شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۷
زمینه‌های برآمدن یک رهبر کاریزماتیک ملی در جامعه ایران کدام است؟

به گفته مولف «جامعه‌شناسی کاریزمای ملی»، این کتاب به این پرسش پاسخ می‌دهد که کاریزما چگونه به وجود می‌آید و تحت چه شرایطی مردم گِرد رهبر کاریزماتیک جمع می‌شوند و به او خصلت‌های کاریزمایی نسبت می‌دهند و مشتاقانه از او اطاعت می‌کنند؟

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، مجید فولادیان (متولد 1360 در مشهد) دکترای جامعه‌شناسی خود را از دانشگاه تهران گرفته و هم‌اکنون استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی، نماینده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در هیات نظارت بر تشکل‌های اسلامی دانشگاه‌های غیرانتفاعی خراسان رضوی و مدیر کارگروه فرهنگی و اجتماعی شبکه ملی جامعه و دانشگاه است.

فولادیان، نویسنده آثاری چون «اندیشه‌های اجتماعی کارل پوپر»، «نظریه‌ها و پارادایم‌های مشارکت در جامعه‌شناسی»، «تعیین شاخصه‌ها و مولفه‌های دینداری»، «پدیده همسرآزاری» و «پدیده زنان آسیب‌دیده خیابانی» است. «جامعه‌شناسی کاریزمای ملی» تازه‌ترین اثر اوست که در سال جاری توسط انتشارات علمی، فرهنگی به چاپ رسید؛ کتابی که در 660 صفحه می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که کاریزما چگونه به وجود می‌آید، تحت چه شرایطی مردم گرد رهبر کاریزماتیک جمع می‌شوند و به او خصلت‌های کاریزمایی نسبت می‌دهند و مشتاقانه از او اطاعت می‌کنند؟

این کتاب از 3 فصل تشکیل شده است؛ در فصل اول به شرح ادبیات تحقیق می‌پردازد و سعی بر تعریف واژه کاریزما دارد و در دو فصل دیگر با بررسی جامعه ایران در دو دوره قاجار و پهلوی به گفته نویسنده اثر، به این سوال اصلی پاسخ می‌دهد که اساساً کاریزما در چه برهه‌هایی از زمان، تاریخ و اجتماع امکان ظهور و بروز دارد.
 
مجید فولادیان در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا به معرفی کتاب «جامعه‌شناسی کاریزمای ملی» پرداخت و گفت: یک بخش از کتاب به‌صورت تئوریک بحث کاریزما را مورد بررسی قرار می‌دهد. ما در این بخش نشان می‌دهیم که نگاه به کاریزما، در آثار متعددی که به این حوزه پرداخته‌اند، به چه شکل بوده و بر همین اساس، دو رویکرد کلیدی را شناسایی می‌کنیم؛ یک رویکرد که فردمحور است و خود شخص کاریزما را مهم می‌داند و می‌گوید هر زمان کاریزما ظهور کند، ساختار و نظام کاریزمایی و سلطه کاریزمایی نیز پس از آن ظهور می‌کند؛ یعنی در تاریخ باید منتظر بنشینیم و ببینیم که در چه برهه‌های از تاریخ آدم‌های کاریزماتیک و رهبران کاریزماتیک ظهور پیدا می‌کنند.

اما رویکرد دوم، به گفته این استاد دانشگاه، نگاه جامعه‌شناسانه به موضوع است که او در این نگاه به این می‌پردازد که در چه شرایط اجتماعی کاریزما ظهور پیدا می‌کند، آیا واقعا خود رهبر کاریزماتیک اهمیت دارد یا نه برعکس، کسانی که کاریزما را قبول می‌کنند، کاریزما را باور می‌کنند و با شور و شوق تمام زندگی روزمره‌شان را فراموش می‌کنند و به گرد رهبر کاریزمایی جمع می‌شوند، آنها هستند که اهمیت دارند.

فولادیان گفت: رویکرد دوم، نگاه پیرومحور است، بنابراین اهمیت و تأکید خودش را بر پیروان قرار می‌دهد و می‌خواهد این را بگوید که وقتی شرایط اجتماعی به گونه‌ای باشد که در آن پیروانی ایجاد بشوند که از ساختارهای اجتماعی خود رها شده و در شرایط بحرانی قرار داشته باشند، در آن هنگام کاریزمای خود را پیدا کرده، به سمت او متمایل می‌شوند‌ و زندگی روزمره خود را رها می‌کنند و با شور و شوق از فرمان‌های رهبر کاریزمایی حمایت می‌کنند.
 
 
وی ادامه داد: ما دو انقلاب را در صد سال گذشته از سر گذرانده‌ایم؛ یک انقلاب مشروطه و دیگری انقلاب اسلامی. سوال ما در بُعد عملی و تاریخی اثر، این بوده که چرا در انقلاب مشروطه علیرغم وجود رهبران مهم، چه در بین روشنفکران و چه در بین روحانیون و مراجع آن زمان، رهبری کاریزماتیک که همه گرد او جمع شوند و فرمان‌های او را اطاعت کنند، ظهور نکرده اما، در انقلاب اسلامی سال ۵۷ می‌بینیم که امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبر کاریزماتیک ظهور می‌کند و همه آحاد جامعه و از گروه‌های مختلف او را اطاعت می‌کنند و با فرمان او به خیابان‌ها می‌ریزند و به جنگ می‌روند.

فولادیان در کتاب «جامعه‌شناسی کاریزمای ملی» فارغ از اینکه این افراد چه ویژگی‌هایی دارند، به بررسی ساختارهای اجتماعی دو برهه تاریخی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی می‌پردازد؛ اینکه ساختار اجتماعی در انقلاب مشروطه و ساختار اجتماعی در انقلاب اسلامی به چه شکل بوده و این فرایند ساختاری، چه تحولی را از سر گذرانده است.
 
وی ادامه داد: تا قبل از انقلاب مشروطه اساساً اجتماع ملی در ایران شکل نگرفته است و جامعه ایران جامعه‌ای که دچار فروپاشی ساختاری شود، نبوده، یعنی از ابتدای دوره قاجار تا انتهای آن ساختارهای کلان اجتماعی ایران، چه نظام روستایی، چه نظام ایلات و عشایری و چه نظام شهری، بنیان ساختاری‌شان از ابتدا تا انتهای قاجار، علیرغم تغییراتی که انجام شده، پایدار و ثابت مانده است.

این پژوهشگر در همین رابطه ادامه داد: اما وقتی به انقلاب اسلامی می‌رسیم و دوره پهلوی را مرور می‌کنیم، می‌بینیم با مهندسی‌های کلان اجتماعی که در دوره پهلوی اتفاق می‌افتد، ساختارهای کلان اجتماعی دچار تحولات بسیار جدی می‌شود، نظام ایلات و عشایری فرو می‌ریزد، نظام روستایی به واسطه سیاست‌هایی که حکومت پهلوی در پیش می‌گیرد رو به نابودی می‌رود، نظام شهری ساختار درونی خود را از دست می‌دهد، سیل مهاجرت به سمت شهرها رخ می‌دهد و حاشیه نشینی‌های گسترده شکل می‌گیرد.

لذا به گفته این استاد دانشگاه، نظام شهری به‌علت این مهاجرت‌ها دچار تحولی بنیادی و اساسی می‌شود و حتی وقتی به انقلاب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همین‌ مهاجران هستند که گِرد رهبر کاریزماتیک جمع می‌شوند.
 
مجید فولادیان، نویسنده کتاب «جامعه‌شناسی کاریزمای ملی» در انتهای این مصاحبه، گفت: از سویی دیگر مفهوم هویت ملی که در دوره پهلوی به آن خیلی تاکید می‌شود و شکلی مدرن به خود می‌گیرد، به کمک سایر عوامل ذکر شده می‌آید و همه این‌ها باعث می‌شود که ما امکان وجود یک رهبر کاریزماتیک ملی در جامعه ایران را داشته باشیم، در این کتاب این فرآیندها و این تحولات با منابع متعدد و به‌طور جزئی و دقیق مورد بررسی قرار می‌گیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها