پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۵
ادبیات دفاع مقدس با جهان‌بینی و بر اساس نیاز درونی نویسنده خلق شود

مدیرگروه زبان فرانسه دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر این‌که ادبیات دفاع مقدس باید حتما جهان‌بینی داشته باشد، گفت: نویسنده ادبیات دفاع مقدس باید جبهه رفته باشد و نسبت به این نوع فرهنگ آگاه باشد؛ یعنی نگاه به جهان داشته باشد و بر اساس نیاز درونی‌اش شروع به نوشتن ‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «ظهور اسطوره امروز در هویت ملی در ادبیات دفاع مقدس»، چهارشنبه هفتم مهرماه با حضور علی عباسی؛ دانش‌آموخته رشته نقد ادبی از پاریس، مدیرگروه زبان فرانسه دانشگاه شهید بهشتی و نویسنده کتاب‌های متعدد در زمینه فرهنگ ایرانی و دفاع مقدس و مهدی کاموس؛ نویسنده و پژوهشگر ادبیات به‌همت خانه کتاب و ادبیات ایران با همکاری سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس برگزار ‌شد.
 
مهدی کاموس در ابتدای این نشست با اشاره به مفاهیم و مصداق‌های اسطوره‌، گفت: یک اسطوره، معانی بسیاری را در ذهن ما متجلی می‌کند. مثلا رابطه ابراهیم خلیل‌الله با فرزندش حضرت اسماعیل(ع) یک اسطوره مذهبی است و دریایی از معنا با این اسطوره به ذهن ما وارد می‌شود یا رابطه رستم و سهراب دریایی از معنا را در ذهن ما متجلی می‌کند. درباره اسطوره دیدگاه‌های متفاوتی از معنا و معادله‌های اسطوره وجود دارد. این‌که آیا اسطوره‌ها داستان‌های خیالی هستند؟ به‌هرحال ما در قرآن 11 آیه داریم. مثل سوره انعام (آیه 25) و سوره نحل (آیه 24) که سخنان که باطل، افسانه‌وار، تخیلی و گمراه‌کننده را جزو اساطیر می‌داند و مبارزه‌ای با اساطیر دارد و کفار عرب این قصص افسانه‌ای را می‌خواستند جانشین قصص قرآن کنند. در قرآن، قصه به‌عنوان داستان به‌کار برده نشده، قصه به معنای روایت آمده است آن هم روایت ساختارمند، روایتی که شروع، میانه و پایان دارد و اساسا قصه در قرآن به معنای تاریخ است و این 59 قصه که در قرآن آمده، خداوند دلایل مختلفی برای آن‌ها دارد، یکی این‌که می‌خواهد بگوید قرآن حقانیت دارد و جلوی تحریفات را بگیرد.
 
وی اظهار کرد: ما برای درک ادبیات، فرهنگ اروپایی، یونان و روم باستان باید اسطوره‌های آن‌ها را بشناسیم. بدون شناخت این اسطوره‌ها درک ادبیات رمان غرب امکان‌پذیر نیست. دو نکته هست که اگر نسبت به آن‌ها آگاهی نداشته باشیم در شناخت رمان جهان موفق نخواهیم بود. یکی تاریخ مسیحیت و شناخت تحولاتی که در مسیحیت اتفاق افتاده و شناخت اسطوره‌هاست. این موضوع در مورد ادبیات داستانی دفاع مقدس مصداق دارد. برای شناخت ادبیات داستانی دفاع مقدس باید اسطوره‌های مربوط به هویت ملی ایران را بشناسیم. اسطوره‌ها در واقع داستان‌هایی هستند که می‌‌خواهند یک پدیده اجتماعی را برای ما روایت کنند. اگر می‌بینیم در رمان دفاع مقدس، تشنگی یک شهید ما را یاد تشنگی اباعبدالله(ع) می‌اندازد یا شیوه شهادت ایشان ما را یاد شهادت حضرت ابوالفضل(ع) می‌اندازد به این دلیل است که این‌ها با اسطوره‌های مذهبی ما پیوند خورده‌اند؛ یعنی اسطوره امروز که در زمان و در گفتار، خود را متجلی می‌کند ریشه در کهن‌الگوی ذهنی ما دارد.
 

عباسی، نویسنده کتاب‌های متعدد در زمینه فرهنگ ایرانی و دفاع مقدس نیز در ادامه مباحث این نشست درباره چگونگی ظهور اسطوره در ادبیات داستانی دفاع مقدس، گفت: واژه‌ای که برای اسطوره انتخاب شده، واژه مناسبی نبوده است. با توجه به اینکه رشته تخصصی من نشانه‌شناسی و تخیل‌شناسی هست و در این راستا سال‌هاست روی مبحثی با عنوان نماد کار می‌کنم و مطمئنا در 10 سال آینده تعریفی از نماد ارائه خواهم داد، چون در ایران کسی تاکنون تعریف نماد را ارائه نداده و تعاریفی که از نماد آمده از غرب گرفته شده و در ادبیات فارسی ما پیاده شده و این اشتباه است. اهمیت نماد در این است که نماد، پایه و اساس هر اسوه است. با تئوری‌های غرب نمی‌توانیم متون فارسی یا ادبیات دفاع مقدس را بخوانیم چون یک نگاه به جهان خاصی پشتش هست. آن نگاه به جهان خاص به ما می‌گوید این‌ها را با سیستم بازنمایی بخوان.
 
وی همچنین به تعریف اسوه یا اسطوره پرداخت و افزود: بر اساس تفکر غرب و تفکر ایرانی در تعریف اسطوره دو نگاه در غرب وجود دارد؛ یک نگاه، نگاه متعالی و نگاه دیگر، سکولار است. هر دوی این‌ها جاودانی و همیشگی هستند. با این تفاوت که نگاه متعالی ریشه در بالا دارد؛ اما نگاه سکولار ثبات‌هایش روی زمین قرار دارد. اسطوره یک رابطه ظریف و مستقیم با ساختار مذاهب اجتماعی مردم و خلقت دارد و اثری که در آن رد پای اسطوره دیده نشود، شاهکار نیست.
 
این نویسنده ادامه داد: تفکر انسان‌گرایی، همان مسیحیت است. دموکراسی نیز همان مسیحیت است. در یونان باستان دموکراسی وجود ندارد، سلسله مراتب حاکم است. امکان ندارد یک ایرانی بخواهد مدرن باشد، سنتش را نفی کند. غربی وقتی می‌گوید من مدرن هستم ریشه در سنت یونان باستان و مسیحیت دارد. متأسفانه من ایرانی برای این که وانمود کنم مدرن شده‌ام اولین کاری که می‌کنم ملیت و مذهبم را نفی می‌کنم.
 

وی در ادامه سبک و یک الگوی زندگی را مورد بررسی قرار داد و گفت: در مد، زندگی مخصوص یک جمع است. سبک زندگی، مخصوص اشخاص است. مثلا سبک مسی بازی با پای چپ است. الگوی جمعی مانند سبک زندگی است فقط تعدادی از افراد جامعه آن را دارا هستند. آن‌جا که الگو قرار می‌گیرد، تبدیل به فرهنگ می‌شود و آن‌جا که فردی می‌شود، اسطوره شکل می‌گیرد. الگوی فردی مثل بحث حجاب است. آگاهی انسان با حجاب است. در این‌جا از اسطوره غرب کمک می‌گیریم که می‌گوید انسان تا وقتی که در بهشت بود، خودش را نمی‌توانست ببیند، وقتی از بهشت رانده می‌شود و اصطلاحا روی زمین می‌افتد، یک دوگانگی در درون او شکل می‌گیرد و بحث حضور و غیاب به وجود می‌آید.

مدیرگروه زبان فرانسه دانشگاه شهید بهشتی، افزود: اینکه می‌توانیم بدنمان را ببینیم به خاطر این است که حجاب بالا غایب شده به این حرکت، حرکت اسطوره‌ای می‌گویند. مثلا جابر وقتی می‌بیند حضرت امام حسین(ع) شهید شده، در واقع یک نیازی به او می‌گوید یک نفر در راه حق کشته شده که آزادی‌خواه و مظلوم بوده و این سه عنصر سرزمینی است. حالا نیاز است که اربعین را انجام دهیم. اوایل یک یا 10 نفر رفتند، حال به 30 میلیون نفر رسیده است. الگوی زندگی این‌جاست، ما آزادیخواهان زیادی داشتیم، اما چنین حرکتی به یاد ایشان انجام نمی‌شود برای این‌که یک عنصر دیگر هم نیاز بود و آن عنصر تعالی هست. امام حسین(ع) آزادی‌خواه بود، حق مظلوم را می‌خواست بگیرد و برای رضای خدا این کار را انجام می‌دهد، اما وقتی جابر این کار را انجام می‌دهد یعنی خرد جمعی متجلی می‌شود. اسوه در دفاع مقدس همین‌گونه ظاهر می‌شود. جابر در آن لحظه در جهان حضور دارد، با هستی ارتباط برقرار می‌کند و آگاه به حضور در جهان می‌شود و با این حضور در جهان نیازش را به شکلی بیان می‌کند و آن شکل رفتن به سمت کربلاست و این رفتن بعداً الگو می‌شود و دیگران هم انجام می‌دهند.
 
عباسی درباره اینکه چگونه اسوه در ادبیات دفاع مقدس خود را نشان می‌دهد، توضیح داد: نویسنده ادبیات دفاع مقدس باید جبهه رفته باشد و با این نوع فرهنگ آگاه باشد؛ یعنی نگاه به جهان داشته باشد. بعد که برگشت براساس نیاز درونی‌اش شروع به نوشتن می‌کند و وقتی می‌نویسد، دیگر او نیست که می‌نگارد در واقع هستی می‌نویسد. برای همین است که وقتی او می‌نویسد دیگر سیستم نمی‌تواند سیستم بازنمایی باشد. به همین دلیل ادبیات دفاع مقدس باید حتما جهان‌بینی داشته باشد. نویسنده که جهان‌بینی نداشته باشد، نمی‌تواند شاهکار ادبی خلق کند.
 
محمدقاسم فروغی جهرمی؛ دبیر علمی انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس نیز در سخنانی کوتاه گفت: زمانی که ما به دنیا که می‌آییم، یک‌سری داشته‌ها با خود می‌آوریم. وقتی وارد جامعه می‌شویم از طریق اجتماعی‌سازی جامعه یعنی از طریق رابطه ذهنی و فطرت ما با ساختارهای جامعه تا حدود زیادی این‌ها بالفعل می‌شوند و شکل جدیدی می‌گیرند. مثلا انسان انقلابی یا انسان مدافع حرم ساخته می‌شود و در مرحله سوم هویت ملی را بالفعل شدن اسطوره‌های بالقوه در یک زمان و تاریخ خاص تعریف کردیم و این هویت ملی در لایه سوم، فردی می‌شود. حتی وقتی فردی می‌شود، اسطوره امروز شکل می‌گیرد. مثل شهید همت که یک‌سری اسوه‌هایی را خداوند به ایشان هدیه داده و در زمان پهلوی یک‌جور رشد می‌کند و زمانی که انقلاب می‌شود، تحول پیدا می‌کند و دوران جنگ باعث می‌شود که افق تاریخی به او فرصت دهد که الگوهای پنهان اسوه خودش را بالفعل کرده و تجلی پیدا کند و به این ترتیب اسطوره فردی می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها