چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۹
بروز دوگانگی در ادبیات پس از جنگ آمریکا

اميرعلي نجوميان عصر دیروز (۶ مهر) در سرای اهل قلم با توضيح درباره دلایل بروز دوگانگي در هنر و ادبيات بعد از جنگ آمريكا گفت: طی دهه ۴۰ و ۵۰ آمريكا، جنگ تمام شده و انفجار بمب‌های اتمی ضربه روحي بزرگي به نويسندگان و هنرمندان وارد کرده است. شكل‌گيري بلوك شرق از دلايل ديگری است كه منجر به ايجاد دوگانگي در ادبيات معاصر آمريكا می‌شود.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نجوميان، با توضيح درباره ژانر پست‌مدرن در ادبيات دهه 60 و 70 آمريكا گفت: ادبيات پست‌مدرن در دهه 60 و 70 ژانر اصلي ادبي اين كشور است و «جان بارت» و «دونالد بارتلمي» از نويسندگان مطرح اين سال‌ها هستند. اين دو نويسنده واقعيت را امري زباني مي‌دانند و معتقدند كه زبان، واقعيت‌ها را مي‌سازد كه اين ديدگاه ريشه در نظريه‌هاي نيچه و ويتگنشتاين دارد.

وي همچنين ولاديمير ناباكوف با رمان «لوليتا» و ريچارد براتيگان و جان گاردنر را از داستان‌نويسان مطرح پست‌مدرن در اين سال‌هاي آمريكا معرفي كرد و درباره وجوه مختلف آثار آنان سخن گفت.

اين استاد دانشگاه كه در ادامه درباره «سيلويا پلات» و «تد هيوز»، دو شاعر آمريكايي نيز سخن گفت، توضيح داد: سيلويا پلات،‌ همسر تد هيوز، نيز از شاعران معروف اين دوره است و هيوز نيز از شاعران تاثير‌گذاري است كه شعري با نام «بگذاريد آمريكا، آمريكا بماند» را براساس بيانيه معروف مارتين لوتركينگ، با نام «من يك رويا دارم»، در نقد سياست‌هاي دولت آمريكا سروده است.

نجوميان در ادامه درباره نويسندگان و شاعران ديگري مانند «ريچارد رايت»، بنيانگذار گروه پينک فلويد و «جيمز بالدوين»، ‌نويسنده سپاهپوست و منتقد آمريكايي و آثار و فعاليت‌هاي آنان صحبت كرد و اميري باراكا را شاعر و منتقدي دانست كه با زباني گزنده به نقد سياست‌هاي دولت آمريكا پرداخته است.

اين عضو انجمن نقد ادبي ايران، همچنين جك لندن را از آن دسته از نويسندگان ابتداي قرن بيست در آمريكا دانست كه با ديدگاه‌هاي ناتوراليستي به خلق اثر مي‌پرداخت و در اين‌باره توضيح داد: مثلا در «آواي وحش» جك لندن، طبيعت بيروني، بي‌رحم نشان داده شده و انسان‌ها و حيوان‌ها مانند قربانياني در حال حركت در ميان اين همه بي‌رحمي توصيف شده‌اند.
 
نجوميان «لورا سينكلر» را با رمان «جنگل» و «تئودور درايزر» را با رمان «خواهر كري» از ديگر نويسندگان ناتوراليست اين دوره آمريكا دانست و گفت: «او. هنري» نيز از داستان‌نويسان مهم ديگر ابتداي قرن بيستم در آمريكاست كه داستان‌هايش را با زباني ساده مي‌نوشت. در آثار او رگه‌هايي از ناتوراليسم و انسان‌هايي كه قرباني شرايط محيطي‌شان هستند، ديده مي‌شود. 

وي در ادامه سخنانش از «اديت وارتون» و رويكرد او در نقد جامعه سطح بالاي آمريكايي سخن گفت و نيز «شروود اندرسون» را يكي از مهم‌ترين داستان كوتاه‌نويسان آمريكايي بيان كرد و از داستان «مرگ در جنگل» او كه شاهكاري در داستان كوتاه است، ياد كرد و توضيح داد: بسياري از رمان‌هاي قرن 20 آمريكا از ساختار يا فرم داستان كوتاه تبعيت و آنرا انتخاب كرده‌اند. 

