کتاب «سیاست فرهنگ در دانشگاه ایرانی: رویکردی فرهنگی به آموزش عالی» نوشته سید ضیاء هاشمی سعی در بازتعریف فرهنگ دانشگاهی نه بهعنوان امر فوق برنامه؛ بلکه بهعنوان رکن اصلی و کلیدی حیات دانشگاهی در تعامل و تعادل با کارکرد تولید علمی آن دارد. آنچه اهمیت دارد بازاندیشی مداوم در نقش فرهنگی دانشگاه ایرانی است.
هاشمی در بخشی از مقدمه کتاب بیان میکند که دانشگاه، در بستر فرهنگ شکل میگیرد و عمل میکند؛ اما در نهایت رسالتی فرهنگی دارد. تقلیل نقش دانشگاه به یک نهاد تخصصی تولید علم و کارشناس، نه تنها درکی ناقص از این نهاد است؛ بلکه موجب انحراف و کژکارکردی این نهاد خواهد شد. آموزش عالی، نهادی است که در کنار نقش تعلیمی و آموزشی، متولی نقش تربیتی نیز هست و چه بسا نقش تربیتی و فرهنگی دانشگاه مهمتر از نقش صرفا علمی آن باشد.
به گفته نویسنده کتاب، تجربههای جهانی و محلی بیانگر آن است که دانشگاه در هر صورت یک نهاد فرهنگی است و غفلت از وجه فرهنگی یا مداخله غلط در آن، جامعه را از ظرفیت بالقوه عظیمی برای رشد و توسعه محروم میکند و گاه سبب آسیب دیدن جامعه نیز میشود. در ایران مدرن نیز رویکرد فرهنگی به دانشگاه به صورت آگاهانه مورد توجه بوده است. تاسیس دانشگاه مدرن در ایران با هدفی فرهنگی؛ یعنی رشد و توسعه فرایند ملیسازی همراه بود و بعد از انقلاب اسلامی هم در خدمت اهداف و ارزشهای انقلاب و دین تعریف شد.
در هر حال، تاسیس و توسعه دانشگاه در ایران فراتر از کارکردهای علمی و تولید متخصص در آن، یک سیاست فرهنگی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی بوده است. مدل این سیاستگذاری فرهنگی در آموزش عالی ایران، از بالا به پایین و درنهایت الگویی تک صدایی بر آن حاکم بوده است. از همان آغاز دانشگاه محل تجمیع میراث فرهنگی، داشتههای فرهنگی امروزی و افقهای فرهنگی آینده بوده است. وجه فرهنگی در نهاد دانشگاه ایرانی، بهطور صرف یک وجه توصیفی در معنای جامعهشناختی نبوده؛ بلکه درکی ایجابی، ارزشی و نخبهگرایانه از فرهنگ وجود داشته و در هر دورهای ذیل فرهنگ مطلوب و آرمانی در سیاستگذاریهای رسمی و غیررسمی در دانشگاه ایرانی دنبال شده است. به همین جهت سیاست فرهنگ در دانشگاه؛ یعنی نزاع و تعامل میان گفتمانهای مختلف گروههای گوناگون بر سر تعریف فرهنگ مطلوب و آرمانهای نهاد دانشگاه، در جریان بوده است. این جریان پویای فرهنگهای دانشگاهی در ایران، بخشی از حیات خلاقانه دانشگاه ایرانی بهمثابه یک نهاد پیشرو و پیشگام در تولید و توسعه فرهنگ بوده است.
