رشد قیمت سرسامآور زینک و کاغذ و مواد اولیه چاپ، به خبرکسادی، تورم، تعطیلی و... اما این میان کسی نیست که بپرسد چه به روز صنعت چاپ قدرتمند ایران آمد؟ کی و کجا تار و پود رکود درهم تنیده شد؟ و حال راهکار چیست و از کجا باید آغاز کرد؟
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است؛
این روزها به هر چاپخانهای که سر میزنی سکوتی سخت و سنگین بر فضا حکمرانی میکند. چاپخانههایی که در این موقع سال زمان پاسخگویی به مشتریان را نداشتند، حالا در سکوت تجربه تلخ عزلتنشینی با سرب و فولاد سرد را تجربه میکنند. کسب و کارهای جدید، چند سالی است ک ه که روند کسب و کار در صنعت چاپ تغییر کرده و این تغییر اینبار بر خلاف همیشه سختافزای نیست و تجهیزات متفاوتی طلب میکند.
با روند کنونی حاکم بر اقتصاد، تا چشم بگردانی بیمه، مالیات، عوارض، برق، دستمزد و... به سررسید پرداخت میرسند و نقدینگی طلب میکنند و هستند بسیار چاپخانهدارانی که در این نبرد سخت، استراتژیک و طاقتفرسا دوام نمیآورند، عرصه را ترک و با این کسب و کار وداع میکنند.
کافی است اخبار چند وقت اخیر را مرور کنید تا به خبر ورشکستگی صدها چاپخانه و کسب و کارهای وابسته برسید؛ به خبر رشد قیمت سرسامآور زینک و کاغذ و مواد اولیه چاپ، به خبرکسادی، تورم، تعطیلی و... اما این میان کسی نیست که بپرسد چه به روز صنعت چاپ قدرتمند ایران آمد؟ کی و کجا تار و پود رکود درهم تنیده شد؟ و حال راهکار چیست و از کجا باید آغاز کرد؟
اوایل دهه هشتاد بود که زنگ واردات ماشین چهار رنگ و مجوزهای تاسیس چاپخانه توسط دفتر امور چاپ وزارت ارشاد زده شد و کمی بعد سیل ماشینآلات دست دوم و دست چندم و گاه فرسوده، صنعت چاپ ایران را در نوردید و آرام آرام در خود غرق کرد تا اولین تار و پود رکود با مجوزهای کارشناسی نشده تاسیس چاپخانه و ماشینآلات مستهلک و عدم سیاستگذاری صحیح رج زده شود.
اواخر دهه هشتاد شمسی بود که شاهد تاسیس مجتمعهای چاپی عظیمی در شهرهای مشهد ، تهران و قم بودیم. برخی از این مراکز از تسهیلات بانکی کمبهره و بدون دردسرهای سیستم اداری و بانکی و برخی دیگر از منابع مالی اختصاصی و معمولا بیشمار استفاده کردهاند و تجهیز شدند. ماشین آلات تمامی نو و بر اساس آخرین فنآوریهای روز دنیا بود و این یعنی جذب سفارشهای بازار و آغاز روند رقابت بخش دولتی مجهز با بخش خصوصی نحیف.
دایره سفارشات موجود در بازار طی چند سال کوچک و کوچکتر شد و اقتصاد چاپخانه داران شکنندهتر از همیشه. اوایل سال 97 روند کسب و کار در صنعت چاپ چشم به روند صعودی نرخ ارز داشت با توجه به وارداتی بودن اکثر مواد مصرفی این صنعت رشد نرخ ارز برابر بود با رشد قیمت همه مواد مصرفی و مواد اولیه این صنعت؛ اولین ترکشهای ارزی یه مرکب چاپ خورد، اما صدای آن زیاد شنیده نشد. سپس رشد قیمت کاغذ و سپس کمبود آن مطرح شد و به معضل تبدیل شد و با رشد چند برابری نرخ زینک و کمبود شدید آن پازل رکود و تورم سال 1397 در صنعت چاپ ایران کامل شد، روند نامیمونی که تعطیلی تعداد بیشتری از چاپخانههای را رقم زد.
نکته قابل تامل اینکه در همین شرایط نیز تعدادی از چاپخانهها روند خوب و روبهرشد خود را –هر چند باسرعت کمتر- ادامه میدادند. باید اذعان داشت چاپخانهداری یکی از مشاغل سخت و پیچیده است. کسب و کاری که معجون چند شغل دیگر است و خود کاملا تخصصی و فنی، اما چگونه برخی از چاپخانهداران در این شرایط نیز روند رشد نسبی خود را حفظ کردند؟
استفاده از برنامههای آموزشی، بکارگیری مشاوران متخصص، بهرمندی از تجارب پیشکسوتان، تکیه بر خرد جمعی، استفاده و الگوبرداری از برنامههای چاپخانههای موفق خارجی برای برونرفت از بحران، تدوین یک استراتژی مدون، ایجاد مزیت رقابتی و... چندین و چند راهکاری است که میتوان برای بهبود شرایط نام برد و بهکار گرفت. در این میان نباید از نقش مهم تشکلهای برای مدیریت این شرایط غافل بود، تشکلها تخصصی میتوانند با تدبیر و مدیریت بحران نقش بسیار کلیدی و موثر در حفظ و حراست از اعضای خود ایفا کنند.
نکته قابل توجه دیگر که خود به نوعی کفه ترازوی اقتصاد چاپ را متفاوت کرد ورود استارتاپها به عرصه چاپ بود، با رونق استارتاپها و روشهای جدید کسب و کار دیگر کمتر کسی برای یک سفارش چاپ به سراغ چاپخانههای کوچک میروند و سهم عمدهای از نیازها و سفارشات توسط اینترنت مرتفع میشود و باید گفت زمان آن رسیده که چاپخانههای کوچک تجمیع و به شرکتهای سهامی و مجهز چاپ تبدیل شوند چرا که روشهای نوین کسب و کار از یک سو و تاسیس چاپخانههای مدرن و با دانش از سوی دیگر تهدیدهای مهم هستند که چراغ کسب و کار آنها را با سرعت بیشتر خاموش خواهد کرد.
بهره گیری از علوم جدید بازاریابی و فروش و توجه جهانی به استفاده از بستر اینترنت برای رفع انواع نیازها تغییر شگرفی در کسب و کارها ایجاد کرده که صنعت چاپ نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نیست. حال با توجه به این تغییرات ژنتیکی در کسب و کار و شرایط نامساعد کنونی شاید این ابتدای ماجرای تلخ ورشکستگی و رکود باشد زیرا با همه گیر شدن استفاده توامان از علم و اینترنت و عدم آمادگی چاپخانهداران برای حضور در شرایط جدی بازار امکان شنیدن خبرها ناخوشایند بیشتر و بیشتر خواهد شد و باید گفت که امروز هم برای برنامهریزی جامع دیر است و سال 1398 می تواند برای کسب و کار یک چاپخانه اگر تغییر کند فرصت باشد و در صورت عدم تغییر یک تهدید بزرگ.
نظر شما