سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ فرجالله براتیپور، خلبان زمان جنگ در رونمایی کتاب «بیگانه با ترس» گفت: صدام با ۱۹۲ هواپیما به ایران حمله کرد. هواپیماهای عراقی به تمام پایگاهها و فرودگاههای ما حمله کردند. صدام بر این نگاه بود که سه روزه خوزستان را بگیرد و ظرف یک هفته به تهران برسد، اما این آروز را به گور برد. نیروی هوایی از روز اول حمله عراقیها آماده بود و طرح و برنامه داشت؛ ما طرح البرز را داشتیم که با رمز کمان ۹۲ ابلاغ شد که انجام شود. من هم که مسئول عملیات بودم این طرح را که در آن برنامه پرواز خلبانها را مشخص کردیم و قبل از طلوع آفتاب هواپیماها بلند شدند. در این طرح ۱۴۰ هواپیما طبق برنامه در یک زمان از پایگاههای مختلف کردند و هر کدام اهدافی داشتند.
او افزود: هواپیماهای ما صبح زود پایگاههای بغداد، موصل، کرکوک و … همه را بمباران کردند. در آن روز تا غروب ما سیصد و سی و چهار پرواز انجام دادیم که دویست و بیست و پنج پرواز برون مرزی بود، بقیه پروازهای تاکتیکی. ما تا چهل و پنچ روز نخست جنگ در حدود ۹۰ فروند هواپیما را از دست دادیم. برای اینکه روز دوم ۵۰ درصد نیروی هوایی به سمت نیروی زمینی روانه شد. آن زمان جنگ فانتومها با تانکها بود.
این خلبان جنگ عنوان کرد: از ابتدای سال ۵۹ عراق در حال آوردن نیرو و تجهیزات بود و در حال ساختن سنگر و جاده ساختن بود. ما هر روز این گزارشها را میدادیم، اما مسئولان چندان توجهی به این گزارشها نداشتند. عراق با تجهیزات کامل و پشتیبانی ۳۶ کشور دنیا جنگی را علیه ما به راه انداخت. در این میان نیروی هوای تلاش زیادی کرد و یکی از خلبانانی که شبانهروز پروزا میکرد، خلبان محمود اسکندری بود. من با اینکه مسئولیت عملیات را داشتم، اما اسکندری را به عنوان لیدر حمله میگذاشتم. چون اطمینان داشتم که حملات را به درستی انجام میدهد و بقیه را به سلامتی برمیگرداند.
صادق وفایی گفت: خیلیها به من گفتند درست درد نکند ما را با محمود اسکندری آشنا کردی. من هم خودم با کتاب «ناصر ایجکت نکن» به قلم مهدی بابامحمودی با دنیای خلبانها ارتباط برقرار کردم و خوب هست در اینجا از او یاد کنیم.
او ادامه داد: وقتی درباره محمود اسکندری کار میکردم همه جای ردپای وطنپرستی پررنگ بود. به زبان ساده اگر بگویم ایران مانند شیر زخمی خستهای است که دور و برش را یک عده کفتار گرفتند؛ یکی میخواهد ابنسینایاش را بدزد و دیگری میخواهد مولونایاش را مصادره کند. عده زیادی دیگری میخواهند به خاکش تجاوز و کردستان و آذربایجان و سیستانش را جدا کنند. در این میان تصویری که از محمود اسکندری دارم آن عضو بامعرفتی است که به هر شکل نگهبان ایران است و از آن حفاظت و مراقبت میکند.
این پژوهشگر و نویسنده اظهار کرد: در مصاحبههایی که برای شناختن محمود اسکندری انجام دادم، نکات زیادی آموختم و با قهرمانان زیادی آشنا شدم. خوشحالم توانستم که گام کوچکی در شناسنایی قهرمانی از کشورم داشته باشم. هر چه بیشتر تلاشم کردم اسکندری را بشناسم بیشتر متوجه شدم در جنگ قهرمانان زیادی وجود دارند که هنوز هم غریبند و کسی آنها را نمیشناسد.
نظر شما