فرید مرادی، در حالی سنت فعلی ترجمه را عجولانه، پرشتاب و کم دقت ارزیابی کرد که ترجمه پیروان سنت غیردانشگاهی را زمینهساز انتشار آثار فاخری میداند که عملا به آثاری فارسی تبدیل شدهاند.
کیفیت را فدای سرعت کردهایم
وی ادامه داد: همه آثار ادبی در جریان این شتابزدگی قرار نمیگیرند، چراکه بسیاری از مترجمان کتابهای پرفروش، توان رفتن به طرف برخی از آثار مهم ادبی را ندارند. بنابراین این شتاب موجب شده تا کیفیت فدای سرعت شود؛ بهطوریکه آثار بیکیفیت در این زمینه فراوان شده است.
مرادی درباره دلایل شتابزدگی بین ناشران برای ترجمه آثار پرفروش افزود: فروش دهها هزار نسخه کتاب در ایالات متحده آمریکا، ناشر را ترغیب میکند تا ترجمه آن اثر را آغاز کند.
معیاری برای تمیز چند ترجمه از یک اثر نداریم
این کارشناس نشر گفت: شاید دیگران نیز به ترجمه چنین کتابی تمایل پیدا کنند، چراکه معیاری برای تمیز دادن چند ترجمه از یک اثر در ایران وجود ندارد، بنابراین ناشر به مترجم فشار میآورد تا سریعتر ترجمه را تمام کند. البته گاهی برای افزایش سرعت، بخشهای مختلف کتاب به چند مترجم سپرده میشود تا ناشر بتواند زودتر از سایر کتاب را به بازار برساند.
مرادی با بیان این مطلب که شتابزدگی در ترجمه طی سالهای اخیر به عارضهای پرفشار تبدیل شده، بیان کرد: این وضعیت موجب شده تا ترجمههایی با کیفیتهای بسیار نازل، گاهی با کاستیها، افتادگیها و غلط در اختیار مردم قرار بگیرد.
باید بپرسیم پیرو کدام سنت ترجمه هستیم
این ویراستار درباره لزوم توجه ناشران به مخاطبسنجی در انتخاب آثار پرفروش دیگر کشورها به سنت ترجمه درایران اشاره کرد و ادامه داد: باید به این پرسش پاسخ دهیم که به کدام سنت ترجمه وفادار هستیم. آیا به سنت دانشگاهی که به ترجمه لفظ به لفظ تاکید دارد، پایبندیم یا شیوه مترجمان غیردانشگاهی. بسیاری از مترجمان ازجمله مرحوم محمد قاضی، عبدالله توکل، رضا سیدحسینی پیرو سنت ترجمه دانشگاهی نبودند.
مرادی بیان کرد: سنت ترجمه غیردانشگاهی، زمینهساز انتشار آثار فاخری شد. مانند ترجمه «دن کیشوت» با ترجمه مرحوم قاضی که عملا به یک اثر فارسی تبدیل شده است.
سنت ترجمه غیردانشگاهی، به زبان فارسی وفادارتر بود
این کارشناس نشر در ادامه تشریح سنت ترجمه غیردانشگاهی ادامه داد: این سنت، به متن وفادار بود البته نه به اصطلاح نعلبهنعل و کلمهبهکلمه، بلکه مترجم از متن، برداشتی را که فکر میکرد میتواند عینا به زبان فارسی منتقل کند را انجام میداد. بنابراین وفاداری مترجم به زبان فارسی بیش از زبان مبدا بود.
مرادی افزود: این سنت ترجمه غیردانشگاهی جا افتاده است و بسیاری این پرسش را طرح میکنند که کدام یک از سنتهای ترجمه را باید ملاک ترجمه قرار داد.
سنت فعلی ترجمه عجولانه و کم دقت است
نویسنده مجموعه پنججلدی تاریخ چاپ و نشر کتاب فارسی، با ابراز تاسف از شرایط فعلی ترجمه گفت: در حال حاضر، متاسفانه روش جدیدی بهوجود آمده که به هیچ یک از سنتهای ترجمه دانشگاهی و کلاسیک که به زبان فارسی وفادار بود، پایبند نیست. سنت جاری، سنت پرشتاب، عجولانه و کم دقت است بهعبارت دیگر مترجمان به زبان فارسی تسلط چندانی ندارند.
مرادی در ادامه آسیبشناسی جریان فعلی ترجمه بیان کرد: وضعیت فعلی ترجمه موجب شده تا برگردان به زبان مادری، دچار نقایص و کمبودهای فراوان و وحشتناکی باشد. بهعبارت دیگر، ترجمههای جدید خالی از مفهوماند و مخاطب از خواندن این متنها و جملات شگفتزده میشود؛ جملاتی که پیوندی با جمله قبلی ندارند.
بسیاری از دانشآموختگان مترجمی برای سرگرمی ترجمه میکنند
وی افزود: باید توجه داشته باشیم که تعداد قابلتوجهی از یک میلیون دانشآموخته دانشگاه، در رشته زبانهای خارجی تحصیل کردهاند. بسیاری از این افراد، مترجم حرفهای نیستند و صرفا برای سرگرمی فعالیت میکنند.
مرادی با تاکید بر ضعف جریان ترجمه، به تعداد قابل توجه صاحبان پروانه نشر اشاره و بیان کرد: تعداد قابل توجه دارندگان مجوز نشر از یک سو و تاکید بسیاری از ناشران به انتشار سالانه چهار عنوان کتاب از سوی دیگر، به بلبشو فعلی دامن میزند.
صدور مجوز را به عارضه تبدیل کردند
وی درباره راهکارهای بهبود وضعیت ترجمه با نگاهی به تاریخ عملکرد مسئولان فرهنگی، بیان کرد: گرفتار مکتبِ بسطی شدهایم که خواهان تکثیر هر چیزی است. از روزگاری که دولت مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، سعی کرد آمار نشر کتاب را افزایش بدهد تا از یک سو نظر بانک جهانی را جلب کند و از سوی دیگر اعلام کند ایران، کشور در حال توسعه است، صدور پروانه نشر را به یک عارضه تبدیل کردند.
این کارشناس نشر در بیان دلیل تبدیل شدن صدور مجوز نشر به عارضه همزمان با دولت سازندگی ادامه داد: جریان صدور مجوز نشر به عارضه تبدیل شد، چراکه رانت در کنار آن تعریف شد، خرید و کاغذ دولتی شکل گرفت در نتیجه یورش بیرویهای از سوی افرادی که هیچ سابقهای در حوزه فرهنگ و کتاب نداشتند ایجاد شد.
سرهمبندی کتاب برای تمدید مجوز نشر
مرادی با بیان این مطلب که مجوز نشر امکان تبدیل هر محل مسکونی به اداری را ایجاد کرد، افزود: بسیاری از افراد دارنده مجوز نشر فعالیت دیگری غیر از چاپ و نشر کتاب در دفاتر نشر انجام میدهند. سالانه هم چهار عنوان کتاب را به اصطلاح سرهمبندی میکنند تا جوازشان تمدید شود.
وی افزود: البته از چند سال گذشته تمدید جواز نشر دیگر موضوع مهمی محسوب نمیشود، چراکه اگر مجوز تمدید هم نشود با یک مهر فرصت میگیرند تا سه سال دیگر به فعالیت خود ادامه دهند.
مرادی با تاکید بر اهمیت توجه به آمار قابلتوجه مجوز نشر گفت: افزایش تعداد ناشر با توجه به تعداد محدود «پدیدآورنده واقعی» که با معیار حرفهای بودن شناخته میشود، مقوله بسیار مهمی است.
وی درتعریف پدیدآور حرفهای گفت: حرفهای بودن به این معناست که پدیدآور تلاش میکند، امورات زندگیاش را طریق نویسندگی به دست آورد. پدیدآور حرفهای در ایران نداریم و یا بسیار اندک است.
مترجم با نقد دست و یایش را جمع میکند
این کارشناس نشر ادامه داد: ایجاد محدودیت نشر با این هدف که هرکس وارد این فضا نشود ازجمله راهکارهای بهبود وضعیت ترجمه است. علاوه بر این باید فرهنگ نقد را بسط دهیم بهعبارت دیگر در حالیکه نقدمان شده تعریف و تمجید از هر اثر، کتاب باید بهطور دقیق و سازنده و بدون ترس و واهمه از اسم مترجم کالبدشکافی و نقایص آن برملا شود.
مرادی افزود: نقد واقعی موجب میشود تا مترجم تا حدودی به اصطلاح دست و پایش را جمع کند. به نظر میرسد که در فضای مجازی این شیوه نقادی وجود دارد اما کمتر کسی از آن مطلع میشود.
این کارشناس نشر با تاکید بر اهمیت نقد بیان کرد: به جای ایجاد فیلترهای مختلف بر سر راه انتشار کتابهای مختلف برای اینکه مبادا یک کلمه جنسیتی و یا مفاهیمی که شاید بوی کفر و الحاد میدهند منتشر نشود، استانداردهایی تعریف کنند برای کیفیت اثر که آیا ترجمه از نظر قواعد زبان فارسی قابلیت دارد یا خیر؟
بدون نقد بازار آشفته نشر همچنان فعال خواهد ماند
مرادی افزود: وقتی معیاری برای بررسی کیفی آثار وجود ندارد، همچنان شاهد ادامه فعالیت بازار آشفته فعلی خواهیم بود.
وی با انتقاد از ترجمههای متعدد از یک اثر ادامه داد: 90 ترجمه از «شازده کوچولو» منتشر شده است. آیا این میزان ترجمه واجب است؟ آیا هیچ اثر ادبی دیگری برای ترجمه وجود ندارد که مورد توجه کودکان و نوجوانان باشد؟ چرا این اتفاق میافتد؟ چون پختهخواری شده است و همه از دست هم کپی میکنند.
این کارشناس نشر از «کپی جعلی» بهعنوان پدیده جدید بازار نشر یاد کرد و گفت: متاسفانه تعدادی ناشر پیدا شدهاند که منتظرند، کتابی در بازار پرفروش شود تا سریع کپی جعلی آن را چاپ و به بازار عرضه کنند.
مرادی با اشاره به کتاب «جزء از کل» نمونه بارز «کپیجعلی» بیان کرد: ترجمه اصلی عنوان کتاب «جزء از کل»، «کلک مراغابی» است و عنوان فعلی، ترجمه ذوقورزانه مترجم است. چرا مترجم دیگر دوباره باید از همین عنوان استفاده کند؟
نظر شما