اخیراً دو کتاب جدید در زمینه جنبش سیاهپوستان وارد بازار کتاب شده است که به تاریخچه این جنبشها و چگونگی پیوستن به آن میپردازد.
در تابستان سال 1966 بود که «استوکلی کارمایکل» و «ویلی ریکز»، رهبران کمیته دانشجویی به دنبال صلح از کلمه «قدرت سیاه» در سخنرانیهای خود استفاده کردند. جنبش آنان نام جدیدی یافت و در پاییز همان سال در بین مردم معروف شد و حزب «ببر سیاه» توسط «هیوئی نیوتون» و «بابی سیل» نیز شکل گرفت.
امسال پنجاهمین سالگرد جنبش قدرت سیاه است. با وجود اینکه بعضی از افراد در تشکیل این جنبش نقش بسیاری داشتند اما جرقههای ایجاد آن ریشه در جنبش حقوق مدنی و حتی امت اسلام دارد زیرا از کمبود رهبری خوب چون «مارتین» یا «مالکولم» رنج میبرد و به ناچار از ایده گروههای دیگر بهره میگرفت.
همین جنبش زمینهساز فعالیت، بیپروایی و قدرت سیاهپوستان شد که دریافتند نیاز به رهبر ندارند و باید به نژاد خود افتخار کنند. شعار این گروه این است که «زندگی سیاهپوستان اهمیت دارد» تا امید و قدرت خود را بازیابند.
در این لحظه که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا است وضعیت سیاهپوستان در هالهای از ابهام قرار دارد. در این میان دو کتاب جدید تحت عناوین «قدرت سیاه 50» از «کوزومی وودارد» و «ببرهای سیاه: تصاویری از انقلابی ناتمام» از «بایرون شیه» وارد بازار شده است تا بیشتر با حقوق خود آشنا شوند.
در مقدمه کتاب «قدرت سیاه 50» آمده است: «قرار نبود این جنبش به آیندگان به ارث برسد. قرار نبود منبع الهام فعالین امروز باشد.» اما با خواندن کتاب به چگونگی تغییر جنبش سیاهپوستان در این سالها کمک کرده است و حالا ما موزهای به نام «فرهنگ و تاریخ آفریقایی- آمریکایی» داریم.
این دو کتاب از جهات بسیاری به هم شبیه هستند. «قدرت سیاه 50» کلکسیونی از اتفاقات مهم است. با خواندن این کتاب اطلاعات بسیاری درباره اتفاقات سالهای گذشته سیاهپوستان برای احقاق حقوق خود در جامعه آمریکا کسب خواهید کرد.
در حالی که کتاب اول خواننده را با تاریخچهای از زندگی سیاهپوستان آشنا میکند ، کتاب دوم در پی آن است تا شما را از اتفاقات گذشته دور کند. کتاب از دید اول شخص و یکی از اعضای ساده حزب «ببرهای سیاه» روایت میشود.
کتاب معتقد است جامعه چنان بر روی رهبران و افراد این حزب تمرکز کرد که از یاد برده است که این حزب یک مؤسسه عادی بود و قرار بود اعضایش از مردم عادی جامعه باشند که اعتقاد بسیاری به آن داشتند و مایل بودند برای شکوفایی آن زحمت بکشند. اعضای این حزب هر یک دارای شغلهای جداگانه هستند اما با عشق برای آن کار میکنند زیرا معتقدند بخشی مهمی از زندگی آنان مربوط به این حزب است و باید آن را حفظ کنند.
«فیلیس جکسون»، 66 ساله که استاد دانشگاه تاریخ هنر دانشگاه «پانوما» است میگوید: « قرار نیست شخصیت مهمی باشیم تا بتوانیم وارد این حزب شویم بلکه با پیوستن به آن و با تلاش بسیار به شخصیت مهمی تبدیل خواهیم شد.»
نظر شما