كتاب «نوروز و فلسفه هفتسين» پژوهشي درباره نوروز و وجه نمادين آن در فرهنگ كهن ايران است و نشان ميدهد كه هر يك از نشانهها و نمادها در موقعيتهاي مختلفي به كار گرفته ميشوند و زمان و مكان مفهوم خاص خود را دارند، نمادهاي هفت سين نوروزي بيانگر رمز و راز جاودانگياند.\
هر يك از نشانهها و نمادها بيانگر رمز و رازياند كه در هر زمان و مكان مفهوم خاص خود را بيان ميكنند، زيرا نشانهشناسي يك علم در زبانشناسي و انتقال مفهوم و دريافت اعلانات است. هر يك از اين اشيا سخني براي گفتن و اندرزي براي شنيدن دارند. از اين رو بايد به چشم پندآموز به آنها نگريست و گوش پندآموز داشت تا به رمزگشايي اين نشانهها دست يافت.
اين كتاب داراي 13 فصل با عنوانهاي «تحول تحويل»، «شادي لازمه حيات اجتماعي»، «تو را اي كهن بوم و بر دوست دارم»، «از فروردگان تا چهارشنبه سوري»، «آغاز سال»، «خاستگاه نوروز»، «فراخواني به اعتدال»، «گستردن بساط نوروز»، «عدد هفت»، «هفت سين يا هفت شين؟» «فلسفه هفت سين»، «هفت سين» و «سيزده بدر» است.
چاپ آخر كتاب «نوروز و فلسفه هفت سين» دربرگيرنده مطالب بيشتري از چاپ قبلي آن است و نويسنده 40 صفحه به مطالب قبلي اضافه كرده و با ويرايش جديد منتشر كرده است.
در فصل «هفت سين»، مولف به وجوه نمادين و اسطورهاي آنچه بر سر سفره هفت سين گذاشته ميشود، پرداخته است و ميتواند نمادهاي سفره هفت سين را به خواننده ايراني و غير ايراني بشناساند.
در بخش «راز سنجد» چنين آمده است؛ «سنجد را بر اين باور بر سفره مينهند تا هر كس با خويشتن عهد كند كه در آغاز سال، هر كاري را سنجيده انجام دهد. قرار دادن سنجد بر سفره هفت سين، نشانه گرايش به عقل و احترام به تفكر و ترويج خردمندي است.»
مولف در بخش «رمز سيب» كتاب به اين نكته اشاره ميكند كه «دومين سيني كه بر سفره نهاده ميشود سيب است كه آن را مادر يا بزرگ خانواده در كنار سنجد قرار ميدهد. سيب نماد سلامتي است و استمرار حيات را به تصوير ميكشد كه بايد سالم زيست. هستي، بقا و آرزو همه در گرو سلامتي است. جمله معروفي است كه ميگويد؛ هر كس روزانه يك سيب بخورد، وي را به طبيب نيازي نيست.
رمز و رازهاي سفره هفت سين
«سنجد»، گام نخست سفره هفت سين به نشانه ورود به سرزمين خرد و نداي خردگرايي و دعوت به عقل است. گام دوم، «سيب»، راهيابي به شهر سلامتي و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومين قدم، «سبزه» رسيدن به ساحل ايثار و مفهوم آن صلاي از خودگذشتگي و ايثار است. پايه چهارم «سمنو»، دستيابي به خانه توانايي و نيايش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم، «سير»، نماد و نشانه مناعت طبع كه شايسته است انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. شاخه ششم، «سركه»، نماد پذيرش ناملايمات و پذيرش واقعيتهاي حيات است و گام هفتم، «سماق»، نماد و نشانه صبر، بردباري و شرط دستيابي به پيروزي و نشستن بر اريكه كاميابي، مبارزه و مقاومت است.
بخشي از كتاب به «گستردن بساط نوروز» اختصاص دارد و نويسنده كتاب معتقد است كه پيش از آنكه هفت سيني سيمين به سفرهاي واحد تبديل شود، هر يك از اقوام ايراني، بنابر ذوق، سليقه و عقيده خويش، سفرهاي مزين را براي اين مهم انتخاب ميكنند. بيشتر اين سفرهها دست دوزيهايي دارد كه از سليقه ايرانيان حكايت ميكند، مانند ترمه قلمكار يا فرش پتهدوزي شده يا سفرههاي زربفت كه در صدر آن رحلي خاتمكاري مينهند تا هر يك از اقوام بنا بر باور اعتقادي خود كتاب آسماني خويش را بر آن نهد.
نوروز يکي از کهنترين جشنهاي به جا مانده از دوران باستان است به همين دليل ميتوان دريافت كه خاستگاه نوروز در ايران باستان محسوب ميشود.کوروش دوم، بنيانگذار هخامنشيان، نوروز را در سال ۵۳۸ پيش از ميلاد، جشن ملي اعلام کرد. وي در اين روز برنامههايي براي ترفيع سربازان، پاکسازي مکانهاي عمومي و منازل شخصي و بخشش محکومان را اجرا ميكرد. اين آيينها در زمان ساير پادشاهان هخامنشي نيز برگزار ميشده است.
در زمان داريوش يکم، مراسم نوروز در تختجمشيد برگزار ميشد. البته در سنگنوشتههاي بهجا مانده از دوران هخامنشيان، بهطور مستقيم اشارهاي به برگزاري نوروز نشده است اما مطالعات بر روي اين سنگنوشتهها نشان ميدهد که مردم در دوران هخامنشيان با جشنهاي نوروز آشنا بودهاند.
هخامنشيان نوروز را با شکوه و عظمت جشن ميگرفتهاند و شواهد باستانشناسي نشان ميدهد داريوش اول هخامنشي، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ پيش از ميلاد سکهاي از جنس طلا ضرب كرد که در يک طرف آن سربازي در حال تيراندازي نشان داده شده است.
در اين کتاب براي نخستينبار پژوهشي در مورد فلسفه سفره هفتسين صورت گرفته و هر يک از نمادها و نشانههايي که سمبل ويژهاي دارند كه به كوشش دكتر «محمدعلي دادخواه» بررسي شده و توسط انتشارات فواد تجديد چاپ شده است.
نظر شما