سید ضیا هاشمی تاکید میکند که مدیریت فرهنگی آموزش عالی ایرانی مستلزم سیاستگذاریهایی است که از یکسو تعادلی میان کارکردهای فرهنگ دانشگاه و بستر کلان جامعه ایران و نیازهای آن ایجاد کند و از سوی دیگر مانع از تقلیل تنوع خلاق فرهنگهای دانشگاهی به یک مدل خاص و محدود از فرهنگ شود. آنچه مهم است حفظ و توسعه چندصدایی و تکثر فرهنگی دانشگاه ایرانی است تا بتواند بستری برای رقابت و خلاقیت در زمینه فرهنگ ایرانی اسلامی و در راستای ارزشهای متعالی جامعه و به دور از تنگنظریهای گروهی و حزبی باشد. بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در دانشگاه ایرانی مستلزم حفظ این تنوع و ایجاد فضای گفتگویی و توسعه زمینههای آزاداندیشی بهعنوان شاهکلید رشد و خلاقیت روح فرهنگی دانشگاه ایرانی است.
در یادداشتها و گفتارهای حاضر که به مناسبتهای مختلف حسب مسئولیت نگارنده در معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری در محیطهای دانشگاهی ارائه شده، تلاش شده است دو ایده محوری برای فرهنگ دانشگاهی ایران برجسته شود: 1- آزاداندیشی و گفتگو به عنوان شروط اصلی حیات پویای روح فرهنگی دانشگاه در نظر گرفته شود و 2- تعامل خلاق فرهنگ دانشگاهی و ارزشهای متعالی جامعه ما که در انقلاب اسلامی متجلی شدهاند، زمینه حرکت به سمت نقطه مطلوب است. البته شرط اصلی تحقق این دو ایده، پذیرش و دفاع از استقلال نهاد دانشگاه از سایر نهادهاست. اینها ایده محوری بحثهای صورتگرفته در این مجموعه است. برای فراهم کردن بسترهای توسعه فرهنگی دانشگاهی، میبایست آن را در رابطهای مستمر با کلیت جامعه و فرهنگ ایرانی در نظر گرفت. در این رابطه نیز به شرط تحقق دو شرط فوق؛ دانشگاه ایرانی، پیشروترین نهاد برای پیشرفت و توسعه پایدار در این کشور خواهد بود و نقشی حیاتی و بیبدیل در رشد فرهنگی و اجتماعی ایران داشته و خواهد داشت.
پیشرو بودن آموزش عالی در توسعه فرهنگی ایران، مستلزم رویکردی انتقادی و بازاندیشانه در سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه ایرانی است، تا از یکسو قانونگرایی را محور فعالیتهای دانشگاه قرار دهیم و از سوی دیگر سیاستزدگی و شعارزدگی را از محیط دانشگاه دور کنیم. شرط موفقیت دانشگاه ایرانی، حفظ استقلال و تضمین معیارهای فرهنگ علم و آزاداندیشی و گفتگو در آن است. اینها شروط حیاتی برای پویایی دانشگاه ایرانی است تا بتواند بهعنوان نهادی فرهنگی و در رابطه با فرهنگ کلان جامعه، برای جستجوی حقیقت و پیامدهای ضمنی آن در خدمتگذاری به نیازهای متعالی و حتی نیازهای مادی جامعه باشد.
هاشمی در مقدمه کتاب یادآور میشود که این مجموعه سعی در بازتعریف فرهنگ دانشگاهی نه بهعنوان امر فوق برنامه؛ بلکه بهعنوان رکن اصلی و کلیدی حیات دانشگاهی در تعامل و تعادل با کارکرد تولید علمی آن دارد. آنچه اهمیت دارد بازاندیشی مداوم در نقش فرهنگی دانشگاه ایرانی است. در تربیت نسل ایرانی، باید ارتباطی منطقی بین آنچه داشتهایم، آنچه داریم و آنچه مطلوب است که داشته باشیم، ایجاد کنیم. در این کتاب تلاش شده است تا این ارتباط در برخی زوایای فرهنگ دانشگاهی بیان و تبیین شود.
کتاب «سیاست فرهنگ در دانشگاه ایرانی: رویکردی فرهنگی به آموزش عالی» نوشته سید ضیاء هاشمی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) با شمارگان هزار نسخه در ۳۴۵ صفحه به بهای 18 هزار تومان از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی روانه بازار نشر شده است.
نظر شما