اين نويسنده همچنين با معرفي «رابينسون جفرز» و «كارل سندبرگ»، ‌به عنوان شاعران مطرح قرن بيست آمريكايي، درباره ويژگي ادبيات دهه 20 آمريكا گفت: در دهه 20 قرن بيستم، نويسندگان بيشتر له دليل ياس از جامعه آمريكا، تمايل به مهاجرت به اروپا را داشتند. ادبيات اين دوره سعي مي‌كند زمان را مكاني كند كه نمونه خوب آن «خشم و هياهو»ی ويليام فاكنر است.

نجوميان آثار شاعران و نويسندگاني مانند كارلوس ويليامز، والاس استيونس، تي اس.اليوت و فيكس جرالد با رمان «گتسبي بزرگ» را آثاري در دوران زوال اقتصادي و سياسي آمريكا دانست كه در اغلب آنها كاپيتاليسم و جامعه سرمايه‌داري به استهزا كشيده شده است. 

اين مترجم همچنين درباره همينگوي و ديدگاه‌هاي او درباره زندگي توضيح داد: همينگوي از آن دسته نويسندگان آمريكايي در اين دوران است كه زندگي متنوعي دارد و درصدد است تا به تمامي زندگي كند. او شغل‌هاي مختلفي را تجربه كرده است و داستان كوتاه ‌نويس موفقي است كه نمونه موفق آن داستان «گربه زير باران» است. از ديگر آثار مهم او «پيرمرد و دريا»ست كه رماني ساده و كوتاه است و مي‌توان گفت كه فلسفه و نگاه همينگوي به جهان در اين اثر به خوبي هويداست. همينگوي معتقد است انساني كه مقاومت مي‌كند، هيچ‌وقت شكست نمي‌خورد. 

وي برخي ديگر از ويژگي‌هاي ادبيات دهه 40 و 50 آمريكا را با برشمردن نويسندگاني مانند «فرانك اوكانر»، «سال بلو»، «سلينجر» و برخي ديگر، توضيح داد و گفت: سلينجر با «ناتور دشت» كه شخصيت اصلي آن به گمان خيلي‌ها هاكلبرفين جديد است، انزجار خود را از فساد اجتماعي جامعه‌اش بيانكرده و درصدد است تا در اين ميان بچه‌ها و پاكي آنان را حفظ كند. او داستان كوتاه‌نويس چيره‌دستی است و نگاهش متاثر از نظريات بوديستي و عرفان است و نوعي رويكرد ضد اجتماع در نوشته‌هايش ديده مي‌شود. 

نجوميان كه درباره آثار نويسندگاني مانند «ترومن كاپوتي» و «نورمن ميلر» گفت: در آثار اين دو نويسنده مرزي ميان واقعيت و خيال ديده نمي‌شود و رمان «رگتايم» اثر «دكتروف» نيز از اين جمله است. 

اين استاد دانشگاه «جان آپدايك» را نيز از ديگر نويسندگان اين دوره آمريكا دانست كه درباره خانواده آمريكايي مي‌نويسد و به نقد آن مي‌پردازد. 

وي كه در پايان سخنانش به كوتاهي زمان جلسه براي برشمردن ويژگي‌هاي مهم آثار نويسندگان بزرگ آمريكايي اشاره كرد، يوجين اونيل، تريسي ويليام و آرتور ميلر ‌را، سه نمايشنامه‌نويس بزرگ آمريكايي دانست و ادوارد آلبي،‌ پل استر و توني موريسون را سه نويسنده مهم قرن بيست آمريكا معرفي كرد و گفت: پل استر، در ايران طرفداران بسياري يافته است. او انسان امروز را در موقعيتي ترسيم مي‌كند كه هويتش گم شده است. 

نجوميان درباره ريموند كارور نيز گفت: كارور به تمامي به پست‌مدرنیسم پاي‌بند نبود. در آثار او نوعي بازگشت به چخوف و ادبيات رئاليستي ديده مي‌شود و موضوع تنهايي و جدايي انسان از اجتماع در آثارش نمايان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط