سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ غلامرضا عزیزی، سندپژوه و پژوهشگر تاریخ معاصر در نشست «سیا پدر خوانده ساواک با نگاهی به کتاب «رفیق بروجردی» گفت: اینکه برخی معتقدند لایحه امنیتی اجتماعی در دوران مصدق تهیه شد، بعدها مستمسکی برای تشکیل ساواک شد، با توجه به نقشی که سی.ا. ای بازی میکند، درست نیست و واقعاً ردپای سی.ا. ای در تاسیس و تداوم ساواک دیده میشود. اما این نگاه مطرح است که آیا امروز که ایران و آمریکا با هم رابطه خوبی ندارند باعث شده که معتقد باشند سیا در راهاندازی ساواک نقش دارد یا بقیه کشورها نیز این نظر را دارند؟ آیا این ادعا بعد از انقلاب ۲۲ بهمن مطرح شد و قبل از آن کسی این ادعا را نکرده بود؟
او افزود: شواهد و اطلاعاتی که در دسترس داریم نشان میدهد که چنین موضوعی صحت ندارد و در ۱۸ اسفند ۵۸ فیلم مستندی آمریکا یی پخش میشود و بر خلاف اینکه کاخ سفید و بعضی از نمایندههای کنگره با پخش این مستند از شبکه سی. بی. اس مخالفت میکنند اما این مستند پخش میشود که در آن دخالتهای سیا را در راهاندازی ساواک نشان میدهد. یادمان باشد در زمان پیروزی انقلاب ساواک در آمریکا به عنوان یک سازمان منفور و سازمانی که مردمش را شکنجه میکند، شناخته میشود. این شناخت مردم آمریکا از ساواک حاصل فعالیتهای مخالفان ساواک در ایران و دانشجویان سیاسی ساکن آمریکاست. دانشجویانی که وقتی شاه آمریکا سفر میکند تا پشت دیوارهای کاخ سفید میروند و فریاد اعتراضشان بلند میشود و دود گاز اشکآوری که برای پراکنده کردن دانشجویان میزنند به چشم شاه میرود که تصاویر و فیلم آن موجود هست.
این سندپژوه عنوان کرد: همچنین در ۱۸ اسفند ۵۹ در یک سندی که در سایت سیا قرار دارد، دوم سپتامبر ۲۰۱۰ آزاد شده و قابل رویت هست که در آن به سخنرانی مکدالس اشاره میکند به گزارش محرمانه سنای آمریکا از شواهد دست داشتن سی. آی. اِی در تاسیس ساواک با پولها و آموزشهایی که به افراد حاضر در ساواک داده شده که در این سند جزئیات به شکل رسمی آورده شده است. اگر باز هم به اسناد و مدارک مراجعه کنیم خواهیم دید که به قدری سی. آی. اِی در تاسیس ساواک دست دارد که نخستین رئیس ساواک تیمور بختیار در کتاب مارک گازیوروسکی آورده که سی. آی. اِی به شاه پیشنهاد کرد که تیمور بختیار رئیس ساواک شود.
غلامرضا عزیزی گفت: اگر به تیتر نشست امروز برگردیم یعنی سیا پدرخوانده ساواک؛ در چهار مرحله دیگر ما ردپای سی. آی. اِی را در حمایت از ساواک مشاهده میکنیم؛ نخست مرحله تاسیس که به سند کنگره اشاره شد، گام دوم که آموزشهای سیاسی که به ساواک داده شد و پس از آن تشکیل پرونده برای افراد دستگیر شده و فعالیتهای ضدجاسوسی. اشاره شد که یکی از دلایلی که آمریکا تمایل به تشکیل ساواک داشت فعالیتهای شوروی در ایران بود و افزایش کمونیستها در ایران به ویژه در دوره مصدق. در برخی اسناد غیرایرانی آمده که ساواک سالانه ۱۶۰ افسر ساواک را به مرکز تخصصی آموزشهای سی. آی. اِی میبرد و آموزش میدادند به طوری که رسماً اعلام میشود نسل اول ساواکیها همه در آمریکا دوره دیده بودند.
او ادامه داد: افسران ساواک در دورههای آموزش در آمریکا زبان روسی آموختند، کشف رمز، جعل سند، کشف خط و … البته در سال ۱۳۳۹ جای خود را به اسرائیلیها دادند. دقیقاً نمیدانیم چرا آمریکا جای خود را به اسرائیل داد اما ظاهراً سی. آی. اِی تصمیم میگیرد پشتیبانی آموزشی ساواک را به موساد بسپارد. فردوست در بخشی از خاطراتش میگوید برخی از افسرانی که از آمریکا به ایران برای آموزش ساواک فرستاده بودند فاقد سواد لازم بودند یا حال آموزش دادن نداشتند! وضعیت به شکلی پیش رفت که برخلاف اینکه در ارتش تعداد مستشاران آمریکایی زیاد میشد در ساواک مستشارانی که حضور داشتند، دست به سر شدند و آنها هم رفتند. این موضوع خیلی عجیبی است! خوشحالی آنها از رفتن به کشورشان نبود، بلکه از این رو بود که ماموریتشان را به خوبی انجام دادند و ساواک را به موساد میسپردند.
این تاریخنگار عنوان کرد: موساد به دو نوع در ساواک افسران را آموزش میدهد؛ هم افسران موساد به تهران میآیند برای آموزش و هم افسران ساواک به اسرائیل اعزام میشوند. بدترین آموزشی که آمریکاییها به افسران ساواک دادند که در روزنامههای آمریکایی هم انعکاس پیدا کرد و صدای کنگره را هم درآورد، استفاده از روشهای نازیهای هیتلری در شکنجه بود. این گزارش به روایت یکی از ماموران سی. آی. اِی است که از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ مسئول آموزش شکنجه به افسران ساواک بود.
حواشی و اصل مساله ثابتی
در ادامه این نشست اکبر براتی، راوی کتاب «رفیق بروجردی» گفت: مساله ثابتی بعد از سالها فرار از ایران و خدمت به آمریکا و زیر بغل داشتن پرونده پهلویها و برای اینکه بگویند یک آلترناتیوی در دست ما برای جمهوری اسلامی وجود دارد، به نظرم اصلاً ارزش پرداختن ندارد. چرا سی سال پیش ثابتی چنین بحثهایی را مطرح نکرد؟ امروز که ۴۵ سال از پیروزی انقلاب گذشته و ثابتی به جنایتهایش از طریق سی. آی. اِی ادامه داده است در مقابل دوربین نشسته و میگوید من کارهای نبودم و فرد فعالی بودم که میخواستم کار کنم و آنها هم مرا سر کار گذاشتند.
او افزود: چنین سخنانی خیلی بچگانه است، اما پرویز ثابتی تمام ارزشهایش را حتی از نظر اربابهایش از دست داده است. او به شدت در وضعیت روانی بدی به سر میبرد و هر آن منتظر است تا به تیر غیب گرفتار شود. او آنقدر از این مساله وحشت دارد که حاضر شده هر حرفی را مطرح کند و هر سناریوی را که برای خودش از گذشته تا حال نوشتهاند مطرح و تائید کند برای اینکه بگوید من کارهای نبودم. اگر او وحشت نداشت مطمئن باشید هنوز هم چنگ و دندان نشان میداد و ابزارهایی که در دستش است به نام باقیمانده پهلویها را علیه انقلاب اسلامی تیز کند.
نظر شما