«رجبعلی لباف خانیکی»، استاد پیشکسوت باستانشناسی خراسان و سرپرست تیم کاوشهای شادیاخ نیشابور، بهمناسبت هفته میراث فرهنگی و در یادداشتی برای ایبنا، از توانایی میراث فرهنگی در پاسخ به پرسشهای بزرگی چون «از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود»، نوشت.
چونی و چرائی انسان در نظام آفرینش، پرسشی است که از گذشتههای دور، ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول داشته است؛ ازجمله «مولانا جلال الدین بلخی» که آن پرسش بزرگ را اینگونه فریاد کرده است:
«از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمائی وطنم
ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم»
فلاسفه و جامعهشناسان و روانشناسان بسیار کوشیدهاند، پاسخی برای پرسش مولانا و پرسشگران بزرگ دیگر جستجو کنند اما، گویا هنوز به پاسخهای قانعکننده، نرسیدهاند زیرا در آن حوزهها استدلالها عمدتاً نظری و پاسخها اعتباریاند.
اما به نظر میرسد که در یک حوزه تا حدودی بتوان به پاسخ قانعکننده و منطقیتری دست یافت و آن، حوزۀ «میراث فرهنگی» است زیرا، در آن حوزه است که تصویری چندبُعدی از انسان در طول حیات درازمدتش، قابل ترسیم است و احتمالا با ملاحظۀ همین واقعیت بوده که در اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی، «میراث فرهنگی» اینگونه تعریف شده است: «میراث فرهنگی شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ است و با شناسائی آن، زمینۀ شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی آن، میسر میگردد و از این طریق زمینههای عبرت برای انسان فراهم میشود».
با تامل در این تعریف و هدف میراث فرهنگی که بعد از تعریف در اساسنامه آمده و بهمنظور «عبرت از حرکت فرهنگی انسان و بقا و رقاء هویت و شخصیت فرهنگی جامعه» است، بیشتر به جنبههای انسان گرایانۀ میراثفرهنگی پی میبریم.
گمان نمیرود بجز ارباب علوم پایه و تجربی کسان دیگری بتوانند با اطمینان، اینگونه ادعا کنند و این نشانۀ توان بالقوۀ میراث فرهنگی است.
منابع مکتوب اعم از سنگ نوشتهها و گلنوشتهها و متون کهن، گرچه خود در شمار میراثهای فرهنگی محسوب میشوند ولی، بیش از حدود پنج هزار سال قبل از ابداع خط نمیتوانند ما را از سرگذشت انسان آگاه کنند، درصورتی که جلوههای دیگر میراث فرهنگی مانند یافتههای باستانشناسی، قادرند کهنترین رد پای انسان بر روی زمین را تبیین و تحلیل کنند.
به عنوان مثال، هنگامیکه در گزارشهای باستانشناسی، میخوانیم که باستانشناسان در کنارههای کشف رود خراسان به ابزارهای سنگی با قدمت ۸۰۰ هزار سال پیش، دست یافتهاند که متعلق به نخستین انسانهای ابزارساز بوده، پاسخ یک پرسش بزرگ دریافت شده است، پاسخ به این پرسش که: «تفاوت انسان با دیگر گونههای جانوری در فرایند حیات چگونه ابراز شده است؟».
یا هنگامیکه باستانشناسان یک «کورگان» (اطاق تدفین) سکائی را در «پازیریک» واقع در منطقه یخزدۀ آلتائی شکافتند و در آن جسدهای یخ زده با پوست خالکوبی شده، کالسکهای بسته به دو اسب و تعداد زیادی اسباب و لوازم زندگی و قالی و گلیم و نمد مشاهده و مطالعه کردند، توانستند با شواهد کافی در مورد هنر، فناوری، فرهنگ، باورها و شیوه زندگی سکاها در حدود ۲۵۰۰ سال پیش اظهار نظر کنند و پرسشهای فراوانی را پاسخ دهند.
میدانیم که میراث فرهنگی منحصر به یافتههای باستانشناسی و صرفاً عطف به گذشته نیست بلکه، حوزههای گوناگون با موضوعات متنوع و البته حول محور «انسان» را از گذشتههای دور تا عصر حاضر در دو بخش کلان «میراث فرهنگی ملموس» و «میراث فرهنگی غیرملموس» شامل میشود و در مجموع تمامی موضوعات مربوط به انسان را پوشش میدهد.
باستانشناس میتواند انسان را بر اساس آنچه از او باقیمانده، تعریف کند، مردمشناس بر اساس مطالعات میدانی خود به شیوه زندگی و ارتباط با جوامع دیگر در گذشته و حال با توجه به آداب و رسوم، قومیت، ایدئولوژی و ابزارآلات مورد استفاده پی میبرد. کارشناس زبان و گویش به تحقیق پیرامون زبانها و لهجهها و دخل و تصرف در آنها و چگونگی حفاظت و حراست از زبان که نماد ملی و هویتی هر کشوری است، میپردازد و کارشناس هنرهای سنتی، هنرهای بومی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد و نشانههای خلاقیت و نبوغ هنرمند را در تار و پود و لابهلای آنها جستجو میکند.
چنین نهادی با چنان وسعتی و چنان شرح وظایفی از جایگاه والائی برخوردار و شایسته ارجگزاری است؛ لازم و ضروری است که از تپهها، محوطههای باستانی و بناهای تاریخی که اسناد هویت و گنجینه اسرار محسوب میشوند، حفاظت شود، برنامههای مصوب تحقیقاتی میراث فرهنگی اجرائی شود و گزارشهای حاصل از تحقیقات، کاربردی شوند؛ ازجمله در بخشهای زبان و گویش و مردم شناسی که نقش رسانهها و وسایل ارتباطی در دگرگونیهای زبانی و معیشتی بسیار پررنگ و تاثیر گذارشده، لازم به نظر میرسد که نسبت به جمع آوری ابزار و وسایل سنتی و تدوین فرهنگهای گویشی اقوام و شهرهای مختلف اقدام شود.
در پایان ضمن گرامیداشت هفته میراث فرهنگی، امیدوارم پاسداران وظیفهشناسی برای حفاظت میراثهای فرهنگی وطنمان باشیم.
نظر شما