا، رضا، ذکر، عشق و محبت، و مانند آن اشاره کرد.



حجاب خوف و رجا

در بخشی از این کتاب به موضوع حجاب خوف و رجا به عنوان دو بازوی حرکت سالک به سوی خدا اشاره شده است. از یک سو عارف نسبت به صفات جلیل خدا و هیبت او در خوف است و از دیگر سو غرق در صفات جمالی خدا و مجذوب و محبوت جمال اوست. عارف هنگامی که در خوف و رجاست، هنوز در صفات دوگانه جلیل و جمالی الهی غرق است. حجاب خوف و رجا، حجابی نورانی است چرا که هر دو در مراحلی، سالک را به پیش می‌برند و عوالم معنوی را به روی دیدگان وی می‌گشایند. همچنین واجد رذیلت و عصیانی هم نیست، امّا همین دو حجاب، مانع دید والاتر عارف هستند.

حجاب ذکر

نگارنده در بخشی دیگر به حجاب ذکر اشاره کرده و معتقد است باید ذکر را وسیله و راهی دانست که انسان به واسطه آن، خداوند را در قلب خویش سیطره می‌دهد و هر آنچه غیر اوست را به کناری می‌نهد . اما باید توجه کرد که هرگاه ذکر که امری کمالی است، هدف و غایت پنداشته شود و سالک به ذکر و ویژگی‌های مثبتش دل ببندد، این دلبستگی حجاب راه ذاکر خواهد بود. اذکار، مختلف و متفرق‌اند، اما آنچه واحد و مقصود حقیقی است، مذکور است نه ذکر.

حجاب توجه به بهشت و جهنم

حجاب توجه به بهشت و جهنم موضوع دیگر این کتاب است. در این بخش، والاترین مراتب بهشت، همان مقام حیرت و عزت الهی عنوان شده، یعنی بهشت ظاهری و توجه به آن، گرچه کمال است؛ امّا حجابی است برای بهشت باطنی و این یعنی حجاب بهشت و جهنم و توجه به این امور که سالک را از توحید حقیقی در محرومیت نگاه می‌دارد، حجابی نورانی است. پس سالک طالب، در طلب عشق و وصال الهی است و به اموری همچون بهشت و جهنم توجهی ندارد؛ زیرا او در گزینش میان کامل و اکمل، خواهان اکمل است و آنگاه که حجاب بهشت از دیدگان وی برخیزد، حاق حقیقت برایش آشکار شود.

حجاب محبت و عشق

همچنین در بخش دیگری از کتاب به حجاب محبت و عشق اشاره شده که صورت شدید محبت است و حجابی است که توجه بدان می‌تواند انسان را از معشوق بازدارد. در این بخش به دو نوع عشق و محبت اشاره شده است: عشق به خدا و عشق به ما سوای الله. عشق و محبّت به خداوند، گرچه از امور اولای کمالی و معنوی است؛ امّا اگر به دیده استقلال نگریسته شود و عاشق را شیفته عشق کند، حجاب نورانی اوست. اگر عاشق از عشق گذر کند و به معشوق برسد، آنچنان حظ و بهره‌ای خواهد یافت که بنا بر وحدت حکمفرما بر هستی، هم عشق را، هم معشوق را و هم تعشق را یکجا خواهد داشت. او باید متنبه باشد که رسیدن به معشوق همان رسیدن به عشق است؛ چرا که بین عاشق و معشوق وحدت برقرار است، اما اگر سالک سرگرم عشق و تعشق شود، در حجاب می‌افتد و از محبوب و معشوق محروم خواهد ماند. به راستی، سالک، محبوب و محب خداست، امّا وقتی محبت و توجه به آن، جدای از محبوب (خدا) در نظر گرفته شود و سالک محبت الهی را از جانب خویش و در نتیجه کمالاتی که کسب کرده است دانسته و نقش خدا را در آن کمرنگ ببیند، اینجاست که در حجاب محبت الهی گرفتار می‌آید.

آنچه از مباحث این کتاب برداشت می شود این است که حجاب‌های نورانی، امور کمالی و معرفتی هستند که از یک سو خارق و کاشف حجاب‌های ظلمانی هستند و از طرف دیگر، اگر هدف و غایت تصور شوند، مانع قرب به حق می‌شوند. این حجاب‌ها موجب شیفتگی آنها به مقامات و معارف معنوی می‌شود و به همین دلیل، عارفان را از وصال جدا می‌کند. حجاب‌های نورانی، تشکیکی و دارای مراتب‌اند؛ زیرا در مانعیت و بازدارندگی خود، شدت و ضعف دارند و به دلیل همین مراتب مختلف، دارای اقسام متفاوتی هستند که از میان آنها می‌توان به حجاب عزت، اسماء و صفات الهی، عبادات، مقامات و کرامات، علوم و عقول، رسولان و پیران معرفتی، خوف و رجا، رضا، ذکر، عشق و محبت و مانند آن اشاره کرد.
 
کتاب «حجاب‌های ظلمانی و نورانی در متون عرفان اسلامی»، تألیف حسین مازوجی در 168 صفحه، شمارگان 600 نسخه به بهای 21 هزار تومان از سوی انتشارات بوستان کتاب راهی بازار نشر شده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها